دلایل صبر حضرت علی(علیه السلام)از زبان خودشان

  • 1395/11/07 - 21:34

برای خیلی از افراد چه موافق وچه مخاف سوال است که چرا حضرت در برابر غصب خلافت دفاعی نکردند ونه تنها اعتراضی نکردند بلکه همراهی هم کردند؟چراخود حضرت اعتراضی نداشتند و اگر واقعا حقشان بود چرا سکوت کرده واقدامی نکردند؟ حضرت سه دلیل را ذکر می‌کنند: 1- جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان؛ 2- خطرمرتدان؛ 3- حفظ جان عترت اهل بیت.

پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ برای خیلی از افراد، چه موافق و چه مخالف، سؤال است که چرا حضرت در برابر غصب خلافت دفاعی نکردند و نه تنها اعتراضی نکردند، بلکه همراهی هم کردند؟ چرا اصلاً خود حضرت اعتراضی نداشتند و اگر واقعاً حقشان بود، چرا سکوت کردند و اقدامی نکردند؟

جواب را از زبان خود حضرت ذکر می‌کنیم، تا اولاً موافقین و مخالفین حکمت و مصلحت صبر را متوجه بشوند، و ثانیاً بدانند که فرق است بین صبر و سکوت، و حضرت نه تنها سکوت نکردند، بلکه علناً اعتراض خود را بیان کردند.

دلیل اول: «جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان»؛ حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «هنگامی‌که خداوند پیامبر خود را قبض روح کرد، قریش با خودکامگی، خود را بر ما مقدم شمردند و ما را که به رهبری امت از همه شایسته‌تر بودیم، از حق خود بازداشتند. ولی من دیدم که صبر و بردباری بر این کار بهتر از تفرقه میان مسلمانان و ریخته شدن خون آنان است. زیرا مردم به تازگی اسلام را پذیرفته بودند.[1]

دلیل دوم: «خطرمرتدان»؛ حضرت فرمودند: «سوگند به‌خدا! دلم راه نمى‏‌داد و به‌خاطرم نمى‌گذشت كه عرب، پس از پیامبر، خلافت را از اهل بيت و خاندان او، به‌ديگرى واگذارند، و تنها چیزی که مرا ناراحت کرد، اجتماع مردم در اطراف فلانی (ابوبکر) بود که با او بیعت کردند. پس با آن حال دست خود نگاه داشتم، تا اين‌كه ديدم گروهى از مردم مرتدّ شدند و از اسلام برگشته مى‏‌خواستند دين محمّد (صلّى اللّه عليه و آله) را از بين ببرند، ترسيدم اگر به‌يارى اسلام و مسلمانان نپردازم، رخنه يا ويرانى در آن ببينم كه مصيبت و اندوه آن بر من بزرگ‌تر از فوت شدن ولايت و حكومت بر شما باشد. پس در ميان آن پيش‌آمدها و تباه‌كاری‌ها برخاستم.[2]

دلیل سوم: «حفظ جان عترت اهل بیت»؛ حضرت فرمودند: «پس در كار خويش انديشه كرده، ديدم در آن هنگام به‌غير از اهل بيت خود و بنى‌هاشم ياورى ندارم و ايشان هم نمى‏‌توانستند با آن همه مخالفين ستيزه كنند، لذا راضى نشدم كه آن‌ها كشته شوند، و چشمى كه خاشاك در آن رفته بود، به‌هم نهادم و با اين‌كه استخوان گلويم را گرفته بود آشاميدم، و بر گرفتگى راه نفس از بسيارى غمّ و اندوه و بر چيزهاى تلخ‏‌تر از طعم علقم (كه گياهى است بسيار تلخ) شكيبایى نمودم.[3]
خواننده عزیز و فهیم برای مطالعه بیشتر می‌توانید به لینک‌های مذکور مراجعه فرمایید.[4]

پی‌نوشت:

[1]. ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبة الله‏، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، محقق / مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل‏، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏ف قم، 1404ق،ج1، ص308،«إن الله لما قبض نبيه استأثرت علينا قريش بالأمر و دفعتنا عن حق نحن أحق به من الناس كافة فرأيت أن الصبر على ذلك أفضل من تفريق كلمة المسلمين و سفك دمائهم و الناس حديثو عهد بالإسلام و الدين يمخض مخض الوطب يفسده أدنى وهن و يعكسه أقل خلف»
[2] ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبة الله‏، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، محقق / مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل‏، مكتبة آية الله المرعشي النجفي‏ف قم، 1404ق،ج17، ص151،«فَوَ اللَّهِ مَا كَانَ يُلْقَى فِي‏ رُوعِي‏وَ لَا يَخْطُرُ عَلَى بَالِي أَنَّ الْعَرَبَ تَعْدِلُ هَذَا الْأَمْرَ بَعْدَ مُحَمَّدٍ ص عَنْ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ لَا أَنَّهُمْ مُنَحُّوهُ عَنِّي مِنْ بَعْدِهِ فَمَا رَاعَنِي إِلَّا انْثِيَال النَّاسِ عَلَى أَبِي بَكْرٍ وَ إِجْفَالُهُمْ إِلَيْهِ لِيُبَايِعُوهُ فَأَمْسَكْتُ يَدِي‏ وَ رَأَيْتُ أَنِّي أَحَقُّ بِمَقَامِ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي النَّاسِ مِمَّنْ تَوَلَّى الْأَمْرَ بَعْدَهُ فَلَبِثْتُ بِذَاكَ مَا شَاءَ اللَّهُ حَتَّى رَأَيْتُ رَاجِعَةً مِنَ النَّاسِ رَجَعَتْ عَنِ الْإِسْلَامِ يَدْعُونَ إِلَى مَحْقِ دِينِ‏ اللَّهِ وَ مِلَّةِ مُحَمَّدٍ ص وَ إِبْرَاهِيمَ ع فَخَشِيتُ إِنْ لَمْ أَنْصُرِ الْإِسْلَامَ وَ أَهْلَهُ أَنْ أَرَى فِيهِ ثَلْما»
شريف الرضي، محمد بن حسين‏، ترجمه و شرح نهج البلاغة( فيض الإسلام)، مترجم :فيض الاسلام اصفهانى، على نقى،‏ مؤسسه چاپ و نشر تأليفات فيض الإسلام‏،تهران، ج5، ص1049، نامه 62
[3].همان ، ج2،ص20 «فَنَظَرْتُ فَإِذَا لَيْسَ لِي مُعِينٌ إِلَّا أَهْلُ بَيْتِي فَضَنِنْتُ‏ بِهِمْ عَنِ الْمَوْتِ وَ أَغْضَيْتُ عَلَى الْقَذَى وَ شَرِبْتُ عَلَى الشَّجَا وَ صَبَرْتُ عَلَى أَخْذِ الْكَظَم‏»
شريف الرضي، محمد بن حسين‏، ترجمه و شرح نهج البلاغة( فيض الإسلام)، مترجم :فيض الاسلام اصفهانى، على نقى،‏ مؤسسه چاپ و نشر تأليفات فيض الإسلام‏،تهران، ج1، ص93،خطبه26
[4].سکوت امیرالمؤمنین در زمان خلافت خود
سكوت على(عليه السلام) و بيعت با ابوبكر؟!
امام علی، آغازگر وحدت شیعه و سنی

تهیه وتنظیم: مصطفی پورصدوقی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.