ابعاد مختلف غصب فدک

  • 1395/10/15 - 15:13

فدک یکی از شگفتی های تاریخ اسلام است. هر یک از حاکمان در برابر آن موضعی خاص گرفتند. یکی آن را غصب کرده و دیگری برای تحکیم حکومت خود آن را به خاندان رسول‌خداباز ‌گرداند. این روال آن قدر ادامه داشت که این سرزمین آباد و سرسبز به یک ویرانه تبدیل شد. سرزمینی که در اختیار رسول‌خد قرار گرفت و ایشان آن را به یگانه دختر خود هدیه داده است

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ غصب فدک و گرفتن آن از حضرت زهرا (سلام الله علیها)، مسأله‌ای نیست که بتوان از کنار آن به‌سادگی گذشت. غصب فدک جدای از این‌که جنبه اقتصادی داشت، پشت این قضیه اغراض سیاسی نیز نهفته بود. هرچند که فدک از لحاظ اقتصادی برای حکومت، منبع درآمد خوبی به‌شمار می‌آمد، ولی جنبه سیاسی فدک بر جنبه اقتصادی آن غلبه داشت.
برای غصب فدک می‌توان چند عامل را بیان کرد.
1) عامل اقتصادی
فدک از بعد اقتصادی بسیار حایز اهمیت بود. حکومت برای در مضیقه قرار دادن حضرت علی (علیه السلام) و اهل بیت رسول خدا، نیاز داشت که توان اقتصادی آن‌ها را از بین ببرد. فدک به‌عنوان یک منبع خوب اقتصادی، کمک بسیار زیادی برای حضرت علی (علیه السلام) در اداره امور مسلمین بود. اگر اهل بیت در تحریم شدید اقتصادی قرار می‌گرفتند، توان سیاسی آن‌ها نیز به همان میزان، تحلیل می‌رفت. در واقع فدک به‌عنوان پشتوانه مسأله امامت بود، همان‌طور که اموال حضرت خدیجه (علیها السلام) پشتوانه‌ای برای احیای دین اسلام بود.
2) عامل سیاسی
جدای از این‌که فدک توان اقتصادی اهل بیت را بالا می‌برد، جنبه سیاسی آن نیز دارای اهمیت بیشتری بود. وجود فدک در دست خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، یک امتیاز بزرگ سیاسی محسوب می‌شد چرا که اعطای فدک به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نشان از اوج محبت رسول خدا به دخترش بود و این دلیل محکمی بر منزلت و جایگاه حضرت زهرا و اهل بیت در نزد رسول خدا بود. به‌خصوص این‌که حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) فدک را زمانی به دختر گرامیشان هدیه دادند، که آیه‌ی «وَ آتِ ذَا الْقُرْبي‏ حَقَّهُ وَ الْمِسْکينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذيراً.[اسراء/26] و حق خویشاوند و بینوا و در راه مانده را به او بده و هرگز به اسراف ریخت و پاش مکن» نازل شد.
بنابراین واضح است که وجود فدک در دست اهل بیت موجب می‌شد که عموم مسلمین به حقانیت اهل بیت پی برده و امور دیگر هم‌چون خلافت و جانشینی پیامبر را هم در این خاندان جستجو کنند، که تحمل این امر بر حکومت آسان نبود.
اگر حکومت وقت، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را در مسأله فدک صادق می‌دانست و فدک را به‌عنوان حق اهل بیت (علیهم السلام) قبول می‌کرد و به ایشان بر می‌گرداند، راهی باز می‌شد، که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مسأله خلافت را هم مطالبه کند.
این سخن را ابن ابی‌الحدید نیز بیان کرده است. او در کتابش آورده است: از یكى از اساتید عالی‌مقام مدرسه غربى بغداد به نام على بن فارقى پرسیدم: «اكانت فاطمة صادقة؟ قال: نعم، قلت: فلم لم یدفع الیها أبوبكر فدك و هى عنده صادقة؟ فتبسم، ثم قال: لو اعطاها الیوم فدك لمجرد دعواها لجائت الیه غدا و ادعت لزوجها الخلافة، و زحزحته عن مقامه.[1] آیا فاطمه كه نسبت به فدك ادعا داشت، راست‌گو بود؟ گفت: بلی! گفتم: پس چرا ابوبكر فدك را به وى نداد، در حالى‌كه مى‏‌دانست فاطمه (علیها السلام) راست مى‏‌گوید؟ استاد با تبسم گفت: اگر در آن روز ابوبكر، فاطمه (علیها السلام) را به مجرد ادعایش تأیید كرده و فدك را به او مى‏‌داد، روز دیگر مى‏‌آمد و مى‏‌گفت: خلافت مال شوهرم است و بدین طریق ابوبكر را از مقامش معزول مى‏‌داشت.» ابن ابی‌الحدید بعد از نقل کلام استادش مى‏‌گوید: «و هذا كلام صحیح».
بنابراین ماجرای اهدای فدک به حضرت زهرا و  مطالبه ایشان از حاکم وقت، امری نیست که بتوان آن را انکار کرد؛ چراکه در کتب معتبر فریقین به این ماجرا اشاره شده است.
متقی هندی و ابن ابی‌احدید و بسیاری دیگر از محدثین در کتب خود آوردند، که هنگامى‌که آیه فوق نازل شد، پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم) حضرت فاطمه (علیها السلام) را خواست و فرمود: «یا فاطمه لک فدک.[2] اى فاطمه! فدک از آن توست.»
قندوزی حنفی در کتابش آورده است: «قال ابوسعید: لما نزلت «و آت ذاالقربی حقه» دعا النبی فاطمة فاعطاها فدکا.[3] ابوسعید گفته است: هنگامی‌که آیه «و آت ذاالقربی حقه» نازل شد، پیغمبر، فاطمه را طلبید و فدک را به او داد.»
علاوه بر محدثین، مفسرین بزرگ اهل سنت نیز در ذیل آیه مذکور، به مالک بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها) اعتراف کردند. آلوسی در تفسیر خود آورده است: «و اخرج البزار و ابویعلی و ابن ابی‌حاتم و ابن‌مردویه عن ابی‌سعید الخدری رضی الله عنه. قال: لما نزلت هذه الآیة: (وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ) دعا رسول الله فاطمه فاعطاها فدک.[4] ابوسعید خدری می‌گوید: وقتی این آیه شریفه نازل گردید، پیامبر، فاطمه را احضار نمودند و فدک را به او دادند.»
حال سؤال من از برادران اهل سنت این است که مطابق کلام رسول‌خدا که فرمود: «مَن كَذّبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا فَليَتَبَوَّأ مَقعَدَهُ مِنَ النَّارِ.[5] آن‌که به‌عمد بر من دروغ بندد، پس جايگاهش در آتش باد.» چرا جناب ابوبکر فدک را از حضرت فاطمه زهرا گرفت؟
مگر غیر از اين است که حضرت زهرا (سلام الله علیها)، سخن پدر بزرگوارشان در خصوص واگذاری فدک را بارها به جناب خليفه متذکر شدند؟
آيا می‌توان گفت که حضرت زهرا (سلام الله علیها) بر پيامبرخدا دروغ بستند، لذا جايگاه ايشان مطابق حديث پيامبر در آتش است؟ اگراين‌چنين نيست پس چرا خليفه اول از واگذاری فدک به حضرت فاطمه امتناع ورزيده و حق آن حضرت را غصب نموده است؟
پس اين قضيه دو حالت بيشتر ندارد، يا حضرت زهرا (سلام الله علیها) نعوذ بالله دروغ‌گو هستند و يا این‌که خليفه اول غاصب، و ظالم هستند.
بگویید کدام قضيه صحيح است؟

پی‌نوشت:

[1]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص78
[2]. کنز العمال، متقی هندی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص158
[3]. ینابیع المودة، قندوزی، موسسة المحمودی، بیروت: ص119
[4]. الدرالمنثور، سیوطی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص177
[5]. صحیح بخاری، بخاری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج1، ص35
صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج1، ص8
سنن ابن ماجه، ابن ماجه قزوینی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج1، ص13، ح30
سنن ابی داوود، ابی داوود، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج2، ص177، ح3651
سنن ترمذی، ترمذی، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص142، ح2796

نویسنده: محمد یاسر بیانی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.