واقعیت نامه پیامبر اسلام به خسروپرویز
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث پاره کردن نامه پیامبر توسط خسروپرویز یکی از مقولههایی است که بعد از گذشت 1400 سال از زمان حادثه، هنوز هم مورد تردید و عدم قبول عدهای هست. شاید اگر قرار بود به طور کامل این بحث ارائه شود، یک به یک روایات در این مورد بیان میشد، ولی چون مطالب در مورد پاره شدن نامه توسط خسروپرویز بسیار بیان شده، بهتر است اشکال و مورد تردید افراد معاند و مغرض در این مورد بررسی و روشن شود.
یکی از رفرنسهایی که در این مورد استفاده می شود، کتاب تاریخ یعقوبی هست. متنی که معاندین و خواب زدگان تاریخی ارائه می کنند چنین است:
تاریخ یعقوبی، یکی دیگر از منابع کهنی است که از نامه پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خسرو پرویز سخن گفته اما یعقوبی موضوع دیگری در این باره نوشته و از جواب خسرو پرویز به پیامبر (صلی الله علیه و آله) سخن گفته است:
«و خسرو [در جواب نامه پیامبر (صلی الله علیه و آله)] بدو نامه ای نگاشت و آن را در میان دو پاره حریر نهاد و در میان آن دو، مُشکی گذاشت. چون فرستاده آن را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) داد، [پیامبر (صلی الله علیه و آله)] آن را گشود و مشتی از مشک برداشت و بویید و به یاران خویش هم داد و گفت: «ما را در این حریر نیازی نه و از پوشاک ما نیست، باید البته به دین من درآیی یا خودم و یارانم به سرت خواهیم آمد و امر خدا از آن شتابندهتر است، اما نامهات، پس من از خودت به آن داناترم و در آن چنین و چنان است» و آن را نگشود و نخواند و فرستاده نزد خسرو باز گشت (یعقوبی ، ١٣٧۴: ۴۴٣).
این متنی که خواب زدگان تاریخی به آن استناد می کنند، درست هست. ولی چون این عده افراد همیشه به دنبال قبول نکردن واقعیت هستند، پس ادامه متن را ناخودآگاه و نخواسته و از روی عمد نمی بینند یا دیده اند و چشمهای خود را به روی آن بسته اند.
برای روشن شدن واقعیت برای همه، ادامه متن تاریخ یعقوبی در ادامه آورده می شود:
«... و فرستاده نزد خسرو بازگشت و گزارش داد. و هم گفته شده که چون نامه به خسرو رسید وارشی از چرم بود.. آن را پاره پاره کرد. پس رسول خدا گفت: یمزق الله ملکهم کل ممزقّ ، خدا پادشاهیشان را به منتهای پراکندگی، پراکنده سازد.»[1]
در تاریخ ابن بلخی کلمه دریده شدن نامه توسط خسروپرویز به کار رفته است: «پرویز خشم گرفت بر فرستاده پیغمبر علیه السلام و نامه بدرید و گفت چرا نام خویش پیشتر از نام من نبشت.»[2]
پس مورد پاره شدن نامه پیامبر توسط خسروپرویز پادشاه ساسانیان بدون شک اتفاق افتاده و اگر مطلبی در رسانهها و شبکهها و حتی سایتها در مورد نادرست بودن و تردید در مورد پاره شدن نامه پیامبر هست، مطمئنا با سانسور و نادیده گرفتن مطلب کامل در مورد آن بیان شده است.
پینوشت:
[1] . تاریخ یعقوبی، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، جلد اول، نشر علمی و فرهنگی، سال نشر 1382، صفحه 442 و 443
[2] . فارسنامه، نوشته ابن بلخی، نشر اساطیر، سال نشر١٣٨۴، صفحه ١٠۶
افزودن نظر جدید