سری داستان باغ گل محمدی، داستان بلبل خرمای بم
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از روزهای خوب خدا در فصل بهار که خورشید، نور گرمابخش خود را بر اهل دل گسترده بود، باغ گلهای محمدی همین نزدیکی عطر خود را در فضا پراکنده کرده بودند و بلبل بر شاخه درختی پر از شکوفه نغمه «صَلُّوا عَلَیهِ وَ آلِهِ» را با صدای خوش میخواند.
چند کبوتر در همان نزدیکی مشغول احوالپرسی بودند و به کبوتری که تازه از زیارت امام رضا (علیه آلاف التحیة و السلام) آمده بود، زیارت قبول میگفتند، یکی از کبوترها در حالیکه گوشش را نغمهی «صَلُّوا عَلَیهِ وَ آلِهِ»[1] بلبل پر کرده بود، دوستان خود را متوجه پرندهای تازه وارد، شبیه به گنجشک که تازه وارد باغ شده بود، کرد. پرنده تازه وارد با بلبل شروع به خواندن کرده بود، در بعضی از نغمات و تحریرهایش زیباتر از بلبل نغمهی «صَلُّوا عَلَیهِ وَ آلِهِ» را میخواند، پرندگان باغ متعجب از نوع این گنجشک شده بودند. پرنده، بلبل نبود و شکل گنجشک بود و بهرنگ گنجشک، ولی در بعضی از موارد تحسین حضار را بیش از بلبل کسب کرده بود، کمی با بلبل خواند و بعد کنار چشمه آب رفت، آبی نوشید و سلام بر حسین داد؛ «السلام علیک یا اباعبدالله، الحسین شهید العطشان بکربلا و العن اعدائهم اجمعین.» نگاه کبوتران و دیگر حضار و کنجکاوی آنها را بهخود جلب کرده بود و حضار کنجکاو اینکه او چه نوع پرندهای است و اسمش چیست، شده بودند. پرنده خوشصوت این شعر را میخواند: «شیعتی ما ان شربتم ماء (یا ریّ) عذب فاذکرونی... لیتکم فی یوم عاشوراً جمیعاً تنظرونی، کیف استستقی لطفلی فأبوا أن یرحمونی.[2] ای شیعیان من! هر وقت آب خوشگوار نوشیدید، مرا یاد کنید و هر زمان نام غریب یا شهیدی را شنیدید، بر من گریه کنید.»
کبوتری از جمع کبوترها کنار پرنده خوش صدا آمد و به او سلام کرد و خوش آمد گویی کرد، دیگران نیز بهجمع آنها پیوستند و با پرنده جدید الورود، باب صحبت را باز کردند و بعد از شنیدن جواب سلام و احوال پرسی و تقدیر و تشکر و تعریف از صدای خوشش از او پرسیدند: رفیق اهل کجایی؟ اسمت چیست؟
پرندهی خوش صوت به کبوتر و دیگرانی که گفتگوی آنها را میشنیدند، گفت: من بلبل خرمایم، از بم کرمان آمدهام؛ ولی اصالتا اهل ریگان کرمان هستم. یکی از کبوترها با تعجب با حالت سؤالی گفت: بلبل خرما؟! پرنده خوش صوت گفت: آری! بلبل خرما. یکی از کبوترها گفت: از کرمان، شهرستان ریگان چه خبر؟ بلبل خرما به دوستان تازه خود گفت: دیروز در آنجا همایش آیین برادری را با حضور نمایندگی ولی فقیه در سپاه ثارالله استان کرمان حجةالاسلام محسن زاده و به همت ناحیه مقاومت بسیج ریگان و سران طوایف، امام جمعه ریگان، امام جمعه اهل سنت ریگان و مسؤولان محلی، در ایام میلاد نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) برگزار کردند.[3]
کبوتری که در داستان قبل گفتیم[4] نسبت به زیارت امام رضا (علیه السلام) و رفتن اهل سنت، سؤال داشت، گفت: آیین برادری؟! امت واحده اسلامی، حرفی بیش نیست. چگونه میتوانیم برادر و امت واحده و آزاد در یک کشور زندگی کنیم! در حالیکه در بین مذاهب اسلامی اختلافات کلامی، فقهی، فلسفی و ... بسیاری مشاهده میکنیم. بین ادیان الهی که تفاوتها از این هم پر رنگتر است، چگونه مذاهب آسمانی و توحیدی از دینهای مختلف وحدت داشته باشند، و در کشور در صلح و صفا و آزادی زندگی کنند؟! این حرفی بیش نیست.
کبوتر زائر امام رضا (علیه آلاف التحیة و السلام) گفت: مقام عظمای ولایت، حضرت آیتالله امام خامنهای (مد ظله العالی) در یکی از سخنرانیهای خود در مورد آزادی میفرمودند: «در اسلام مبنای اصلی آزادی انسان، توحید است. البته دوستان بعضی از موارد دیگر را هم ذکر کردند - آنها هم درست است - اما آن نقطهی کانونی، توحید است. توحید فقط عبارت نیست از اعتقاد به خدا؛ توحید عبارت است از اعتقاد به خدا، و کفر به طاغوت؛ عبودیت خدا، و عدم عبودیت غیر خدا؛ «قُل يا أَهلَ الكِتابِ تَعالَوا إِلىٰ كَلِمَةٍ سَواءٍ بَينَنا وَبَينَكُم أَلّا نَعبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلا نُشرِكَ بِهِ شَيئًا وَلا يَتَّخِذَ بَعضُنا بَعضًا أَربابًا مِن دونِ اللَّهِ ۚ فَإِن تَوَلَّوا فَقولُوا اشهَدوا بِأَنّا مُسلِمونَ.[آل عمران/۶۴] بگو: ای اهل کتاب! بیایید بهسوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم؛ و بعضی از ما، بعضی دیگر را -غیر از خدای یگانه- به خدایی نپذیرد. هرگاه (از این دعوت،) سرباز زنند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم!» نمیگوید «لا نشرک به احدا» - البته یک جائی هم «احداً» دارد، اما اینجا اعم از آن است - میفرماید: «و لا نشرک به شیئا»؛ هیچ چیزی را شریک خدا قرار ندهید. یعنی شما اگر از عاداتِ بیدلیل پیروی کنید، این برخلاف توحید است؛ از انسانها پیروی کنید، همین جور است؛ از نظامهای اجتماعی پیروی کنید، همین جور است - آنجایی که به ارادهی الهی منتهی نشود - همهی اینها شرک به خداست، و توحید عبارت است از اعراض از این شرک. «لا إِكراهَ فِي الدّينِ ۖ قَد تَبَيَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَيِّ ۚ فَمَن يَكفُر بِالطّاغوتِ وَيُؤمِن بِاللَّهِ فَقَدِ استَمسَكَ بِالعُروَةِ الوُثقىٰ لَا انفِصامَ لَها ۗ وَاللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ.[البقره/256] در قبول دین، اکراهی نیست. (زیرا) راه درست از راه انحرافی، روشن شده است. بنابراین، کسیکه به طاغوت [= بت و شیطان، و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیره محکمی چنگ زده است، که گسستن برای آن نیست. و خداوند، شنوا و داناست.» کفر به طاغوت وجود دارد، بعدش هم ایمان به خدا. خوب! این معنایش همان آزادی است. یعنی شما از همهی قیود، غیر از عبودیت خدا، آزادید.»[5]
حضار کلام زائر امام رضا (علیه السلام) را تأیید کردند، بلبل خرما گفت: بهدرستیکه آیه فوق که یک ندای وحدت است، و خداوند تبارک و تعالی (جل جلاله) چه زیبا تمام مذاهب آسمانی و توحیدی، را بر اساس اصل مشترک میان آنها یعنی توحید، به برادری و حسن همجواری فرا میخواند.
پینوشت:
[1]. رک حکمت و فلسفه صلوات بر پیامبر چيست؟ و کیفیت صلوات بر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و صلوات بر پیامبر وآل، چرا و چگونه؟!و صلوات بر پیامبر آری یا خیر؟ و شيعيان و دلايل گفتن سلام و صلوات بر معصومين و امامان(علیهم السلام) و صلوات کامل، سنت ترک شده و محمد بن عبدالوهاب: گناه زناکار، کمتر از صلوات بر پیامبر(ص)! و سرچشمه صلوات از كجاست؟ و صلوات و چگونه بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صلوات میفرستید؟ و پروژه حذف واژه «آل» از صلوات و خودداری از صلوات بر آل محمد و پاسخ به شبهات مطرح شده توسط توحيد قريشي در مورد سماع، زیارت، شفاعت اموات(موتی) و کتاب "تشيّع چيست؟ و شيعه كيست؟" و کتاب "اصـــول کــافــی" جلد4 و قتل موذن به جرم «صلوات» بر پیامبر اکرم! و وهابیان: صلوات در اذان، بدعت است! و ...
[2]. داوود رقّی گوید: خدمت امام صادق علیه السلام بودم آن جناب آب طلب نمودند چون نوشیدند رقت کردند و چشم مبارکشان پر از اشک شد و گریستند: سپس فرمودند: ای داود! خدا قاتل حسین علیه السلام را لعنت کند؛ «چه اندازه یاد حسین زندگی را ناگوار می کند من هیچگاه آب سرد ننوشم جز اینکه حضرت حسن علیه السلام را یاد کنم، و هر کس آب نوشد و حضرت حسین و اهل بیتش را یاد کند، و کشنده او را لعنت نماید خداوند صد هزار حسنه برای او بنویسد و صد هزار گناه از او محو کند و صد هزار درجه برای او بالا برد، و گویا صد هزار بنده آزاد کرده است و خداوند متعال روز قیامت او را با صورتی درخشان (با قلبی مطمئن) محشور فرماید» کامل الزیارات ،106ب 34 .
در حدیث دیگر امده است: هر کس آب بیاشامد و از تشنگی امام مظلوم در کربلا یاد کند و بر قاتلان سیدالشهداء لعنت کند مثل کسی است که هزار پیامبر خدا را از تشنگی نجات داده و هزار مرتبه در رکاب امام عادلی شهید شده باشد. انوار الشهاده، 159 ف 14
عن الصادق(علیه السلام) [حین شرب الماء]: «صلوات الله علی الحسین و اهل بیته واصحابه ولعنة الله علی قتلة الحسین واعدائه» (حلیة المتقین، صفحه 63 رک: شوشتری، الخصائص الحسینیه، ص 99، به نقل از فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، ج1، ص 40؛موسوعة عاشوراء - الشیخ جواد محدثی، ج1، ص250. و المصباحللکفعمی ص : 741؛ طباطبائى قمى، سیدتقى، شهید کربلا، ج 1، ص 197. و موسوى وادقانى، سید احمد، یاران کوچک امام حسین علیه السلام، ص 132؛ به نقل از اسرار الشهادة، فاضل دربندى، ص 462؛ دمعه الساکبه، ملا باقر بهبهانى، ص 350؛ معالى السبطین، محمد مهدى، مازندرانى، ج 2 ص 31. و چهره درخشان حسین بن على، ص 8. و عبدالرزاق، مقرم، مقتل الحسین، ص 307. و البته برخی نیز می گویند این شعر زبان حال است.رک الخصائص الحسینیه، للشوشتری، ص 99.
[3]. افتخار ما سردار قاسم سلیمانی و دفاع او از شیعه و سنی است.
[4]. سری داستان باغ گل محمدی؛ نماز خواندن برادران اهل سنت در حرم امام رضا
[5]. دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنهای، بیانات در چهارمین نشست اندیشههای راهبردی
تهیه و تنظیم: حجة الاسلام محمد صادق محسن زاده
دیدگاهها
حمید
1396/09/26 - 20:20
لینک ثابت
مغلطه کردین ایه مربوطه در
nafsezakiyah
1396/11/14 - 16:06
لینک ثابت
برادر عزیز: شما استدلال این
افزودن نظر جدید