نفی و فرقهگرایی دینی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اسلام، آخرین دین در میان ادیان آسمانی، از جانب خداوند قرار داده شده است، به گونهای که خداوند برای مردم آخرالزمان (یعنی مردمی که در زمان نزول این دین بوده و پس از آن خواهند آمد)، فقط و فقط عمل به دین اسلام را قابل قبول میداند و کسانی را که از پذیرش آن سر باز زنند را جزء خسارت دیدگان در فردای قیامت میخواند و این مهم در کتابی که بهعنوان معجزه بر آخرین پیامبر خودش، یعنی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل فرموده، آمده است: «وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ.[آلعمران/85] و هر كه جز اسلام، دينى [ديگر] جويد، هرگز از وى پذيرفته نشود، و وى در آخرت از زيانكاران است.»
دین اسلام همواره بر وحدت و انسجام همه مسلمانان تأکید فراوان نموده و «زندگی اجتماعی» را بر محور تعامل با دیگران و ارتباط با همنوع قرار داده است و همکیشان این دین و آیین را برادر خوانده است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّـهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ.[حجرات/10] در حقيقت مؤمنان با هم برادرند، پس ميان برادرانتان را سازش دهيد و از خدا پروا بداريد، اميد كه مورد رحمت قرار گيريد.» بنابراین بعد از آنکه خداوند مؤمنین را برادر یکدیگر خواند، تکلیفی را نیز بر عهده ایشان قرار داد، تا به رفع کدورتها بپردازند و در جهت صلح و سازش میان برادران در جامعه اسلامی کوشا باشند. میتوان چنین برداشت کرد، که این دستور اسلامی در جهت صلح و سازش در میان امت اسلامی بیارتباط با مسئله وحدت نبوده و اساساً وحدت در جایی شکل میگیرد که در ابتدا افراد بتوانند با رفع کدورتها و با ایجاد صلح و آرامش یکدیگر را تحمل نمایند و بتوانند با هم سازش داشته باشند.
حقیقت این است که اسلام بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دستخوش حوادثی شد، که منجر به پراکندگی اصحاب و در نتیجه پیدایش فِرق گردید. از همان دوره تا به امروز تلاشهایی برای تلفیق این گروهها و یکی شدن آنها صورت گرفت، که در پارهای از موارد تنشهای میان ایشان را تقلیل داده و به نوعی از اتحاد و همبستگی رسانده است. رهبر کبیر و معمار اصلی انقلاب امام خمینی (رحمة الله علیه) نیز در عصر کنونی کلمات و نوشتههای فراوانی را در زمینه وحدت و نفی و فرقهگرایی بیان داشتند که به موردی از آن در این مقاله بسنده میکنیم: «یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دستهای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و دستهای حنبلی و دستهای اخباری هستند. اصولاً طرح این معنا از اول درست نبود. در یک جامعهای که همه میخواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند، این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم، منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید، شُدید حنفی، یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دسته دیگر حضرت صادق را عمل کردند، اینها شُدند شیعه. اینها دلیل اختلاف نیست.»[1]
با توجه به کلام این مرجع عالیقدر جهان تشیع میتوان بر اهمیت وحدت از نگاه بزرگان شیعه پی برد و باید در این راستا از هیچ کوششی دریغ نکرد.
پینوشت:
[1]. پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مجله حضور، تابستان و پاییز 1371، شماره 5 و 6
افزودن نظر جدید