حکم قطع درختان میوه از منظر کتاب مقدس
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب مقدس مسیحیت مملو از اختلافات و تناقضات است. وجود این نوع اختلافات متناقض، منحصر به کتاب و باب خاصی نبوده و در جایجای کتاب مقدس مشهود است. عهد عتیق نیز از این قاعده مستثنا نبوده و شمار زیادی از تناقضات را در خود جای داده است. یکی از این تناقضات مربوط بهحکم قطع درختان میوه در اسفار و ابواب مختلف عهد عتیق است.
در سفر تثنیه قطع درختان میوه به ممنوع شده است. اگرچه از دیدگاه کتاب مقدس قطع کردن درختان بی میوه برخلاف نظر عقلای عالم، اشکالی ندارد اما همین کتاب پیروان خود را از بریدن درختان میوهدار در مقاطع مختلف حتی در شرایط جنگی ممنوع کرده است. کتاب مقدس به پیروان خود دستور میدهد که وقتی شهری را فتح کردید، درختان میوهی آن را قطع نکنید چراکه درختان دشمنان شما نیستند و میتوانید از میوههای آن بخورید: «زمانی که شهری را برای مدت طولانی محاصره میکنید، درختان میوه را از بین نبرید. از میوه آنها بخورید، ولی درختان را قطع نکنید. درختان، دشمنان شما نیستند! اما درختان دیگر را میتوانید قطع کنید و از آنها برای محاصره شهر استفاده کنید.»[1]
در مقابل این دستور صریح سفر تثنیه در مورد نبریدن درختان میوهدار، در بخشی دیگر از کتاب مقدس خداوند وعدهی پیروز شدن قوم خود بر دشمنانشان را از زبان الیشع نبی به پیروانش داده و به آنها یادآور میشود که بهزودی بر موآب پیروز خواهید شد و یکی از کارهایی که انجام میدهید قطع درختان میوهی آنان و مسدود کردن چشمههای آب آنان است: «و او گفت: خداوند میفرماید: ... خداوند کار بزرگتری نیز انجام خواهد داد؛ او شما را بر موآب پیروز خواهد کرد! بهترین شهرها و استحکامات ایشان را از بین خواهید برد، درختان میوه را خواهید برید، چشمههای آب را مسدود خواهید کرد و مزارع حاصلخیز ایشان را با سنگها پر نموده، آنها را از بین خواهید برد.»[2] صرفنظر از اینکه نسبت دادن این اعمال غیرانسانی مانند پرکردن چشمهها و از بین بردن مزارع و درختان میوه به کلام خداوند، هرگز مورد قبول هیچ دیندار و بلکه انسانی نیست، اما نکتهی اساسی این است که این وعدهی خداوند با دستور قبلی ایشان در سفر تثنیه تناقض دارد و وجود این نوع اختلاف سبب میشود که حجیت کتاب مقدس زیر سؤال رفته و سست و موهون گردد.
جالب اینکه در عهد جدید یکی از معجزات عیسی مسیح نفرین درخت انجیر و خشککردن درخت میوهی بهشتی یعنی انجیر است: «بامدادان چون از بیت عَنْیا بیرون میآمدند، گرسنه شد. ناگاه درخت انجیری که برگ داشت از دور دیده، آمد تا شاید چیزی بر آن بیابد. امّا چون نزد آن رسید، جز برگ بر آن هیچ نیافت زیرا که موسم انجیر نرسیده بود. پس عیسی توجّه نموده، بدان فرمود، ازاینپس تا به ابد، هیچکس از تو میوه نخواهد خورد؛ و شاگردانش شنیدند. پس وارد اورشلیم شدند... چون شام شد، از شهر بیرون رفت. صبحگاهان، در اثنای راه، درخت انجیر را از ریشه خشک یافتند. پطرس بهخاطر آورده، وی را گفت: ای استاد، اینک، درخت انجیری که نفرینش کردی خشک شده!»[3] آیا این کار عیسی مسیح که خود را مدعی عمل به دستورات تورات میدانست، مخالف و متناقض به دستور صریح سفر تثنیه مبنی بر نبریدن درخت میوه و فلسفهی آن نیست؟
پینوشت:
[1]. ترجمهی تفسیری کتاب مقدس، تثنیه 20: 19-20.
[2]. همان، دوم پادشاهان 3: 16_ 19.
[3]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، مرقس 11: 12-21.
افزودن نظر جدید