سیره عزاداری مسلمانان بر امام حسین(ع) در منابع فریقین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سوگواری در مصیبت حضرت سیدالشهداء به هر نحوی مشروع است و در نزد عرف مصداق آن معمول میباشد، چرا که اینگونه سوگواریها برای سالار شهیدان مطلوب و پسندیده است. خواه با پوشیدن لباس سیاه باشد، یا گریه کردن و مرثیه خواندن، یا پا برهنه راه رفتن، نوحهسرایی کردن، و نقل فضایل و مناقب و خواه به هر شکل مشروع دیگری که با اصول کلی اسلام منافات نداشته باشد، در عصر حاضر از ویژگیهای مهم شیعه در اینگونه مجالس، پوشیدن لباس سیاه، گریه و عزاداری و به سر و سینه زدن است. که البته این رفتارها در سیره مسلمانان، برگرفته از سیره امامان معصوم است، که ذکر این حالات و رفتارها در کتب و منابع اهل سنت فراوان یافت میشود، که به نمونههایی از آن اشاره میکنیم.
در روایتی وارد شده از ام بکر دختر مسور که میگوید: «کان الحسن بن علی سمی مراراً... فلما مات اقام نساء بنیهاشم علیه النوح شهر.[1] حسن بن علی را چندین بار مسموم کردند، ... پس از شهادت امام حسن زنان بنیهاشم به مدت یک ماه مجلس نوحه و عزاداری بهپا داشتند.»
حاکم نیشابوری و دیگران از عایشه دختر سعد روایت میکنند: «حدت نساء بنیهاشم علی بن حسن بن علی سنه.[2] زنان بنیهاشم در شهادت امام حسن یک سال حداد را ترک کردند.» حداد یعنی پوشیدن لباس اندوه و عزاداری و ترک زینت و آرایش.
در روایتی از ابن عباس وارد شده که صدای گریه از خانه ام سلمه شنیدم، خود را به منزل ایشان رساندم و سبب گریهی او را سؤال کردم، ام سلمه رو به زنان هاشمی کرد و گفت: «یا بنات عبدالمطلب اسعدوننی و ابکین معی قد قتل سیّدکنّ و سید الشساب اهل الجنه...[3] ای دختران عبدالمطلب! با من هم گریه شوید و بیایید بگرییم، به خدا سوگند! آقای شما و آقای جوانان بهشت را شهید کردند، سوگند به خدا! که فرزند و گل خوشبوی رسول خدا کشته شد.»
احمد بن ابی عبدالله برقی از عمر بن علی بن حسین روایت کرده است که: «لمّا قتل الحسین بن علی قال لبسن نساء بنیهاشم السواد والمسوح و کنّ لاتشتکین من حر و لابرد و کان علی بن الحسین یعمل لهنّ الطعام للماتم.[4] پس از شهادت حسین بن علی، زنان بنیهاشم لباسهای سیاه و جامههای خشن مویین پوشیدند و از گرما و سرما شکایت نمیکردند و پدرم علی بن حسین برای عزاداری غذا آماده میکرد». البته شایان ذکر است که عمر بن علی بن حسین موثق و مورد اعتماد است و رجالیون به صحت احادیث او اقرار دارند، او برادر ناتنی امام باقر (علیه السلام) است و شیخ طوسی او را از اصحاب و یاران امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) شمرده است.[5]
خالد بن سریر از امام صادق (علیه السلام) پرسید: جامه چاک زدن در سوگ پدر و مادر و یا برادر یا نزدیکان چه حکمی دارد؟ حضرت فرمود: اشکال ندارد. چرا که موسی بن عمران در مرگ برادرش جامه چاک داد. اما پدر در مرگ پسر و مرد در سوگ همسر خویش نباید جامه چاک بدهد، ولی جامه چاک دادن زن در مرگ شوهر اشکال ندارد. آن گاه فرمود: «ولاشیء فی اللطم علی الخدود سوی الاستغفار و التوبه و قد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی و علی مثله تلطم الخدود تشق الجیوب.[6] کفاره زدن بر صورت جز استغفار و توبه نیست، در شهادت حسین بن علی خانمهای فاطمی گریبان پاره نمودند و صورتها را زخمی کردند و در چنین حادثهای شایسته است که آنطور عمل شود.» لذا این عمل و سیره زنان هاشمیات که بزرگوار و عالم بودند، از قبیل خواهران و همسران و دختران سیدالشهداء و سایر بنیهاشم و زنانی همچون امسلمه و زینب، آن هم در حضور امام سجاد (علیه السلام) برای ما میتواند الگو و سرمشق خوبی میباشد.
درباره امام حسن عسکری (علیه السلام) نیز روایت شده است که ایشان در عزای پدرشان امام هادی (علیه السلام) پیراهن چاک کردند و در پاسخ ابن عون فرمودند: ای احمق! تو چه میدانی؟ حضرت موسی نیز بر برادرش هارون پیراهن چاک کرد.[7] پس نتیجه اینکه، جلالت و عظمت اهل بیت پیامبر و خاندان مکرّم ایشان از این گونه احادیث معلوم میشود، چرا که امام به رفتار دختران علی و فاطمه (علیهماالسلام) در مصیبت سیدالشهداء احتجاج میکند، تا روشن سازد که در حال سوگواری کاری که بیرون از شرع انجام ندادهاند و سیره ایشان دلالت بر جواز میکند.
پینوشت:
[1]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج ص209.
طبقات الکبری، ابن سعد، فرهنگ و اندیشه، تهران، ایران، ترجمه مهدی دامغانی، ج8 ص169.
مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج3 ص173.
اسدالغابه، ابن عبدالبر، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج2 ص21.
[2]. مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج3 ص173.
[3]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر جزری، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1407ق)، ج4 ص405.
[4]. الطبقات الکبری، ابن سعد، فرهنگ و اندیشه، تهران، ایران، ترجمه مهدی دامغانی، ج8 ص178.
وسایل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، آل البیت، قم، ایران، ج2 ص888، باب استحباب اتخاذ الطعام لاهل المصیبه.
[5]. رجال طوسی، شیخ طوسی، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص139.
[6]. تهذیب التهذیب، شیخ طوسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ایران، ج8 ص325، باب 4 حدیث 23.
[7]. وسائل الشیعه، شیخ حرّعاملی، آل البیت، قم، ایران، ج2 ص917، باب 82 ابواب دفن.
افزودن نظر جدید