معنای شرک و توحید ربوبی در قرآن
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تدبیر در عالم وجود مخصوص خداوند است و هیچیک از مسلمانان در این امر شک و شبههای نداشته است. اما اگر کسی در قرآن دقت کند، میبیند که این ادعا گاهی با دو نوع تعبیر بیان میشود، تعابیری که بهحسب ظاهر باهم تناقض دارند، تناقضی که گروههای سلفی توان فهم آن را نداشته و با عدم درک موضوع، خود و دیگران را در یک مخمصه گرفتار کردهاند. منظور از توحید ربوبی در قرآن، این است که برای عالَم یک مدبِر و یک متصرف وجود دارد و هیچکس در این تدبیر با خداوند مشارکت ندارد. استاد سبحانی میفرمایند: «ان للکون مدبرا واحداً و مُتصَرفا وَاحدا لایُشَارکه فِی التَدبیر شَیء.[1] برای عالَم یک مدبر و متصرف واحدی است و کسی را در این تدبیر با او مشارکت نیست.»
اما اگر کسی در قرآن دقت کند، میبیند که این ادعا گاهی با دو نوع تعبیر بیان میشود، تعابیری که بهحسب ظاهر باهم تناقض دارند. تناقضی که گروههای سلفی توان فهم آن را نداشته و با عدم درک و فهم موضوع نتوانستهاند به جمعبندی برسند و خود و دیگران را در یک مخمصه گرفتار کردهاند. به چند نمونه اشاره میکنیم:
1. قرآن قبض ارواح را از امور خداوند و مربوط به خدا میداند. «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا.[الزمر/42] او کسی است که جانها را در زمان مرگ، قبض و توفی میکند» در همان حال میفرماید: «حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا.[انعام/61] هنگامیکه یکی از شما را زمان مرگ فرارسد، فرستادگان ما جانش را میستانند»
این تناقض ظاهری همان امری است که سلفیان توان حل و فهم آن را نداشتهاند
2. در قرآن آمده است: «وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ.[حمد/5] تنها از تو کمک میجوییم.» و در همان حال میفرماید: «وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ.[بقره/45] از صبر و نماز کمک بگیرید.»
3. همچنین در قرآن آمده: «قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا.[الزمر/44] بگو که شفاعت همگی از آن خداوند است.» و نیز فرموده: «وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ.[النجم/26] و چه بسیار ملائکهای که شفاعت آنها برای ایشان فایدهای ندارد، الا بعد از اذن خداوند.»
4. خداوند میفرماید: «وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ.[شعراء/80] و هنگامیکه مریض شوم خداوند شفایم میدهد.» این در حالی است که خداوند خود عسل و قرآن را مایه شفاء میداند: «فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ.[نحل/69] در آن (عسل) شفاء برای مردم است.»
سر این تناقضات ظاهری و موارد بسیار دیگر چیست که باعث شده است سلفیان و ما در دو مسیر جدا قرار بگیریم؟
هر کس درک درستی به معارف قرآن نداشته باشد، تخیل میکند که بین این آیات تعارض است. اما واقعیت این است که خداوند تنها مدبر و مربی است و نسبت امور به خداوند و تأثیرگذاری آنها سببیت غیرمستقل است. استقلال در این امور به خداوند برمیگردد و توحید در حقیقت مربوط به خداوند است. استاد سبحانی دراینباره میفرمایند «ان کل ظاهرة لابد ان تصدر و تحقق من مجراها الخاص بها المقرر لها فی عالم الوجود ینسب القرآن هذه الاثار الی اسبابها الطبیعیة دون آن تمنع خالقیةالله من ذلک.[2] هر پدیدهای لابد و ناچار باید از مجرای طبیعی خود متحقق شود و قرآن این امور را به اسباب طبیعی خود نسبت میدهد و این در حالی است که این امر مانع خالقیت خداوند نمیشود.»
جریانهای سلفی و ظاهرگرا باتدبیر در این نکته به بسیاری شبهات و اشکالات خود درباره توحید ربوبی پاسخ خواهند داد.
پینوشت:
[1]. استاد سبحانی، التوحید و الشرک فی القرآن الکریم، موسسه امام صادق(ع)، قم، 1426ه، ص8.
[2]. همان، ص13.
افزودن نظر جدید