نقددلایل وهابیت برای مخالفت با روش مسلمانان در ذبح

  • 1395/09/11 - 10:56
برخی مناسبت‌ها و ایام، روزهاییست که شیعیان و تمام مسلمانان با انجام قربانی و ذبح و اهداء ثواب به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) و صلحا، سعی در برقراری رابطه‌ای عاطفی با پیامبر (صلی الله علیه و آله) دارند. اما در این بین، وهابیت سعی در تخریب این رابطه به هر نحو ممکن دارد و با بیان دلایل سست، رابطه پر محبت را از بین می‌برند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی مناسبت‌ها و ایام، روزهایی است که شیعیان و تمام مسلمانان با انجام قربانی و ذبح و اهداء ثواب به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) سعی در برقراری رابطه‌ای عاطفی با پیامبر (صلی الله علیه و آله) دارند. همین سخن  نیز درباره دیگر اولیاء و صلحاء تکرار می‌شود و ایشان براین امر نیز تأکید می‌کنند. اما در این بین وهابیت سعی در تخریب این رابطه، به هر نحو ممکن دارد.
یک مورد این‌که وهابی‌ها به ذبح و نحر برای اموات و اولياء اشكال می‌کنند. محمد بن عبدالوهاب می‌گوید: «پيامبر (صلی الله علیه و آله) با مشركان جنگيد، تا اعمالی مانند قربانی كردن تنها برای خدا باشد.»[1] مفتيان سابق و معاصر وهابیت همگی اتفاق‌نظر دارند که: «از اقسام كفر در فعل انسان، قربانی برای غير خدا است و اگر كسی برای اصحاب قبور (در گذشتگان) گاوی يا گوسفندی و يا مرغی قربانی نمايد، این عمل در واقع، قصد قربت به آنان (اموات) است.»[2]
ایشان برای این ادعا به آیات و روایات استناد می‎کنند. مهم‌ترین دلیل ایشان در شرک‌آلود بودن ذبح در بین مسلمانان، آیاتی از قرآن کریم است، که در اندیشه وهابیت به نحو متفاوتی تفسیر می‌شود، یکی از آیات مورد بحث، آیه 162 سوره انعام است: «قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ.[انعام/ 162 ] بگو نماز من و قربانی من و زندگی و مرگ من برای خداوند  پروردگار جهانیان است.»
بن باز این آیه را این‌گونه فهمیده است: «أمر الله نبيه صلى الله عليه وسلم أن يخبر الناس أن صلاته ونسكه- وهو الذبح- ومحياه ومماته لله رب العالمين لا شريك له، فمن ذبح لغير الله فقد أشرك بالله كما لو صلى لغير الله لأن الله سبحانه جعل الصلاة والذبح قرينين.[3] در این آیه خداوند، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را امر فرموده‌اند که عبادت‌هایی مانند نماز و قربانی را فقط برای خداوند قرار دهند. لذا اگر کسی برای غیر خداوند ذبح کند، در حقیقت از ایمان خارج و از دین خارج می‌شود. همان‌طور که اگر کسی برای غیر خداوند نماز بخواند. این نکته از قرینه بودن نماز و قربانی در آیه شریفه فهمیده می‌شود.»
بن عثیمین به پیروی از ابن تیمیه در تفسیر و تبیین نظر وهابیت می‌گوید: «النسك لغة: العبادة، وفي الشرع: ذبح القربان، سبق أن ما جاء في لسان الشرع يحمل على الحقيقة الشرعية؛ كما أن ما جاء في لسان العرف؛ فهو محمول على الحقيقة العرفية؛ ... فيحمل النسك في الآية على المعنى الشرعي. ... فالنسك العبادة، كأنه يقول: أنا لا أدعو إلا الله، ولا أعبد إلا الله، ... هكذا قرر شيخ الإسلام ابن تيمية في هذه المسألة.[4] قول خداوند که می‌فرماید «صلوه» و «نسک» برای خداست، باید بر حقیقت شرعیه خود حمل شود و هر چیزی در زیان عرف باشد، بر معنای عرفی حمل می‌شود. پس این یعنی نسک نیز عبادت است (چون خداوند آن را برای خود فقط خواسته است) و معنی عبادت این است که لا اعبد الا الله (در نماز و در نسک و در غیره) این همان تبیینی است که شیخ الاسلام ابن تیمیه ارائه می‌دهد.»
سخن از حقیقت شرعیه و متشرعه (عرفیه) در خور این نوشتار مختصر نیست تا اشتباه وهابیت معلوم شود. مختصراً این‌که منظور از شرع و حقیقت شرعی آن چیزی است که حدودش را شارع بیان کرده و حقیقت متشرعه و عرفی آن چیزی است که حدودش در عرف معلوم می‌شود. اشتباه وهابیت در این آیه است که در کلمه «نسک» معنای شرعیه نیست و معنای  متشرعه و به عبارتی عرفیِ مدنظر است. خداوند با قید «لله» در آخر آیه می‌خواهد بگوید آن چیزی را که همه مردم و متعارف در بین آن‌ها به‌عنوان قربانی می‌دانند را باید برای خداوند قرار دهیم. پس معنای عرفی مقید شده است، به قید «لله». ولی اگر طبق نظر وهابیت نسک را معنای شرعی در این‌جا بدانیم، این اشکال جدی بر کلام خداوند وارد می‌شود که با اضافه کردن قیدی تکراری خواسته است موضوع حاصل را  تحصیل کند؛ زیرا امر عبادی فی‌نفسه مقید به «لله» است. تحصیل حاصل محال و  بر خداوند قبیح است.
به‌وضوح معلوم است، نتیجه سخن بن عثیمین این است که ما قربانی را علاوه بر این‌که صورت شرعیه آن را رعایت می‌کنیم،  فقط و فقط باید به‌قصد خداوند انجام دهیم، و اگر به  قصدهای دیگر مانند اهداء به اولیاء و یا والدین و یا اکرام مهمانان و ضیف و یا از باب شادمانی برای مهمانی ارجمند و یا عروسی و ولیمه و غیره انجام دهیم، موجب مشرکانه شدن آن می‌شود. این امر در حقیقت کلامی است که با بسیاری از کلمات خود وهابیت در تناقض است.
پس سرّ اشتباه وهابیت در این موضوع روشن شد و امید است ایشان به اشتباه خود پی‌ببرند.

پی‌نوشت:

[1]. كشف الشبهات، محمد بن عبدالوهاب، ص ۶۲. وزارة الشؤون الإسلامية والأوقاف والدعوة والإرشاد، المملكة العربية السعودية، 1418هـ
[2]. القوادح في العقيده، ص ۱۶، عربستان، الرياسه العامه لهيئه الامر بالمعروف،بی‌تا.
[3]. العقيدة الصحيحة وما يضادها ونواقض الإسلام، ص 25، عبدالعزیز بن باز ، انتشارات وزارت اوقاف، عربستان ، بی‌تا.
[4]. مجموع فتاوى و رسائل فضيلة الشيخ محمد بن صالح العثيمين، العثيمين، فهد بن ناصر بن إبراهيم السليمان، ج9، ص 207 الی 209 دار الوطن، دار الثريا، الطبعة 1413

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.