تفسير واقعی از «كلمه» بودن مسيح
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب _ كلامی كه از خداوند صادر میشود گاهی بهصورت الفاظ است، مانند كتب آسمانی و گاهی بهصورت مخلوقات قابلمشاهده در جهان است، در هر دو صورت، كلمه به معنای مخلوق خداوند است؛ اما يوحنا در انجيل خود توضيح كلمه بودن مسيح را چنين آورده است: «در ابتدا کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود ... همهچیز بهواسطه او آفریده شد ... او در جهان بود و جهان بهواسطه او آفریده شد و جهان او را نشناخت... که نه از خون و نه از خواهش جسد و نه از خواهش مردم، بلکه از خدا تولّد یافتند... و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد.» [1] توماس هيل در تفسير اين آيات میگوید: «در اين آيه میخوانیم كه عيسی مسيح تجسم حقيقی خدا است. خدا در مسيح تبديل به انسان گرديد. وی بهطور كامل و از هر نظر انسانی مانند ما بود، با اين تفاوت كه هرگز گناه نورزيد. ليكن درعینحال، بهطور كامل نيز خدا بود. برای اينكه درك كنيم مسيح كيست، بايد همواره به خاطر داشته باشيم كه وی هم خدا است و هم انسان.»[2]
اشكال كار مسيحيان اين است كه عيسی (عليهالسلام) را همردیف و هم مقام خداوند يكتا دانستهاند، اما قرآن كريم هم عيسی (عليهالسلام) را كلمه خداوند میداند، با اين تفاوت كه كلمه بودن او به معنای همطراز بودن عيسی (عليهالسلام) نيست، بلكه به معنای مخلوق بودن آن حضرت است: «... إِنَّمَا الْمَسيحُ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ أَلْقاها إِلى مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِنْهُ... [نساء/171] اى اهل كتاب، در دين خود زیادهروی نكنيد؛ و درباره خدا، غير از حق نگوييد، مسيح عيسى بن مريم فقط فرستاده خدا و كلمه (و مخلوق) اوست، كه او را به مريم القا نمود و روحى (شايسته) از طرف او بود.» تفسير نمونه میگوید: «در چند آيه قرآن از عيسى (عليهالسلام) تعبير به كلمه شده است و اين تعبير به خاطر آن است كه اشاره به مخلوق بودن حضرت مسيح كند، همانطور كه كلمات مخلوق ما است، موجودات عالم آفرينش هم مخلوق خدا هستند و نيز همانطور كه كلمات اسرار درون ما را بيان مىكند و نشانهاى از صفات و روحيات ما است، مخلوقات اين عالم نيز روشنگر صفات جمال و جلال خدايند، به همين جهت در چند مورد از آيات قرآن به تمام مخلوقات اطلاق كلمه شده است. منتها اين كلمات باهم تفاوت دارند بعضى بسيار برجسته و بعضى نسبتاً ساده و کوچکاند و عيسى (عليهالسلام) مخصوصاً ازنظر آفرينش (علاوه بر مقام رسالت) برجستگى خاصى داشت زيرا بدون پدر آفريده شد.»[3]
حضرت علامه طباطبائی هم فرموده است: «كلمه در اينجا همان كلمه خلقت و ايجاد است كه اين كلمه وقتى بر مريم بتول يعنى بكر و دستنخورده القاء شده باردار بر عيسى روح اللَّه گرديد بااینکه اسباب عادى از قبيل ازدواج و غيره در بين نبود و بر اين حساب تمامى موجودات عالم كلمه خدايند، چيزى كه هست موجودات ديگر غير عيسى بن مريم اگر موجود مىشوند پاى اسباب عادى در موجود شدنشان در كار است و تنها موجودى كه در خلقتش سببى از اسباب عادى را فاقد بوده عيسى (عليهالسلام) است و به همين جهت در اين آيه مختص به اسم كلمه شده، چون بعضى از سببهاى عادى در ولادت او وجود نداشته است.»[4] در كمال ناباوری نويسندگان و مفسران مسيحی معتقدند كه مسيح، هم خالق است و هم مخلوق! درحالیکه هيچ مخلوق شايستگی ندارد همطراز و همردیف خالق خود قرار بگيرد.
پینوشت:
[1]. انجيل یوحنا 1: 1-14.
[2]. تفسير كاربردی عهد جديد، تماس هيل، ترجمه آرمان رشدی، نرمافزار مژده، ذيل آيه.
[3]. تفسير نمونه، مكارم شيرازى، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1374 ش، ج 4، ص 220.
[4]. تفسير الميزان، علامه طباطبائی، ترجمه موسوی، دفتر انتشارات اسلامى، قم،1374 ش، ج 5، ص 243.
افزودن نظر جدید