برخورد حضرت علی (ع) با انحرافات خلفاء

  • 1395/08/10 - 12:35

آن‌گونه که از شواهد تاریخی پیداست، اوضاع حکومت‌داری حاکمان، بعد از رحلت رسول خدا، رو به وخامت گذاشته و حاکمان برای مال‌اندوزی نسبت به هم سبقت می‌گرفتند. اما در این میان بودند صحابه‌ای که هم‌چنان هوشیار بوده و در برابر انحرافات حاکمان وقت، مقاومت می‌کردند. چرا که هنوز آثار تربیتی رسول خدا در میان برخی از صحابه باقی بود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آن‌گونه که از شواهد تاریخی پیداست، اوضاع حکومت‌داری حاکمان، بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، رو به وخامت گذاشته و حاکمان برای مال‌اندوزی نسبت به هم سبقت می‌گرفتند. اما در این میان بودند صحابه‌ای که هم‌چنان هوشیار بوده و در برابر انحرافات حاکمان وقت، مقاومت می‌کردند. چرا که هنوز آثار تربیتی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در میان برخی از صحابه باقی بود.
پرچم‌دار مقابله با انحرافات خلفاء، حضرت علی (علیه السلام) بود. ایشان در موارد متعددی، در مقابل تخلفات خلیفه دوم و سوم، ایستادند و قاطعانه برخورد کردند.
خوارزمی می‌نویسد: روزی عمر به مردم گفت: «لو صرفناکم عما تعرفون إلی ماتنکرون ماکنتم صانعین فسکتوا قال ذلک ثلاثا فقال له علی: إذا کنا نستتیبک فإن تبت قبلناک. قال: فإن لم أتب قال: إذا نضرب ألذی فیه عیناک. فقال: الحمد لله ألذی جعل فی هذه الأمة من إذا اعوججنا أقام أودنا.[1] اگر شما را از اسلام به جاهلیت روی گردانم، شما چه می‌کنید؟ کسی پاسخ نداد و عمر سه بار آن را تکرار کرد. سپس حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: از تو می‌خواهیم که توبه کنی و اگر توبه کردی، تو را می‌پذیریم. عمر گفت: اگر توبه شما را نپذیرم، چه می‌کنید؟ حضرت فرمود: گردنت را می‌زنیم. سپس عمر گفت: خدا را سپاس که در این امت، کسی هست که اگر منحرف شویم، ما را راست می‌کند.»
در زمان خلیفه سوم که بازار نا‌عدالتی و غارت اموال، گرم بود، باز هم حضرت علی (علیه السلام) و صحابه نزدیک او بودند که در برابر تخلفات عثمان ایستادند.
ابن ابی الحدید معتزلی نقل می‌کند: «کان فی بیت المال بالمدینة سفط فیه حلی و جوهر فاخذ منه عثمان ما حلی به بعض اهله. فاظهر الناس الطعن علیه فی ذلک و کلموه فیه بکل کلام شدید حتی اغضبوه فخطب فقال: لنأخذن حاجتنا من هذا الفیء و ان رغمت به انوف اقوام. فقال له علی اذن تمنع من ذلک و یحال بینک و بینه.[2] در بیت‌المال مدینه سبدی بوده، که در آن زیور آلات و جواهر نگهداری می‌شد. عثمان آن‌ها را به برخی از نزدیکان خود داد. وقتی برخی از مسلمین باخبر شدند، عثمان را بسیار سرزنش کردند، به‌طوری عثمان خشمگین شد و گفت: ما از بیت المال برمی‌داریم و نیاز خویش را برطرف می‌کنیم، هر چند بینی عدّه‌ای، به‌خاک مالیده شود، در این حال حضرت علی (علیه السلام) برخاست و فرمود: مانع تصرف تو در بیت المال می‌شویم و دستت را از آن کوتاه می‌کنیم و نمی‌گذاریم که این چنین اعمالی را مرتکب شوی.»
امیرالمؤمنین که هدف اصلی او حفظ و بقای اسلام بود، نمی‌توانست تخلفات زمامداران را ببیند و دم بر نیاورد؛ لذا بعضاً نصایحی به آن‌ها ابراز می‌داشت.
به‌عنوان نمونه مروان بن حکم که مفاسد او در تاریخ مشهود است، در دوران عثمان از قدرت فراوانی برخوردار شده بود و دست به هر کاری می‌زد. حضرت علی (علیه السلام) در این خصوص به عثمان فرمود: «فلا تکون سيقة لمروان يسوقک حيث شاء بعد جلال السن و تقضي العمر.[3] مانند چارپایی بی‌اختیار نباش، تا مروان تو را به هر مکانی که بخواهد، براند؛ در حالی‌که سالیان زندگی تو زیاد و عمرت رو به پایان است.»
حال باید دید که خلفا تا چه اندازه، بر خلاف سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عمل می‌کردند، که فریاد صحابه باوفای آن حضرت را در می‌‌آوردند.

پی‌نوشت:

[1]. مناقب خوارزمی، خوارزمی، مؤسسة النشر الاسلامی: ص98
[2]. شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج3، ص49
انساب الاشراف، بلاذری، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج6، ص161
[3]. نهج البلاغة، دارالثقلین لبنان: خطبه164

نویسنده: محمد یاسر بیانی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.