سینهزنی در سوگ امام حسین(ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اموری که ارجح است، عزاداری، سوگ و به سر و سینه زدن برای امام حسین (علیه السلام) است، که به تواتر هم در روایات، هم شیعه و هم سنی آمده است، که به ذکر این روایات از کتب اهل سنت میپردازیم:
1. در روایتی آمده است: «حارث بن كعب و ابو ضحّاك، از امام زين العابدين نقل کردهاند: «در شبى كه بامدادش پدرم به شهادت رسيد نشسته بودم و عمّهام زينب از من پرستارى مىكرد، كه پدرم از يارانش كناره گرفت و به خيمه خود رفت و (جون بن) حوى غلام ابوذر غفارى نزدش بود و به اصلاح و پرداخت شمشير ايشان مشغول بود و پدرم مىخواند: «اى روزگار! اُف بر دوستیت! چهقدر بامدادها و شامگاههايى داشتهاى كه در آنها، همراه و يا جويندهاى كُشته شده كه روزگار، از آوردن همانندش ناتوان است! و كار با خداى بزرگ است و هر زندهاى اين راه را مىپيمايد.» دو يا سه بار اين شعر را خواند تا آنجا كه فهميدم و دانستم كه منظورش چيست؛ گريه راه گلويم را بست؛ ولى بغضم را فرو خوردم و هيچ نگفتم و دانستم كه بلا فرود مىآيد؛ امّا عمهام نيز آنچه را من شنيدم، شنيد و چون مانند ديگر زنان، دلْ نازك و بىتاب بود، نتوانست خود را نگاه دارد. بيرون پريد و در حالىكه لباسش را بر روى زمين مىكشيد و درمانده شده بود، خود را به امام رساند و گفت: وا مصيبتا! كاش مُرده بودم.»[1]
2. در جایی دیگر از ابن کثیر آمده است که: «زمانی که اسیران را بر امام حسین و اصحابش عبور دادند، زنان شیون کرده، بهصورت خود میزدند و زینب هم بلند صدا کرد: (یامحمدا).»[2]
3. سبط بن جوزی میگوید: «چون حسین کشته شد، ابن عباس مرتب بر او میگریست، تا اینکه چشمانش کور شد.»[3]
4. اما یک روایت دیگر آمده است که بر سر و سینه زدن در سوگ انبیاء و صالحین، خصوصاً برای کسانیکه روز زمین مانندی ندارند، هیچ حرمتی ندارد، این روایت را احمد بن حنبل به سندی صحیح از عایشه نقل کرده است، که گفته: «... قَالَ: وَضَعْتُ رَأْسَهُ عَلَى وِسَادَةٍ، وَقُمْتُ أَلْتَدِمُ مَعَ النِّسَاءِ، وَأَضْرِبُ وَجْهِي....[4] گفت: سر او را بر بالشی قرار دادم و در این هنگام من با زنان برخواسته و به خود زده و من هم بهصورت خودم میزدم.»
در جایی دیگر شبیه این روایت در مسند ابویعلی آمده است و میتواند تایید محکمی بر این سخن باشد.[5]
حال با اینوجود طبق روایت اول و دوم، امام سجاد (علیه السلام) به همراه این عزیزان بوده است و اگر بیشک اشکالی در کار آنان بود، قطعاً تذکر میدادند، اما با این وجود ایشان هیچ سخنی در عدم کار آنان نزدهاند.
در روایت سوم و چهارم که از کتب معتبری ذکر شده، نشان دهندهی آشکار معنای عزاداری است و حتی میبینید که عایشه برای پیامبرعزاداری کرده است.
ابنزیاد با شهید کردن امام حسین (علیه السلام) جرم بزرگی مرتکب شد و ظلم فراوان کرد، حال چگونه شیعیان با این امر ظالمانه و اسفبار کنار بیایند؟ چگونه ممکن است که آنها هر ساله برای سرور شهیدان به سر و سینهی خود نزنند؟ چرا که امام حسین مظلومانه به شهادت رسیدند؟
پینوشت:
[1]. تاریخ طبری، طبری، کتابخانهی مدرسه فقاهت، ج4، ص319.
[2]. البدایة و النهایة، ابن کثیر، کتابخانهی مدرسه فقاهت، ج8، ص210.
[3]. تذکرة الخواص، سبط بن جوزی، ص152.
[4]. مسند الإمام أحمد بن حنبل، احمدبن حنبل، ج43، ص369، مؤسسة الرسالة.
[5]. مسند أبو يعلى، دار المأمون للتراث، دمشق، ج8، ص63.
افزودن نظر جدید