کتاب مقدس و آموزهی توحید
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ توحید یکی از اصلیترین اصول ادیان ابراهیمی است. به این معنا که خداوند احد و واحد بوده و نه در خدایی خود شریک دارد و نه مرکب از چند جز است که از ترکیب این اجزا خدای واحد تشکیلشده باشد. متأسفانه مسیحیت کنونی دراینباره دچار اشکال و انحراف شده و به تثلیث و ترکیب خداوند واحد از سه اقنوم متفاوت و متمایز، معتقد شدهاند. بررسی کتاب مقدس نشان میدهد که یهودیان و مسیحیان معاصر عیسی مسیح بر اساس آموزههای حضرت موسی، عیسی و انبیای دیگر (علیهم السلام)، خداوند یگانه را میپرستیدند و پیدایش آموزهی تثلیث انحراف و بدعتی بیش نبوده است.
در عهد عتیق از کتاب مقدس بهصورت صریح به وحدانیت خداوند واحد اشارهشده است و خداوند را از داشتن هرگونه شریکی، مبرا دانسته است. در سفر تثنیه دراینباره چنین آمده است: «ای اسرائیل بشنو، یهُوَه، خدای ما، یهُوَه واحد است. پس یهُوَه خدای خود را بهتمامی جان و تمامی قوت خود محبت نما؛ و این سخنانی که من امروز تو را امر میفرمایم، بر دل تو باشد.»[1] در این روایت از کتاب مقدس یهوه بهصراحت خدای واحد خواندهشده است.
در بخشی دیگر از عهد قدیم نیز، پس از اشاره به ازلی و ابدی بودن خداوند به وحدانیت وی تصریحشده است: «خداوند پادشاه اسرائیل و یهوه صبایوت که ولّی ایشان است چنین میگوید: من اوّل هستم و من آخر هستم و غیر از من خدایی نیست؛ و مثل من کیست که آن را اعلان کند و بیان نماید و آن را ترتیب دهد، از زمانی که قوم قدیم را برقرار نمودم. پس چیزهای آینده و آنچه را که واقع خواهد شد اعلان بنمایند. ترسان و هراسان مباشید. آیا از زمان قدیم تو را اخبار و اعلام ننمودم و آیا شما شهود من نیستید؟ آیا غیر از من خدایی هست؟ البتّه صخرهای نیست و احدی را نمیشناسم.»[2] وحدانیت خداوند در عهد عتیق و پیروان آن بهقدری روشن و بدیهی بوده که در انتهای این عبارت در مقام استفهام انکاری از مخاطبین سؤال میشود که آیا غیر از من خدایی هست؟ این نوع سؤال و استفهام در این مقام به این معناست که همهی مخاطبین علم به وحدانیت خدا داشته و احدی دراینباره دچار شک و تردید نبوده و دلیلی بر وجود خدای دیگر نداشته است.
در عهد جدید عیسی مسیح به استناد عهد قدیم و روایت تثنیه، در جواب سائلی که از او در مورد اول احکام پرسیده است، خداوند را خدای واحد معرفی کرده و همگان را به محبت نسبت به خدای واحد دعوت کرده است: «و یکی از کاتبان، چون مباحثه ایشان ناشنیده، دید که ایشان را جواب نیکو داد، پیشآمده، از او پرسید که اوّل همه احکام کدام است؟ عیسی او را جواب داد که اوّل همه احکام این است که بشنو ای اسرائیل، خداوند خدای ما خداوند واحد است؛ و خداوند خدای خود را بهتمامی دل و تمامی جان و تمامی خاطر و تمامی قوّت خود محبت نما که اوّل از احکام این است.»[3]
تصریح به وحدانیت خدا در عهد جدید تنها مربوط به روایت مرقس از عیسی مسیح نبوده بلکه پولس نیز در بخشی از نوشتههایش به واحد بودن خدا اشاره میکند. وی به وجود تنها یک خدا علم داشته و چنین میگوید: «اما ما میدانیم که فقط یک خدا وجود دارد، یعنی پدر آسمانی ما که تمام چیزها را آفریده و ما را نیز به وجود آورده تا از آن او باشیم. همچنین میدانیم که فقط یک سرور و خداوند وجود دارد، یعنی عیسی مسیح، که همهچیز بهوسیله او آفریدهشده و حیات ما از اوست.»[4] همانگونه که در ابتدای این روایت آمده است پولس بهخوبی میداند که فقط یک خدا وجود دارد که همان خدای روحانی و آسمانی مجرد از ماده است؛ اما اینکه در ادامهی نوشتهی خود همانگونه که صفت خالقیت را به خدای واحد نسبت داده، به عیسی مسیح نیز نسبت داده است مطلبی مشتبه و غیرصریح است. چراکه اگر وی به خدا بودن عیسی مسیح نیز علم داشت، بهجای تعابیری چون سرور و خداوند، در مورد عیسی مسیح نیز از تعبیر خدا استفاده میکرد در این صورت تصریح به اینکه فقط فقط یک خدا وجود دارد غیرعقلانی و نادرست است.
بههرحال حتی اگر بپذیریم که سخن پولس بیانگر اعتقاد او در مورد خدا بودن عیسی مسیح است، در این فرض باید بگوییم که بین سخن تثنیه، اشعیا و مرقس با اعتقاد پولس تعارض و تنافی وجود دارد و عقل سلیم هرگز نمیپذیرد که حرف انبیاء بزرگ الهی و آورندگان شریعت حق همچون عیسی مسیح را نادیده گرفت و سخنان یک فرد مشکوک و مجهول را بپذیریم. البته اینکه چرا عقلای مسیحی دراینباره عاقلانه نمیاندیشند جای بسی و تعجب است. ای مسیحیان! عیسی مسیح خود تصریح کرده است که «خداوند خدای ما خداوند واحد است».
پینوشت:
[1]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، تثنیه 6: 4-6.
[2]. همان، اشعیا 44: 6_8.
[3]. همان، مرقس 12: 28_ 30.
[4]. ترجمهی تفسیری کتاب مقدس، اول قرنتیان 8: 6.
دیدگاهها
حمید
1395/07/13 - 10:26
لینک ثابت
سلام
افزودن نظر جدید