آیا منشا صوفیه زهد صدر اسلام است؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از گمانههایی که در مورد منشا تصوف مطرح است، شیوع زهد در صدر اسلام است. به گواهی معتقدین این نظریه، مسلمانانی که به اسلام گرایش پیدا کرده بودند، تحت تاثر قرآن و تعالیم اسلامی و روش زندگی اهلبیت (علیهم السلام) گرایش زیادی به زهد و ساده زیستی داشتند و همین امر کم کم موجب پیدایش تصوف گردید.
اما با بررسی شواهد تاریخی و گواهیهایی که درباره زاهدان صدر اسلام آمده است، این نظریه مردود است. چرا که در همه اعصارزندگی بشر و در کنار همه ادیان الهی همواره زاهدانی وجود داشتهاند که طریقه زهدگرایی را پیشه خود کرده بودند.[1] ولی در میان امتهای گذشته هیچگاه منجر به تصوف نگردید. اما گرایش به زهد از دیرباز در میان مسلمانان رایج بود. درست است که زهد یگانه منبع تصوف نیست، اما پیدایش آن بیشک از اسباب عمدهیی شد که اذهان را برای قبول فکر عرفان آماده کرد و موجب انصراف آنها از حیات ظاهر گشت.[2] با وجود این نمیتوان رابطه زهد در صدر اسلام را صوفیه بریده دانست، ولی اینکه منشا صوفیه زهد اسلامی بوده است، سخنی سطحی و سند سازی به نفع صوفیه است.
برخی از زهاد همعصر با پیامبران، همسو با ایشان بوده و برخی دیگر راه و روش جدایی از پیامبران الهی طی مینمودند. حضرت رسول اکرم(صلی الله عليه و آله) مسلمين را از استغراق در رياضت و گرايش به رهبانيت منع میکردند. چنانچه عبدالله بن عمر بن عاص را که میخواست در تمام سال روزه بگيرد نهی نمودند و عثمان بن مظعون را که در صدد بود که ترک زن و فرزند بگويد و به سير و سفر(که مرسوم در بزرگان صوفيه است) بپردازد نيز از اين کار باز داشتند.[3]
صوفیه برای اینکه بتواند به رفتار و عقاید خود اعتبار بخشد، دست به تاریخسازی برای خود زده است و منشا خود را تا زمان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) رسانده است. در حالی که به شهادت صوفیان متقدم، اولین کسی که رسما صوفی نامیده شد، "ابوهاشم کوفی" بود که در قرن دوم میزیسته است. عبدالرحمن جامی (متوفي 898 هجری) اطلاق نام اولين صوفی را به ابوهاشم، معاصر سفيان ثوری، میداند.[4]
و این همان چیزی است که نشان میدهد صوفیه بعد از حدود دو قرن از عمر اسلام، دچار انحرافاتی شدهاند و به جایی رسیدهاند که نامی غیر از صحابه و تابعین بر آنها نهاده شد. همه اینها غیر از اخباری است که در مذمت عقاید ابوهاشم کوفی از سوی ائمه معصومین (علیهم السلام) به ما رسیده است. در کتب معتبر روايت کردهاند که امام حسن عسکری (عليه السلام) فرمودند: از امام صادق (عليه السلام) از حال "ابوهاشم کوفی" صوفی، بنيانگذار تصوف در اسلام، سوال کردند، ايشان فرمودند: «إنّه کان فاسدَ العقيدة جدّا و هو ألّذي ابتدع مذهبا يقال له التصوف و جعله مفرا لعقيدته الخبيثة[5] ابوهاشم کوفی جدّاً فاسد العقيده است او همان کسی است که از روی بدعت، مذهبی اختراع کرد که به آن تصوف گفته می شود وآن را فرارگاه عقيده خبيث خود ساخت.»
درنتیجه میتوان اینگونه پنداشت که بعد از حدود دو قرن از عمر اسلام، عدهای پیدا شدند که با انحراف از سلوک اهلبیت (علیهم السلام) دست به ابتکار تازهای زده و اقدام به تاسیس مرام جدیدی برای عبادت خدای تعالی نمودند. این عده بعدها دست دچار تاویل شدند و هر روز بر انحرافشان افزوده شد.
پینوشت:
[1]. حالت پشمینه پوشی یعنی پوشیدن لباس پشمی خشن و کلفت قبل از اسلام در عابدان مسیحی و تارکان دنیا رواج داشته و از راه مسیحیت این مشخصه رهبانیت به اسلام و از راه تقلید سرایت نموده است .( شرح جلالی بر دیوان حافظ، شرح ابیات غزل 264)
[2]. زرینکوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، امیرکبیر، تهران، 1392، ص 43
[3]. همان، ص ۴۴
[4]. جامی نورالدین عبدالرحمن، نفحات الانس من حضرات القدس، سخن، تهران، 1386، ص 32 – 31
[5]. علامه خوئی، منهاج البراعه، انوارالهدی، 1392، ج 14، ص 8؛ نایبالصدر شیرازی محمد معصوم(معصومعلیشاه)، طرائق الحقائق، محجوب، تهران، ج 1، ص 209
افزودن نظر جدید