قدرت مطلق خدا و عیسی مسیح ؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بیشک یکی از قدرت یکی از صفات لازم برای خداوند است. قدرت به این معناست که هرچه را خواست بکند و هر چه را نخواهد انجام ندهد. چنانکه محقق سبزواری دراینباره چنین آورده است: «بودن فاعل است به حیثیتی كه اگر بخواهد، بكند آن فعل را و اگر نخواهد نكند.»[1] قدرت داشتن خداوند نیز با برهان عقلی قابلاثبات است. یکی از براهین عقلی اثبات قدرت برای خداوند، عبارت است از: «ازآنجاکه عالم نبوده و بعد ایجادشده، اين وجود بعد العدم نفى مىكند كه خداوند فاعل موجب باشد و دلالت دارد بر اينكه عالم حادث و خداوند قادر مختار است.»[2] بنابراین وجود قدرت به معنای توانایی انجام و یا ترک کار از صفات لازم برای خداوند بوده و تصور خدای ناتوان ممکن نبوده و کسی که ادعای خدایی کند ولی قدرت و توانایی لازم را نداشته باشد، بهیقین نمیتواند خدا باشد.
در جایجای کتاب مقدس آیاتی وجود دارد که دلالت بر ناتوانی و عدم قدرت عیسی مسیح دارد. از نگاه مرقس عیسی مسیح بهقدری ناتوان بود که حتی قدرت پنهان کردن خود از دید مردم را نداشت: «پس ازآنجا برخاسته به حوالی صور و صیدون رفته، به خانه درآمد و خواست که هیچکس مطلع نشود، لیکن نتوانست مخفی بماند.»[3] در انجیل یوحنا نیز از زبان خود عیسی مسیح تصریحشده است که وی قدرت مختار نداشته و ارادهی او تحت تأثیر ارادهی خدای قادر مطلق بوده و هرچه را که خدا میخواست عیسی مسیح همان را عمل میکرد و از خود توانایی مخالفت باارادهی خدا و عمل طبق خواستهی خود را نداشت: «چنانکه پدر به من حکم کرد همانطور میکنم. برخیزید از اینجا برویم.»[4] در بخشی دیگر از انجیل مقدس عیسی مسیح خود اقرار میکند که توانایی انجام هیچ کاری را همچون سایر انسانها جز با ارادهی خدای قادر ندارد: «من از خود هیچ نمیتوانم کرد بلکه چنانکه شنیدهام داوری میکنم و داوری من عادل است زیرا که اراده خود را طالب نیستم بلکه اراده پدری که مرا فرستاده است. عیسی ادعای خود را ثابت میکند.»[5]
در بخشی دیگر از کتاب مقدس حکایت درخواست مادر دو پسر زبدی از عیسی مسیح بهصورت مفصل بیانشده است که درنهایت نشان میدهد با ادعای خود عیسی مسیح، او داری قدرت و توانایی مطلقی نبوده و در برابر ارادهی خداوند مانند سایر انسانها، ناتوان و تسلیم خواستهی اوست: «آنگاه مادر دو پسر زِبِدی با پسران خود نزد وی آمده و پرستش نموده، از او چیزی درخواست کرد. بدو گفت: چه خواهش داری؟ گفت: بفرما تا این دو پسر من در ملکوت تو، یکی بر دست راست و دیگری بر دست چپ تو بنشینند. عیسی در جواب گفت: نمیدانید چه میخواهید. آیا میتوانید از آن کاسهای که من مینوشم، بنوشید و تعمیدی را که من مییابم، بیابید؟ بدو گفتند: میتوانیم. ایشان را گفت: البتّه از کاسه من خواهید نوشید و تعمیدی را که من مییابم، خواهید یافت. لیکن نشستن به دست راست و چپ من، از آن من نیست که بدهم، مگر به کسانی که از جانب پدرم برای ایشان مهیّا شده است.»[6]
همانطور که در ابتدای بحث آمد به لحاظ عقلی ثابت شد که خدا باید داری قدرت مختار بوده و ارادهی او تحت تأثیر خواست و ارادهی هیچ موجود دیگری نباشد؛ از طرفی نیز ثابت شد که در کتاب مقدس آیات بسیاری وجود دارد که بهصراحت نشان میدهد که عیسی مسیح داری قدرت مطلق و مختار نبوده و خواست خدا در لحظهلحظهی زندگی عیسی مسیح بر خواست وی مقدم بوده است. بنابراین ادعای الوهیت عیسی مسیح کذب محض بوده و این نیز یکی از تحریفات بیشمار مسیحیت انحرافی است.
پینوشت:
[1]. أسرار الحكم، محقق سبزوارى، نشر مطبوعات دينى، ص 174.
[2]. تعليقه بر الهيات شرح تجريد، شمسالدین خفرى، نشر ميراث مكتوب، ص 31.
[3]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، مرقس 7: 24.
[4]. همان، یوحنا 14: 31.
[5]. همان، یوحنا 5: 30.
[6]. همان، متی 20: 20-23.
افزودن نظر جدید