بدعتها پس از رسول خدا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سنّت شریف نبوی پس از رحلت جانگداز پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با ممانعت شدید در عرصه نقل و نوشتار مواجه گردید و تا حدود یک قرن که بسیاری از حاملان و ناقلان حدیث از دنیا رفته بودند، ادامه یافت. بنابراین طبیعی است در چنین جو و فضایی، سنّت، جای خود را به بدعتها دهد؛ چنانکه خود پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز چنین روزگاری را پیشبینی کرده بود؛ بخاری در صحیح خود از ابوحازم نقل کرده: «از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود: من برای آشامیدن از حوض کوثر، زودتر از اصحابم وارد میشوم و هر کس وارد حوض شود، از آن میآشامد و کسیکه از آن بیاشامد، هرگز تشنه نمیشود، امّا مردانی از امت من، بهسویم خواهند آمد که هم من آنها را میشناسم و هم آنها مرا میشناسند؛ امّا مانع آنها شده و از من دورشان میسازند... . ابوحازم گفت: من در حضور نعمان بن ابی عیاش این حدیث را برای مردم میخواندم، او گفت: من نیز این روایت را بههمین طریق از سهل بن حنیف شنیدهام و همچنین گفت: من از ابو سعید خدری هم این حدیث را شنیدم و او مقداری هم بر این روایت اضافه میکرد، و آن اینکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به خداوند عرض میکند: بارالها! اینان از من هستند. خطاب میشود: تو نمیدانی آنان پس از تو چه بدعتها گذاردند؛ در آن هنگام من عرضه میدارم: از رحمت خدا به دور باد، کسیکه پس از من بدعت گذارد.»[1]
همچنین بخاری در کتاب خود روایت کرده: «براء بن عازب را ملاقات کرده و به او گفتم: خوشا به حالت که با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همصحبت بودی و با آن حضرت، در بیعت رضوان شرکت نمودی. او گفت: پسر برادرم! تو نمیدانی پس از آن حضرت ما چه بدعتهایی گذاردیم.»[2]
مضمون دو حدیثی که گذشت، در بیش از 50 حدیث در دو کتاب صحیح مسلم و بخاری به نام «احادیث حوض» به شکلها و مضامین مختلف روایت شده است.
برخی از بدعتهایی که در فقدان روایات نبوی و ممنوعیت نقل حدیث پدیدار شد، به شرح زیر است:
الف) شافعی در کتاب «الأم» از وهب بن کیسان روایت کرده: «تمام سنّتهای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از او تغییر یافت، حتّی نماز.»[3] بخاری در صحیح خود از زهری روایت کرده: «نزد انس بن مالک در دمشق رفتم و در حالیکه او میگریست، او را ملاقات کردم. به او گفتم: چه چیز باعث گریهی تو شده؟ گفت: از آنچه یاد گرفته بودیم، چیزی جز نماز باقی نمانده، که این را نیز ضایع ساختند.»[4]
ب) مالک بن انس از عموی خود ابو سهل از پدرش روایت کرده: «از آنچه امروز مردم انجام میدهند، چیزی را نمیشناسم. باجی گفت: برای صحابه چیزی جز ندای برای نماز (اذان) باقی نمانده؛ یعنی تنها چیزی که دستخوش تغییر و دگرگونی قرار نگرفته و به شکل سابق خود باقیمانده همین است؛ به خلاف نماز که از اوقات خود به تأخیر افتاده و دیگر اعمال نیز دستخوش تغییر و دگرگونی قرار گرفتهاند.»[5]
ج) حسن بصری در بین تمام سنّتها، تنها قبله را استثناء کرده و گفته: «اگر اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سر از قبر بردارند، از آنچه میان شما عمل میشود، جز قبلهای که بهسوی آن نماز میگذارید، چیزی از اعمال شما را نمیشناسند.»[6]
پینوشت:
[1]. صحیح البخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 6، ص 2587.
[2]. همان.
[3]. الأم، أبو عبدالله محمد بن إدریس شافعی، دارالمعرفة، بیروت، ج 1، ص 235.
[4]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 198.
[5]. تنویر الحوالک شرح موطأ مالک، سیوطی، المکتبة التجاریة الکبری، ج 1، ص 71.
[6]. جامع بیان العلم و فضله، یوسف بن عبد البر النمری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 2، ص 200.
افزودن نظر جدید