دلائل اهل سنت بر خلافت ابوبکر و ردّ گفتار آنها
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبران الهی معمولاً خلفاء و جانشینانی، بعد از خود دارند، تا احکام الهی تعطیل نشود و مسیر مستقیم دین منحرف نگردد، و این خلافت و امامت هم توسط خداوند به پیامبرش وحی میشود، تا پیامبر آن را به مردم ابلاغ کند، پس خلافت الهی یک امر انتصابی است، که فرد مورد نظر از تمام جنبههای الهی حائز این مقام و مرتبه باشد، شخصی که همرتبه با پیامبر از تمام جهات میباشد، الاّ در نبوّت؛ از طرف دیگر انتخابی نیست، یعنی مردم با اجماع بر فردی نمیتوانند در این خصوص مهم تصمیم بگیرند، چرا که دین و دنیای مردم نباید دستخوش هوا و هوس عدهای قرار گیرد، اما در تاریخ اسلام آمده، خلافتی که انتصابی بود، و توسط پیامبر در جریان آخرین حج ایشان در منطقه غدیر خم انجام شد، پس از رحلت پیامبر بهصورت انتخابی صورت گرفت و چند نفر در سقیفه جمع شدند و از میان خود کسی را انتخاب کردند، که لایق این منصب نبود و اسلام چه ضربههای مهلکی که از این جریان نخورد، و جالب اینکه در انتخابهای بعدی، بهصورت اجماعی انجام نگرفت، بلکه به صورت شورایی و یا با نظر خلیفه وقت شکل گرفت.
ما در این مختصر نوشتار بهصورت فشرده دلائل علمای اهل سنت را بر امامت ابوبکر مطرح میکنیم و ردّ دلائل آنان را بهصورت منصفانه بیان مینمائیم، بدون اینکه غرض و مقصودی را دنبال کرده باشیم، تا خوانندگان خود قضاوت کنند.
اولین دلیل اهل سنت که میگویند: اجماع اهل حل و عقد از مهاجرین و انصار بر امامت ابوبکر اقامه شد و روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمود: امت اسلام هرگز بر امر خطاء اجتماع نمیکنند.[1]
در خصوص این سخن چندین جواب میتوان داد:
اولاً: اجماعی در کار نبوده، چرا که بنیهاشم بیعت نکردند و بزرگان صحابه پیامبر مانند سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد، عمار یاسر، حذیفه، سعد بن عباده، زید بن ارقم، اسامه، بریده اسلمی، خالد بن سعد بن عاص، ابی بن کعب، خزیمه، ابن التیهان، بلال حبشی، ابو ایوب انصاری، و حتی پدر ابوبکر خلافت ابوبکر را رد کردند.
ثانیاً: در اجماع یا قول تمام امت معتبر است و یا قول بعض امت و هیچیک حاصل نشد، بلکه اجماع، تمام اهل مدینه هم واقع نشد، چه برسد که اجماع همه مسلمین باشد.
ثالثاً: برای خلافت و امامت حضرت علی (علیه السلام) نصّ داریم و خود اهل سنت بر این ادعا معترفند و اجماعی که بر خلاف نصّ واقع شده، خطاست.
دومین دلیل آنان این است که میگویند: از پیامبر روایتی نقل شده که فرمود: بعد از من به ابوبکر و عمر اقتداء کنید.[2]
که در جواب آن میگوییم:
اولاً: این روایت صحیح نیست و آن را قبول نداریم.
ثانیاً: بر فرض صحت آن، این روایت دلالت بر امامت این دو نفر نمیکند، چرا که مثلاً اقتداء به فقها مستلزم آن نیست که فقهاء امام باشند.
ثالثاً: این دو نفر در بسیاری از احکام دین با هم اختلاف نظر داشتهاند، پس چگونه میشود به هر دو اقتدا کنیم؟
سومین دلیل علمای اهل سنت که میگویند: برخی آیات قرآن بر فضائل ابوبکر دلالت دارد، مانند این آیه: «ثانِيَ اثْنَيْنِ اْذْ هُما في الْغارِ.[توبه/40] دومین دو تن گاهی که بودند آن دو در غار.»[3]
در جواب میگوییم:
اولاً: همراه با پیامبر بودن در غار، فضیلتی برای ابوبکر را اثبات نمیکند.
ثانیاً: امکان دارد که پیامبر او را به همراه خود برده باشد، تا جریان هجرت را به کفار نگوید.
ثالثاً: ابوبکر بر خلاف دستور پیامبر رفتار کرد، چرا که حضرت فرموده بود، که اصحاب از خانههای خود خارج نشوند.
رابعاً: در قسمتهای دیگر همین آیه حزن ابوبکر، اگر طاعت باشد، محال است که پیامبر از آن نهی نماید و اگر معصیت باشد، چه دلیلی بر فضیلت ابوبکر دارد؟
چهارمین دلیل علمای اهل سنت که میگویند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در هنگام احتضارش ابوبکر را جهت اقامه نماز بر دیگران مقدم داشت.[4]
در جواب میگوییم:
اینکه پیامبر اکرم ابوبکر را در نماز مقدم داشته باشد، این هم دروغ محض است، زیرا در هنگام بستری بودن پیامبر اکرم، وقتی بلال اذان نماز را گفت، عایشه به پدر خود ابوبکر گفت برود و با مردم نماز بخواند، وقتی پیامبر قدری کسالتش سبک شد، چون صدای تکبیر را شنید، فرمود: چه کسی با مردم نماز میخواند؟ گفتند: ابابکر، فرمود: مرا برای نماز به مسجد ببرید، حضرت علی (علیه السلام) و عباس زیر بغلهای رسول خدا را گرفتند و چون وارد مسجد شد، در بین نماز ابوبکر را کنار زد و آنگاه خود با مردم نماز خواند.
این دلایل مهمترین دلایل اهل سنت برای خلافت ابوبکر بود، که ما به همین مختصر اکتفا میکنیم، و خوانندگان خود تحقیق و بررسی کنند، تا حقیقت آشکار شود.
پینوشت:
[1]. کنز العمال، متقی هندی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج12 ص254حدیث34461.
[2]. صحیح الجامع الصغیر، سیوطی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج1ص55.
[3]. روح المعانی، آلوسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج10 ص98.
[4]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، کتاب الصلاه، ج1 ص85.
دیدگاهها
علیرضاپرتوی
1395/06/11 - 10:54
لینک ثابت
سلام و خسته نباشید. اجرتون با
افزودن نظر جدید