ضایعه جبران ناپذیر ممنوعیت نقل حدیث
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سنّت شریف نبوی پس از رحلت جانگداز پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با ممانعت شدید در عرصه نقل و نوشتار مواجه گردید و تا حدود یک قرن که بسیاری از حاملان و ناقلان حدیث از دنیا رفته بودند، ادامه یافت. شعار اصلی پایهگذاران منع نقل و تدوین احادیث، در همان روزهای اول رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) «حسبنا کتاب الله» بود. البته این شعار به شیوه ظریف و هوشمندانهای مطرح میشد، که نمونههای زیر نشاندهنده این حرکت خزنده بود: «ابن وهب گوید: از مالک شنیدم که گفت: عمر بن خطاب خواست احادیث را بنویسد -و شاید آنها را نوشت!- سپس گفت: با وجود کتاب خدا نوشتهای لازم نیست.»[1]
این همان شعار «حسبنا کتاب الله» است که از زبان عمر نقل شده: «هنگامیکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در بستر احتضار بود، گروهی از جمله عمر بن خطاب نزد حضرت حاضر بودند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: بشتابید تا مطلبی برایتان بنویسم، که پس از آن هرگز گمراه نشوید. عمر در آن جمع گفت: بیماری بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) غلبه کرده، قرآن میان شما هست و همان برای ما کافی است. حاضران، در این موضوع اختلاف نموده و سخنان ضد و نقیض گفتند. برخی با عمر موافقت کردند و برخی مخالفت و چون اختلاف بالا گرفت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: برخیزید و از من دور شوید!»[2]
این سخن عمر بن خطّاب بهقدری دردآور بود، که هرگاه ابن عباس از این ماجرا یاد میکرد، اشک از چشمان او جاری میشد و میگفت: «روز پنجشنبه و چه روز پنجشنبهای!» نقل ماجرا از سوی ابن عباس در سه جا از کتاب بخاری و دو جا از کتاب مسلم روایت شده و در همه این موارد ابن عباس میگوید این فرمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به هذیانگویی تشبیه شد: «روز پنجشنبه و چه روز پنجشنبهای! آنگاه در حالیکه اشک، همچون دانههای مروارید بر گونههای ابن عباس جاری بود، گفت: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: کتف (استخوان شانه گوسفند) و دوات و یا لوح و دواتی بیاورید، تا برای شما نوشتهای بنویسم، که پس از آن هرگز گمراه نشوید، امّا برخی گفتند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هذیان میگوید.»[3] حال خوانندگان گرامی خود قضاوت کنند.
پینوشت:
[1]. کنز العمال، متقی هندی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 10، ص 129.
[2]. صحیح البخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 6، ص 2680.
[3]. صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 3، ص 1259.
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/06/07 - 10:38
لینک ثابت
سلام و خسته نباشید. اجرتون با
افزودن نظر جدید