ایرادات وارده بر عثمان در کتب اهل سنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عثمان خلیفه سوم هم به مانند دو خلیفه قبلی، دارای نواقص زیادی بود، به طوریکه آشکارا منکراتی از او سر میزد و کسانی هم که متذکر اعمال او میشدند را مورد ضرب و شتم قرار میداد، هر چند دو خلیفه قبلی نصایح حضرت امیر را بهکار میبستند و از او کمک میگرفتند، اما در مقابل این عثمان بود که اصلاً توجهی نمیکرد و دین خدا را ملعبه هوا و هوس خود میکرد، در زمان خلافت او بود که بیت المال مسلمین به چپاول میرفت، به طوریکه نزدیکان عثمان به آلاف و الوف خود رسیدند و در تصمیم گیریهای مهم حکومتی مستقیماً شرکت داشتند و مناصب حکومتی را اشغال کرده بودند و کار را بر امت پیامبر سخت و سختتر میکردند و نهایتاً با این بیکفایتیهای صادر از او، توسط تحریک نزدیکان خود و شورش مردم کشته شد.
لذا برآنیم در این نوشتار مجمل به چند گونه از ایرادات او از کتب اهل سنت بیان کنیم.
او ولید بن عقبه را استاندار بصره کرد، او در آنجا مثل آب شراب میخورد و فسق و فجور میکرد، با اینکه احوال او را به عثمان متذکر میشدند، اما هیچ ترتیب اثر نمیداد.[1] و همچنین مردم کوفه، حاکم خود به نام «سعید بن عاص» که منصوب از طرف عثمان بود را بهخاطر اعمال زشت و ... از شهر بیرون کردند، وقتی این حرکت به گوش عثمان رسید، خیلی ناراحت شد که چرا مردم اینگونه برخورد میکنند و... .[2] او در مناصب حکومتی افرادی را قرار داد که هر کدام، بهنوبه خود تخلفات خاصی داشتند، مانند ابقاء معاویه بن ابوسفیان در حکومت شام.[3] و مروان حکم را وزیر و مشاور خود در مسائل حکومتی در نزد خود قرار داد.[4] مصر را به عبدالله بن ابی سرح مرتد، که از مخالفان رسول خدا بود بخشید، چرا که برادر رضاعی او بود.[5]
او حکم بن العاص طرید و تبعید شده رسول خدا را که حق بازگشت به مدینه نداشت را وارد مدینه نمود.[6] و عبدالله بن عامر را والی عراق کرد چرا که پسر داییش بود.[7]
از دیگر ایرادات او اینکه اصحاب مشهور رسول خدا را مورد ضرب و شتم قرار داد، اصحابی که در مسائل حکومتی متذکر تخلفات او میشدند، مانند عبدالله بن مسعود که به گفته او، که گفته بود بیت المال را حیف و میل نکند.[8] و یا عمار یاسر، کسیکه کارهای نادرست عثمان را به او گوشزد میکرد و همواره بر او ایراد میگرفت.[9] و ابوذر غفاری را که نتوانست اعمال او را مشاهده کند، همیشه از روی حقّ به او اعتراض میکرد. او حدود الهی را به نفع «عبدالله بن عمر» که هرمزان، غلام حضرت علی (علیه السلام) را کشته بود، جاری نکرد، با آنکه آن غلام مسلمان بود، امیرالمومنین علی (علیه السلام) وقتی شخصاً جهت قصاص حرکت کرد، این شخص از ترس حضرت به شام گریخت و نزد معاویه پناهنده شد.[10] او اذان را در عصر جمعه بدعت گذاشت.[11] و این سنت غلط او تا به الان هم در میان مردم برخی مناطق باقی است.
و این از خلیفهای که سراپا ایراد و مشکل داشت و بهقدری اعمال خلاف شرع انجام داد، که تمام مسلمین با او مخالفت کردند، و افعال و رفتارش را عیب گرفتند و نهایتاً او را کشتند.
پینوشت:
[1]. الاستیعاب، ابن عبد البر، دار الجیل، بیروت، لبنان، (1412ق)، ج4 ص1554.
[2]. اسد الغابه، جزری، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج2 ص24.
[3]. الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، چاپ اول، (1408ق)، ج2 ص172.
تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1421ق)، ج62 ص81.
[4]. الغدیر، علامه امینی، نشر سنابل، قم، ایران، (1427ق)، ج8 ص260 به بعد.
[5]. تفسیر صافی، فیض کاشانی، مکتبه الاسلامیه، تهران، ج2 ص140.
[6]. عقد الفرید، ابن عبد ربه، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ص194.
[7]. تاریخ طبری، طبری، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج2 ص69.
[8]. انساب الاشراف، بلاذری، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، ج6 ص147.
[9]. الغدیر، علامه امینی، نشر سنابل، قم، ایران، (1427ق)، ج9 ص31- ص32.
[10]. امام علی(ع) عقلانیت و حکومت، علی اصغر عین القضاء، ، ، فصل 6 ص58.
[11]. صحیح بخاری، بخاری، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص219.
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/06/04 - 19:57
لینک ثابت
سلام علیکم. خشت اول گر نهد
افزودن نظر جدید