عصبانیت روز افزون وهابیت از شیعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاید این سوال در ذهن شما هم خطور کرده باشد، که دلیل عصبانیت روزافزون وهابیت از شیعه چیست؟ و چرا در طی این سالها با این همه کشتاری که از شیعه کرده، هر روز به خون این مذهب تشنهتر میشود، تا جایی که همه کفار و دشمنان قسم خورده اسلام را رها نموده و دشمن شماره یک خود را، شیعیان معرفی میکند.
شاید بتوان دلیل اصلی این همه خصومت و توطئه بر علیه شیعیان را از زبان آیتالله قزوینی، عالم فعال و تاثیرگزار در این عرصه شنید. حضرت علامه قزوینی، در این رابطه میفرمایند: «یکی از مسولان پژوهشگاههای حوزه که زیر نظر دفتر ایتالله سیستانی هست، میگفت: در طول سالهای بعد از پيروزی انقلاب اسلامی، حدود 3 برابر اين 14 قرن، عليه شيعه، کتاب نوشته شده است.
این مرکز توانسته، حدود 5هزار کتاب ضد شيعه را که توسط وهابيت يا کسانیکه خطوط وهابيت را پيروی میکنند، تهيه کنند. پس از بررسی متوجه شدند، که 75% اين کتب، بعد از پيروزی انقلاب اسلامی ايران نوشته شده است.
آنها تعدادی از محققين توانمند را انتخاب کردند و شبهات آنها را بيرون آوردند و موضوعبندی کردند و حدود 8 هزار شبهه در 600 عنوان شد. چند نسخه از اين را چاپ کردند و در اختيار تعدادی از مراجع و بزرگان قرار دادند.[1]
ایشان در تبیین دلائل این دشمنی چنین میفرماید: آمارها نشان میدهد که در دو دهه اخير، شايد 5هزار برابر اين 15 قرن، جوانان اهلسنت و وهابيت، به طرف مذهب شيعه کشيده شدهاند.
ایشان برای اثبات این مدعا که دلیل اصلی این دشمنیها، وحشت شدید آنان از گسترش چند برابری تشیع در جهان تسنن است، چند نمونه از سخنان لیدرها و مبارزان خط مقدم این فرقه با تشیع را، بهعنوان شاهد ذکر میکند.
آقای دکتر غنيمان ـ از اساتيد دانشگاه مدينه و رياض ـ میگويد: «إن الوهابين علی يقين بأن المذهب الإثني عشري هو الذي سوف يجذب إليه كل أهل السنة و كل الوهابيين في المستقبل القريب.[2] وهابيون يقين پيدا كردهاند، كه تنها مذهبی که در آيندهی بسيار نزديك، همهی أهلسنت و وهابيت را به طرف خودش جذب میکند، مذهب شيعهی دوازده امامی است.»
آقای شيخ ربيع بن محمد - از شخصيتهای علمي سعودی ـ میگويد: «و ممّا زاد عجبي من هذا الأمر أنّ إخواناً لنا و منهم أبناء أحد العلماء الكبار المشهورين فى مصر و منهم طلاّب علم طالما جلسوا معنا في حلقات العلم و منهم بعضُ الإخوان الذين كنّا نُحْسن الظنَّ بهم، سلكوا هذا الدَرْب و هذا الاتّجاه الجديد هو التشيّع.[3] آنچه باعث فزونى و شگفتى من گرديده، اين است كه گروهى از برادران وهّابى ما كه برخى از فرزندان شخصيّتهاى علمى در مصر هستند و برخی هم از دانشجويانی هستند كه مدّتها در جلسات علمى ما شركت مىجستند و برخى از برادرانى كه ما به آنان خوشبين بوديم، اخيراً به سراغ مكتب تشيّع رفتهاند.»
غوغا و هیاهوی قرضاوی ـ رئيس هيئت علمای اسلامی جهان ـ و هجمههايی که عليه شيعه مطرح کرد هم، در سالهای گذشته قابل تامل بود، که میگفت: «شيعه بدعتگذار است و نيروهای ورزيده تربيت کرده، تا به کشورهای اسلامی بفرستد و ميلياردها دلار هزينه میکند. شيعه را کافر نمیدانيم، ولی بدعتگذار میدانيم و ... . صحبتهای او به يکی از مباحث داغ سايتهای اينترنتی تبديل شد.»
يکی از ائمه جمعه و جماعت لبنان - مسجد قدس - اعلام کرد: «علت عصبانيت آقای قرضاوی و هجمه بیسابقه ايشان، شيعه شدن فرزند ايشان - عبد الرحمان يوسف قرضاوی - بود.
آقای شيخ محمد مَغراوى -از نويسندگان بزرگ عربستان سعودی- میگويد: «بعد انتشار المذهب الإثنى عشري في مشرق العالم الإسلامي، فخفت على الشباب في بلاد المغرب ...[4] با گسترش مذهب تشيّع در ميان جوانهاى مشرق زمين، بيم آن دارم، كه اين فرهنگ در ميان جوانهاى مغرب زمين نيز گسترده شود.»
شيخ مُجْدى محمد على محمد - نويسنده برجسته وهّابى - سخن جالبى دارد و مىگويد: «جاءني شابّ من أهل السنّة حيران، و سبب حيرته أنّه قد امتدّت إليه أيدى الشيعة . . . حتّى ظنّ المسكين أنّهم ملائكة الرحمة و فرسان الحقّ.[5] يكى از جوانهاى اهلسنت، حيرت زده نزد من آمد. وقتى علت حيرت او را جويا شدم، دريافتم كه دست يكى از شيعيان به وى رسيده است و با فرهنگ شيعه آشنا شده و اين جوان سنّى، تصوّر كرده است كه شيعيان، ملائكۀ رحمت و شير بيشۀ حقّ میباشند.»
اخیراً کلیپی در فضای مجازی منتشر شد، که در آن یک عالم وهابی با عصبانیت تمام و چهرهای بر افروخته فریاد میزد، به هر گوشه جهان اسلام و جهان غرب که نگاه میکنیم، شیعیان وجود دارند و این غیر قابل تحمل هست.
پینوشت:
[1]. موسسه تحقیقاتی ولیعصر، آیت الله قزوینی پاسخ به شبهات وهابیت، مشهد مقدس 1387
[2]. المنهج الجديد و الصحيح في الحوار مع الوهايين، دکتر عصام العباد، موسسه الکوثر للمعارف الاسلامیه، قم، ص178
[3].الشيعة الإماميّة فى ميزان الإسلام، ربیع ابن مسعود، مکتبه ابن تیمیه، ص5
[4]. من سب الصحابة و معاوية فأُمّه هاوية، عبدالرحمن مغراوی، مکتبه التراث الاسلامیه، ص4
[5]. انتصار الحق، ناشر اجتهاد، تهران، ص 14-11.
دیدگاهها
علیرضا پرتوی
1395/05/18 - 08:29
لینک ثابت
سلام علیکم خدمت نویسنده محترم
tayyeb
1395/05/18 - 17:04
لینک ثابت
سلام
nafsezakiyah
1395/08/19 - 11:55
لینک ثابت
سلام با تشکر این مطلب در
افزودن نظر جدید