سليمان پسر خدا بود، يا عيسی مسيح؟
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ پولس بعد از عروج عيسی (عليهالسلام) ادعا كرد از سوی مسيح انتخابشده و مأمور تبليغ دين مسيحيت است و با همين ادعای كاذب اساس خرافات را در دين مسيحيت بنا كرد و خرافهای به نام تثليث را همين شخص در ذهن مسيحيان نهاد، چنانکه در نامهای به عبرانيان درباره عيسی (عليهالسلام) نوشته است: «و از فرشتگان افضل گردید، به مقدار آنکه اسمی بزرگتر از ایشان به میراث یافته بود؛ زیرا به کدامیک از فرشتگان هرگز گفت که تو پسر من هستی، من امروز تو را تولید نمودم؟ و ایضاً، من او را پدر خواهم بود و او پسر من خواهد بود؟» [1] علمای مسيحيت میگويند اين قول پولس به آيه 14 سفر سموئيل اشاره دارد: [2] «من او را پدر خواهم بود و او مرا پسر خواهد بود و اگر او گناه ورزد، او را با عصای مردمان و به تازیانههای بنیآدم تأدیب خواهم نمود.» [3]
اما اين استدلال به چند علت اشتباه است:
اولاً: در آيه قبلی آن ذکرشده است كه او خانهای برای خدا بنا خواهد كرد و اين خانه همان بیتالمقدس است؛ و بانی بیتالمقدس سليمان (عليهالسلام) بود و عيسی (عليهالسلام) هزار سال بعد از او متولدشده است، پس اين آیه هم درباره سليمان است.
ثانیاً: در همين باب از سموئيل گفتهشده است كه اگر پسر خدا مرتكب گناه شد بايد به دست مردم تنبيه شود، پس پسر خدا بايد غير معصوم باشد تا مرتكب گناه شود. مسيحيان اعتقاددارند كه عيسی (عليهالسلام) معصوم بود و مرتكب هيچ گناهی نشد؛ و از سوی ديگر اعتقاد دارند حضرت سليمان (عليهالسلام) معصوم نبود و در آخر عمرش بتپرست شد.[4] پس مقصود اين آيه سليمان است نه عيسی (عليهالسلام). (البته به نظر مسلمانان تمام انبياي الهی معصوم هستند و هیچکدام مرتكب گناه و ظلم نشدهاند.)
ثالثاً: در همين فصل از سموئيل آمده است كه بنیاسرائیل در زمان او آسوده خواهند بود و از تعدی و ظلم در امان هستند و اين وضعيت درزمان سليمان (عليهالسلام) اتفاق افتاد نه در زمان عيسی (عليهالسلام) كه بنیاسرائیل مطيع و ذليل قيصر روم بودند.
پینوشت:
[1]. نامه به عبرانيان 1: 4-5
[2]. انيسالاعلام، فخر الاسلام، انتشارات کتابفروشی مرتضوی، تهران، ج 2، ص 160.
[3]. دوم سموئيل 7: 14
[4]. اول پادشاهان 11: 1-11
افزودن نظر جدید