سلسله ی ذهبیه و نقش ابوالقاسم کُرَّگانی!

  • 1392/08/03 - 01:02

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از اشکالات جدی که بر فرقه ی منحرف ذهبیه وارد است و این اشکال از ناحیه ی ادعایی است که ایشان در رابطه با ارادت به اهل بیت علیهم السلام دارند. ایشان مدعی هستند که اقطاب ایشان یک به یک و پشت به پشت از شیعیان و مخلصین خاندان وحی علیهم السلام اند. این فرقه با ادعای به این مطلب که در بین ایشان سنی مذهب وجود ندارد، می گویند: وکلاً مشایخ و اولیای این فرقه امامی مذهب بوده اند و سندشان به معصوم می رسد و پای غیر در میان نیست، به خلاف سایر سلاسل که مغشوش و مخلوطند.[1] ایشان با این ادعا در صدد توجیه نام فرقه ی خود نیز هستند، که به دلیل همین ارادت اقطاب، آن را ذهبیه نامیده اند!

با بررسی سلسله سند به اصطلاح ذهب گونه ی این فرقه هر چه بیشتر به تقلبی بودن این طلا پی می بریم!

یکی از افراد نامبرده در این سلسله شخصی به نام ابوالقاسم گرگانی است. جستجو در مورد زندگی و عقاید وی از این واقعیت پرده بر می دارد که وی بویی از مذهب و مرام پاک تشیع نبرده است.

برخی وی را متولد سال 380 هجری قمری دانسته و از اهالی دهکده کورگان که اینک از توابع شهر مشهد می دانند و او را ابوالقاسم کُرَّگانی می خوانند.[2] ذهبیه قطبیت او را با سه واسطه به جنید بغدادی می رسانند، که عمده ی منابع تاریخی خود او نیز شافعی مذهب دانسته[3] و برخی نیز او را از حنابله می دانند.[4] ابوالقاسم از ابوعلی کاتب مصری و او از ابوعلی رودباری و او نیز از ابوعثمان مغربی اجازه ی ارشاد و قطبیت یافته که مغربی هم گماشته ی جنید بغدادی بوده است.

ابوالقاسم کُرَّگانی سر سلسله ی بسیاری از فرقه های منحرف صوفی است که ایشان به هر طریقی سند خود را به وی بند می کنند. در باب عقاید منحرف او می توان به موافقت وی با سماع اشاره کرد. او سبک خاص و روش جدیدی برای سماع و انجام آن داشت. ابوالقاسم در پاسخ به سوالی مبنی بر انجام سماع اینگونه پاسخ داد که: سه روز هیچ مخور، بعد از آن بگو تا خوراکی خوب فراهم کنند اگر در آن هنگام میلت به سماع بیش‌تر بود و سماع را اختیار کردی این تقاضای سماع به حق باشد.[5]

چگونه می توان چنین شخصی را که اینگونه به مقدسات دهن کجی می کند و رقص و سماع را که توسط شارع مقدس حرام اعلام شده جایز و بلکه سبک خاصی برایش می بیند را، شیعه نامید؟! امام صادق علیه السلام در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل می کند که ایشان فرمود : أَنْهَاكُمْ عَنِ الزَّفْنِ.[6] من شما را از رقص نهی می کنم. آیا خبری از بزرگان شیعه نقل شده که ایشان بر خلاف دستور صریح شارع، فتوا به عملی داده باشند یا دستور العملی بر خلاف مبانی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله صادر کرده باشند؟!

از این افتضاح تر نظر وی در رابطه با شیطان ملعون است که بر خلاف آیات صریح قرآن که خداوند وی را از مستکبرین می داند؛ ابوالقاسم عصیان آشکار ابلیس را نتیجه ی محبت و غیرت او بر می شمارد! او ابلیس رانده شده از درگاه حق را خواجه ی خواجگان نام برده و سرور مهجوران می داند[7] چنین عقایدی به طور حتم دور از اندیشه ی پاک شیعیان و به خصوص بزرگان و دانشمندان ایشان است. همه از تعبد شیعه نسبت به سخنان خاندان عصمت و طهارت با خبرند و می دانند که این وصله های ناجور، به پیکره ی روشن مذهب امامیه نمی چسبد و این گونه عقاید به وفور در مسلک عامه یافت خواهد شد.

منبع:

1- میزان الصواب ص 531
2- فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع، استان خراسان، جهاد سازندگی، ج۱، ص۴۱۴، تهران
3- عبدالوهاب‌ بن‌ علی‌ سبکی‌، طبقات‌الشافعیه‌الکبری‌، ج‌۲، ص۲۶۰
4- ابن‌ ابی‌ یعلی‌، طبقات‌الحنابله‌، ج‌۱، ص‌۱۲۷
5- غزالی، محمد، کیمیای سعادت،ج۱، ص ۴۸۰
6- کافي، ج6، ص 432 / وسائل، طبع آل البيت، ج17، ص 313
7- بخاری، صلاح‌الدین، انیس الطالبین وعده‌السالکین، ج۱، ص۱۲۲

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.