انتظار فرج در مکتب صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انتظار فرج امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از مهمترین اعتقادات شیعه بوده و اهلبیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) نیز از فضیلت و اهمیت انتظار فرج در دوران غیبت روایات کثیری نقل کردهاند مانند روایت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که میفرمایند: «افضل اعمال امتی انتظار الفرج.[1] بهترین اعمال امت من، انتظار فرج است».
ائمهاطهار(علیهمالسلام) با بیان روایات کثیری در مورد انتظار فرج، در پی رساندن این موضوع بودهاند، که مبادا در دوران غیبت که مسلمانان از نعمت حضور مستقیم آن حضرت بیبهرهاند، دچار شک و تردید و انحراف شوند.
اما اقطاب فرقه صوفیه که در طول تاریخ اکثر تعالیم اسلامی را تحریف کرده و دچار انحراف شدهاند، در مسئله ولایت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دچار انحراف شدهاند. در اینباره یا اصل ولایت را تحریف کرده مانند صالح علیشاه که میگوید: «باب ولایت مفتوح و اوصیاء دوازدهگانه(علیهم السلام) بهموجب نص هر سابق بر لاحق مظاهر تامه الهی و هادیان خلق بودند، پس از غیبت مظهر ولایت کلیه مطلقه (سلاماللهعلیه) که صورتا دسترسی به ظاهر بشریت آن حضرت نبود باب ولایت جزئیه مفتوح و ماذونین درایت و روایت که رشته اجازه هر یک مضبوط بوده و در این جزء زمان که عنایت الهی شامل حال این ذره به بیمقدار محمد حسن صالح علیشاه غفر ذنوبه گردیده... یدا به ید و نفساً به نفس به فقیر اتصال یافته»[2] یا اینکه منکر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شدهاند مانند مولوی که از صوفیان اشعری مذهب بوده و و منکر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بوده و اعتقاد به وجود آن حضرت نداشته است.[3] درواقع مولوی به مهدویت نوعیه معتقد بوده است، که خواه این مهدی از فرزندان علی(علیه السلام) و خواه از نسل عمر باشد، که در مثنوی به آن اشاره میکند و میگوید:
پس به هر دوری ولی قائم است
تا قیامت آزمایش دائم است
پس امام حی و قائم آن ولی است
خواه از نسل عمر خواه از نسل علی[4]
درواقع اقطاب صوفیه با این تحریفات درصدد این هستند که مسئله انتظار فرج امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از ذهن مریدان خود پاک کنند و به آنان القاء کنند که با وجود قطب بهعنوان کسی که دارای ولایت جزئیه است دیگر آنان نیازی به امام غائب نخواهند نداشت، همچنان که ملاسلطان گنابادی در این مورد میگوید: «در بیان اینکه هرکسی بشناسد امام خود را، حاجت به انتظار ظهور حضرت قائم او را نخواهد بود، نه در عالم صغیر و نه در عالم کبیر».[5]
پینوشت:
[1]. المجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 52، ص 128، ح 21 و کفایة الأثر فی النص علی الأئمة الانثی عشر، ص 281
[2]. بیچاره بیدختی، محمدحسن (صالح علیشاه)، یادنامه صالح، ص 29
[3]. مبلغی آبادانی، عبدالله، تاریخ صوفی و صوفیگری، انتشارات حر، تهران، ۱۳۷۶، ج 1، ص 118
[4]. بلخی، جلال الدین محمد (مولوی)، مثنوی معنوی، ج 2، ص 239
[5]. گنابادی، محمد (ملاسلطان)، سعادتنامه، ص 127
افزودن نظر جدید