تهمت ناروای مسیحیان نسبت به پیامبر اسلام (ص)

  • 1395/02/07 - 18:20
مسیحیان که کتابی پر از اشکال و تناقض با معارف سست و بی اساس را کتاب مقدس خود می‌دانند، برای خلاصی موقت از هجوم شبهات علمی مسلمانان، به شبهه تراشی علیه اسلام و قرآن می‌پردازند. یکی از شبهات مسیحیان به اسلام، دادن نسبت گناه به پیامبر اسلام با توجه به آیات قرآن است! در حاليكه برداشت نادرست و مغرضانه آنان با اندكي دقت روشن ميشود.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب مقدس مسیحیان سرشار از اغلاط، اشتباهات، اختلافات و تناقضات است. از همین رو مسیحیان برای اینکه از هجمه‌ی شبهات علمی و اساسی مسلمانان در امان باشند، سعی در پیدا کردن اشکالات واهی از قرآن و اسلام کرده و آن را در قالب شبهات در بین مردم پخش می‌کنند. یکی از شبهات بی‌اساس و قدیمی مسیحیان که در هر عصری آن را مطرح می‌کنند، شبهه‌ی معصوم نبودن پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم)، برخلاف ادعای مسلمانان است.

به عقیده‌ی مسیحیان سه آیه در قرآن وجود دارد که به گناه‌کار بودن پیامبر اسلام، تصریح می‌کند. خداوند در قرآن کریم خطاب به حضرت محمد (صلی‌الله علیه و اله و سلم) چنین می‌فرماید: «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِنات...[محمد/19] بدان كه در حقيقت خدايى جز خداوند نيست و براى گناهت، نيز براى مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه...» همچنین در آیه‌ای دیگر چنین می‌فرماید: «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبيناً لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّر...[فتح/1 و 2] همانا گشايشى آشكار در كار تو پديد آورديم. تا سرانجام خداوند گناه نخستين و آينده‏‌ى تو را براى تو بيامرزد...» در این آیات ظاهراً خداوند در مورد گناه‌ داشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سخن گفته است.

آیه دیگری که به نظر مسیحیان صراحت بیشتری در نسبت گناه به پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و اله و سلم) و معصوم نبودن ایشان دارد، در سوره‌ی شرح آمده است. خداوند در این سوره چنین می‌فرماید: «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ الَّذي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ [شرح/1-3] آيا دلت را برايت گشاده نداشتيم؟ و بارت را [از دوشت‏] برنگرفتيم؟ همان كه مى‏‌خواست پشتت را بشكند.» مسیحیان با توجه به آیات اول و دوم، مراد از وزر را که پشت انسان را می‌شکند، گناه زیاد دانسته و از همین رو نسبت ناروای گناه‌کاری را به پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و اله و سلم) زده‌اند.

مفسران مسلمان هرگز این تهمت‌های ناروا را نپذیرفته و با ارائه‌ی دلایلی متقن، تفسیر آیات مذکور را بیان داشته‌اند. آیت‌الله مکارم شیرازی در تفسیر شریف خود در مورد آیه‌ی اول چنین می‌فرماید: «در حديثى آمده است كه حذيفة يمان مى‏‌گويد: من مرد تندزبانى بودم و نسبت به خانواده‌‏ام تندى مى‌‏نمودم، عرض كردم اى رسول خدا! مى‏‌ترسم عاقبت زبانم مرا دوزخى كند! پيامبر (صلی‌الله علیه و اله و سلم) فرمود: فاين انت من الاستغفار؟ انى لاستغفر اللَّه فى اليوم مائة مرة! از استغفار غفلت مكن، حتى خود من هرروز یک‌صد مرتبه استغفار مى‏‌كنم! اگر ديگران از گناهان و معاصى خود استغفار مى‏‌كنند پيغمبر اكرم (صلی‌الله علیه و اله و سلم) از آن لحظه‏‌اى كه از ياد خدا غافل مانده و يا كار خوب‌تری را رها كرده و به سراغ خوب رفته است. اين نكته نيز قابل‌توجه است كه در اينجا خداوند براى مؤمنين و مؤمنات شفاعت كرده و دستور استغفار به پيامبرش داده تا آن‌ها را مشمول رحمت خود كند.»[1]

علامه طباطبایی (ره) پس‌ازاینکه معنای لغوی و عرفی کلمه‌ی ذنب را در ذیل تفسیر آیات سوره‌ی فتح، مطرح می‌کند با توجه به قرائن و سیاق آیه، اشکال مسیحیان مبنی بر گناه‌کار بودن پیامبر اسلام (صلی‌الله علیه و اله و سلم) را چنین رفع می‌کند: «قيام رسول خدا به دعوت مردم و نهضتش عليه كفر و وثنيت، از قبل از هجرت و ادامه‌‏اش تا بعدازآن و جنگ‌هایی كه بعد از هجرت با كفار مشرك به راه انداخت، عملى بود داراى آثار شوم و مصداقى بود براى كلمه ذنب و خلاصه عملى بود حادثه‌آفرین و مسئله‌ساز و معلوم است كه كفار قريش مادام كه شوكت و نيروى خود را محفوظ داشتند، هرگز او را مشمول مغفرت خود قرار نمى‌‏دادند، يعنى از ايجاد دردسر براى آن جناب كوتاهى نمى‏‌كردند و هرگز زوال مليت و انهدام سنت و طريقه خود را و نيز خون‏‌هايى كه از بزرگان ايشان ريخته شده، از ياد نمى‏‌بردند و تا از راه انتقام و محو اسم و رسم پيامبر كينه‏‌هاى درونى خود را تسكين نمى‏‌دادند، دست‌بردار نبودند.»[2]

در مورد آیه سوم و انقاض ظهر نیز باید گفت که به اتفاق علمای اسلام این آیه و کلمه‌ی وزر، هیچ ارتباطی با گناه و ذنب ندارد. در تفسیر احسن الحدیث چنین آمده است: «وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ عطف است بر أَ لَمْ نَشْرَحْ كه تقدير آن قد شرحنا لك صدرك است، برداشتن سنگينى نتيجه شرح صدر است يعنى با دادن سعه صدر بار سنگين رسالت را بر تو سبك و آسان كرديم چنان‌که يَسِّرْ لِي أَمْرِي نتيجه شرح صدر موسى بود. الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ حاكى است كه آن حضرت سنگينى را کاملاً احساس مى‏‌كرده است.»[3]

با این وصف در مورد آیات اولی شاید گفت که مسیحیان به خاطر عدم علم خود به تفسیر قرآن کریم، چنین تهمتی را به اسلام و پیامبر عظیم الشان اسلام زده‌اند، اما استدلال آنان به آیه‌ی سوره‌ی شرح که در ظاهر نیز هیچ ارتباطی به گناه و ذنب ندارد، نشانگر خوی جاهلانه‌ و مستکبرانه‌ی و باطن دروغ‌پرداز آنان است. راستی چرا مسیحیان به جای این نوع از شبهه تراشی بی‌اساس به پاسخگویی شبهات اساسی که به کتاب و الهیات آنان وارد است، نمی‌پردازند؟

پی‌نوشت:
[1]. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى و همكاران، دار الكتب الاسلاميه، ج‏21، ص: 453
[2]. الميزان، علامه طباطبايى (ره)، ترجمه موسوى همدانى، دفتر انتشارات اسلامى، ج‏18، ص: 382
[3]. تفسير أحسن الحديث، قرشى سيد على اكبر، بنياد بعثت، ج‏12، ص: 274

 

تولیدی

دیدگاه‌ها

درود یکی از دانشمندان بزرگ هم گفته که محمد در منابع اولیه عادی و دارای اشتباه و خطا می باشد اما بعدها به شکلی عجیب خطاناپذیر و بی عیب توصیف شده.. یک جورایی مثل دین های شرقی مانند کنفوسیوسی جاینی و سیک هست که بعدها پیامبرانشان را در مقام خدایی بالا برده اند..

ترك اولي در همه انبياء از جمله پيامبر خاتم، راه دارد. اين عقيده از ابتدا تا امروز همچنان باقي است و عوض نشده است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.