بهائیت خواهان صلح یا طرفدار ترور !؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ امنیت و آرامش، آرزوی دیرین هر انسان بوده است. هیچ کسی در جهان پیدا نمیشود که اتحاد و همدل بودن را بد بداند، مگر اینکه از آن اتحاد، ضرری متوجه منافع شخصیشان شود.
بهائیت در ادعایی که آن را بدیع و نو میدانند، تعلیمی را با عنوان وحدت عالم انسانی معرفی کردهاند.
در بیان این تعلیم، میرزا حسینعلی نوری ملقب به بهاالله، اینگونه گفته است که: «ای اهل عالم! سراپردهی یگانگی بلند شد، به چشم بیگانگان یکدیگر را مبینید، همه بار یک دارید و برگ یک شاخسار».[1]
ولی همین مدعیان به ظاهر صلحطلب، ناقض ادعای خود شدهاند. برای اینکه چهرهی واقعی بهائیت را معرفی کنیم، به مسألهای که جهان امروز هم درگیر آن است، اشاره میکنیم.
ترور و تروریست، کلید واژهی این روزهای اخبار و محافل جوامع جهانی شده است و از آنجا که این امر مخالف با شعار مهم بهائیت است، با پرداختن به آن، پرده از حقائق بهائیت برمیداریم. [2]
تروريسم سياسي در تاريخ معاصر ايران، با بابيگري آغاز شد و چنان با بابيگري پيوند خورد، كه در دوران متأخر قاجار نام «بابی» و «تروریسم» مترادف بود. بابيها ترور اميركبير را طراحي كردند و در شوال 1268 ق، به ترور نافرجام ناصرالدين شاه دست زدند. از آن پس اين شيوه در ايران تداوم يافت و بويژه در دوران انقلاب مشروطه و پس از آن اوج گرفت. بهائيان در عتبات نيز بيكار نبودند و سيد اسدالله مازندراني در عتبات به جرم سوءقصد به آيت الله خراساني گرفتار شد.[3]
فعاليتهاي تروريستي دوران مشروطه و پس از آن، با نام سردار محيي، احسان اله خان دوستدار، اسداله خان ابوالفتح زاده، ابراهيم خان منشي زاده و محمدنظرخان مشكات الممالك در پيوند است.
فعاليتهاي مخفي اسداله خان ابوالفتح زاده (سرتيپ فرج قزاق) و ابراهيم خان منشي زاده (سرتيپ فرج قزاق) و محمدنظر خان مشكات الممالك از سال 1323 ق، و با عضويت در انجمن مخفي معروف به «بين الطلوعين» آغاز شد كه جلسات آن در خانه ابراهيم حكيمي (حكيم الملك)، نخست وزير بعدي دوران پهلوي، برگزار ميشد و بسياري از اعضاي آن بابي ازلي و چند تن نيز بهائي بودند.
عضويت در اين انجمن و فعاليتهاي بعدي ابوالفتح زاده و منشيزاده و مشكات الممالك (بهائي) و ازليهاي عضو انجمن فوق را بايد بخشي از عملكرد شبكه توطئهگر وابسته به اردشير ريپورتر ارزيابي كرد. اعضاي اين انجمن، اعم از ازلي و بهائي، پس از تأسيس سازمان ماسوني لژ بيداري ايران (1325 ق، برابر با 1907 م) در پيرامون آن مجتمع شدند و مشكات الممالك صندوق دار لژ بيداري ايران بود.
از ذيقعده 1323 ق، اين فعاليت با عضويت اسداله خان ابوالفتح زاده و برادرش سيف اله خان و ابراهيم خان منشي زاده در «انجمن مخفي دوم» تداوم يافت. در اين انجمن سيدمحمدصادق طباطبايي (پسر آيت الله سيدمحمد طباطبايي)، ناظم الاسلام كرماني (نويسندهی كتاب «تاري بيداري ايرانيان» و آقا سيدقريش (از اعضاي بيت سيدمحمد طباطبايي) و شيخ مهدي (پسر آيت الله شيخ فضل الله نوري) عضويت داشتند. در همين زمان گرايشهاي تروريستي برخي اعضاي اين انجمن كاملاً مشهود بود. براي مثال، در يكي از جلسات انجمن مسألهی قتل آيت الله سيد عبدالله بهبهاني مطرح شد كه با مخالفت سيدمحمد صادق طباطبايي مواجه گرديد. اندكي بعد، ارباب جمشيد جمشيديان (دوست صميمي و محرم اردشير ريپورتر) به عضويت اين انجمن درآمد.
گروه تروريستي فوق، سرانجام، شكل نهايي خود را يافت و به عمليات آشوبگرانه و تفرقهافكنانهاي چون ترور نافرجام شيخ فضل الله نوري (16 ذيحجه 1326 ق) دست زد.[4]
پینوشت:
[1]. میرزا حسینعلی نوری، دریای دانش، ص 8.
[2]. اما تعریف ترور چیست؟ کلمهی ترور، فرانسوی بوده و به معنای ترس و وحشت است. ارائهی تعریف جامع و کامل از «تروریسم» دشوار به نظر میرسد. این امر ناشی از تنوّع بیش از حد انواع متکّثر این پدیدهی نو پاست. تلاشهای بیوقفهی سازمان ملل متحد در مورد تعریف این واژه از سال 1972تا 1979 میلادی سرانجام بی نتیجه مانده و تاکنون نیز موفق نشده است تا تعریفی منسجم در اینباره ارائه نماید. اساساً تبیین و توضیح مفهوم «تروریسم» به مراتب آسانتر از تعریف آن است.
فرهنگ دهخدا در اینباره مینویسد: «ترور در لغت، وحشت و ترس است، اصطلاحاً قتل سیاسی است با سلاح. فاعل این عمل را تروریست گویند.»
در تعریف مزبور، قتل سیاسی به وسیلهی سلاح، ملاک تروریسم شناخته شده است. بنابراین، منظور از ترور، هر نوع قتل و خونریزی نیست و درگیریها و منازعات شخصی از محل بحث خارج میگردد.
[3]. نورالدين چهاردهي، چگونه بهائيت پديد آمد، ص 30.
[4]. عبداله شهبازي، فصلنامه تاريخ معاصر ايران، ش 27، ص 38-43.
دیدگاهها
سمانه
1395/02/08 - 17:55
لینک ثابت
مطلب جالبی بود ولی جالب تر
افزودن نظر جدید