تصویری متناقض از حواریون در کتاب مقدس
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تاریخ مسیحیت گواه این مطلب است که مسیح در ابتدای بعثت خود، دوازده نفر را به سمت خود و دین خدا جذب کرده که این دوازده تن به نام حواریون خوانده شدند. خداوند در قرآن کریم به نیکی از حواریون نامبرده و به ایمان و اسلام آوردن آنان اشاره میکند: «وَ إِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بي وَ بِرَسُولي قالُوا آمَنَّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ [مائده/ 111] و ياد كن هنگامیکه به حواریون وحى كرديم كه به من و رسول من ايمان آوريد؛ گفتند: ايمان آورديم؛ خدايا گواه باش كه ما تسليم امر توییم.»
برخلاف قرآن، کتاب مقدس مسیحیان تعریفی متفاوت و درواقع متناقض از حواریون ارائه داده است. به این صورت که در برخی از ابواب و آیات خود از آنان به نیکی یادکرده و در برخی دیگر از آیات، بهشدت آنها را توبیخ و تحقیر کرده است. این نحوه از تعارض گفتاری سبب سردرگمی محقق اندیشمند در شناخت حواریون شده است.
در بخشی از آیات اناجیل، حواریون افراد شجاعی معرفیشده که با تمام جانفشانیها در راه انجام مأموریت خود و رساندن پیام عیسی مسیح به بنیاسرائیل، کوشیده و قدم برمیدارند. اینان آنچه مسیح در خفا و آهسته به آنان میگوید، بی هیچ واهمهای آشکارا و به صدای رسا به گوش مردم میرسانند: «آنچه در تاریکی به شما میگویم، در روشنایی بگویید و آنچه در گوش شنوید بر بامها موعظه کنید.»[1]
در مقابل این نوع تعریف در بخشی دیگر از کتاب مقدس حواریون، اشخاصی بیمسئولیت و ترسو خواندهشده که به هنگام خطر عیسی مسیح را در غم و اندوه خود تنها گذارده و آسوده میخوابند؛ چنانکه مسیح را نیز به اعتراض وا میدارند: «و چون به موضعی که جتسیمانی نام داشت رسیدند، به شاگردان خود گفت: در اینجا بنشینید تا دعا کنم... پس چون آمد، ایشان را در خوابدیده، پطرس را گفت: ای شمعون، در خواب هستی؟ آیا نمیتوانستی یک ساعت بیدار باشی؟...و باز رفته، به همان کلام دعا نمود؛ و نیز برگشته، ایشان را در خواب یافت؛ زیرا که چشمان ایشان سنگین شده بود و ندانستند او را چه جواب دهند.» [2] حواریون چون خطر را نزدیک میبینند از صحنهی حادثه گریخته و عیسی مسیح را رها کرده، جان خود را از خطر حفظ میکنند: «لیکن این همه شد تا کتب انبیا تمام شود. در آن وقت جمیع شاگردان او را واگذارده، بگریختند.»[3]
در بخشی دیگر از کتاب مقدس، عیسی مسیح ارزش والایی به حواریون بخشیده و آنان را مادر، خواهر و برادران خود معرفی میکند: «در جواب ایشان گفت: مادر و برادران من ایناناند که کلام خدا را شنیده، آن را بجا میآورند.» [4] و تنها آنها را سزاوار درک اسرار ملکوت میداند: «به ایشان گفت: به شما دانستن سر ملکوت خدا عطاشده، امّا به آنانی که بیروناند، همه چیز به مثلها میشود.»[5]
در مقابل این تعریف و تمجید، مسیح در بخشی از کتاب مقدس به نحوی از حواریون نام میبرد که همهی این ستایشها زیر سؤال میرود. عیسی در بخشی از سخنانش پطرس حواری بزرگ خود را شیطان خوانده و خواستار دوری او از خود میشود: «امّا او برگشته، پطرس را گفت: دور شو از من ای شیطان زیرا که باعث لغزش من میباشی، زیرا نه امور الهی را، بلکه امور انسانی را تفکّر میکنی!»[6]
به عقیدهی مسیحیان آیا خداوند میتواند این قدر تناقض گفتاری داشته باشد؟ آیا شیاطین میتوانند به اسرار ملکوت دست یابند؟ بر فرض عیسی مسیح خدا بوده و این نوع تناقض گفتاری از ساحت او به دور است و در نقل سخنان او کوتاهی شده است؛ آیا چنین کتابی با این همه اشتباهات میتواند مقدس باشد؟ بهراستی نظر مسیحیان در مورد حواریون چیست؟ آنها را شجاع و پاک میدانند یا بهناچار به ترسو و شیطان بودن آنان اعتقاد دارند؟
پینوشت:
[1]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، متی 10: 27.
[2]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، مرقس 14: 32- 40.
[3]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، متی 26: 56.
[4]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، لوقا 8: 21.
[5]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، مرقس 4: 11.
[6]. ترجمهی قدیم کتاب مقدس، متی 16: 23.
افزودن نظر جدید