صحت نزاع در خلافت ابوبکر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی ادعا میکنند کسی با خلافت ابوبکر مخالف نبوده و همه با او بیعت کردهاند! با اینکه در خیلی از اسناد آمده است که نزاع شدیدی بر سر خلافت بعد پیامبر بوده است، حال به بیان آن میپردازیم.
عمر بن خطاب میگوید: «بیعت ابوبکر «فلته» و ناگهانی بود؛ ولی خداوند شرّش را نگه داشت؛ مقصودش آن است که بیعت ابوبکر از ابتدای آن با موافقت عمومی همراه نبود و چنین چیزی را عرب «فلته» میگوید و در این مورد توقّع شرّ میرود؛ لذا میگوید: خداوند شرّش را حفظ نمود».[1]
بدین جهت، ابن ابی عاصم به سندش از ابو سعید نقل کرده که گفت: «چون ابوبکر مشاهده کرد که مردم به بیعت با او میل و رغبتی ندارند، گفت: آیا من سزاوارترین مردم به خلافت نیستم؟...».[2]
از قصه سقیفه نیز استفاده میشود که جماعت انصار و بنیهاشم و برخی دیگر با خلافت ابوبکر مخالف بودند.
بخاری به سندش از عمربنخطاب نقل کرده که گفت: «... انصار با ما به مخالفت پرداخته و همگی در سقیفه بنیساعده اجتماع کردند و نیز علی و زبیر و طرفداران این دو با ما مخالف بودند و تنها مهاجران بر ابوبکر اتفاق داشتند...».[3]
بخاری قصه بیعت با ابوبکر را از عمر چنین نقل میکند: «... نزاع بالا گرفت و سر و صدا بلند شد به حدّی که از اختلاف ترسیدم، گفتم: ای ابوبکر! دستت را بده، او دستش را باز نمود و من و مهاجران با او بیعت نمودیم و سپس انصار بیعت کردند، و ما بر روی سعد بن عباده پریدیم. یکی گفت: سعد بن عباده را کشتید! من گفتم: خدا سعد بن عباده را بکشد».[4] این حدیث دلالت دارد بر اینکه سعد بن عباده که کاندیدای انصار بود، با خلافت ابوبکر مخالف بوده است.
بخاری از عایشه نقل کرده که گفت: «... ابوبکر از دادن سهم فدک به فاطمه امتناع کرد، بدین جهت، ایشان بر ابوبکر غضب کرده و از او کناره گرفت و با او سخن نگفت تا از دنیا رحلت نمود، و تنها بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شش ماه زندگی کرد. و چون وفات یافت، شوهرش علی او را شبانه دفن کرد و به ابوبکر اعلام ننمود و خودش بر جنازه همسرش نماز خواند... و حضرت در آن مدت بیعت نکرده بود...».[5]
در مصادر اهل سنت اشاره شده، عدهای از اصحاب، از بیعت با ابوبکر سر باز زدند و تنها با زور و تهدید بیعت کردند. عمر بن خطاب میگوید: «از جمله اخبار ما اینکه: هنگام وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، علی و زبیر و طرفداران آن دو در خانه فاطمه تحصن نمودند».[6]
طبق شواهد آشکار بالقطع و الیقین نزاع و مخالفت بوده و قابل انکار نیست و نمیتوان از این مسائل بهراحتی گذشت، چرا که خدشههای فراوان میتوان به آن وارد کرد.
پینوشت:
[1]. صحیح ابن حبّان، محمد بن حبان، ج 2، ص 152: «قول عمر أنّ بیعة أبی بکر فلتة ولکن وقی الله شرّها، یرید أنّ بیعة أبی بکر کان ابتداؤها من غیر ملأ، و الشیء الذی یکون من غیر ملأ یقال له الفلتة، وقد یتوقّع فیما لا یجتمع علیه الملأ، الشرّ فقال: وقی الله شرّها».
[2]. الآحاد و المثانی، ابن ابی عاصم، احمد بن عمرو، ج 1، ص 76: «لمّا رأی أبو بکر، تثاقل الناس عن بیعته قال: أ لست أحقّ الناس بها؟...».
[3]. صحیح بخاری، ج 8، ص 210: «... إنّ الأنصار خالفوا واجتمعوا بأسرهم فی سقیفة بنی ساعدة و خالف عنّا علیّ و الزبیر و من معها، واجتمع المهاجرون إلی أبی بکر...».
[4]. صحیح بخاری، ج 8، ص 211: «... فکثّر اللغط و ارتفعت الأصوات حتِّی فرقت من الاختلاف، فقلت: ابسط یدک یا أبا بکر، فبسط یده فبایعته و بایعه المهاجرون، ثمّ بایعه الأنصار، و نزونا علی سعد بن عبادة فقال قائل منهم: قتلتم سعد بن عبادة! فقلت: قتل الله سعد بن عبادة».
[5]. صحیح بخاری، ج 5، ص 177: «... فأبی أبو بکر أن یدفع إلی فاطمة منها شیئاً، فوجدت فاطمة علی أبی بکر فی ذلک فهجرته فلم تکلّمه حتّی توفّیت و عاشت بعد النبیّ ستّة أشهر. فلمّا توفّیت دفنها زوجها علیّ لیلاً ولم یؤذن بها أبا بکر و صلّی علیها... ولم یکن یبایع تلک الأشهر...».
[6]. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج 1، ص 55؛ تاریخ طبری، ج 2، ص 466 و...: «و إنّه کان من خبرنا حین توفّی الله نبیّه: إنّ علیّاً و الزبیر و من معهما تخلّفوا عنّا فی بیت فاطمة».
دیدگاهها
علیرضا
1395/01/30 - 15:01
لینک ثابت
عالی درسته اینا حق مولا علی
افزودن نظر جدید