تفاوت علم مسيح با علم خداوند
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ يكی از عقاید اساسی مسيحيت اين است كه ازنظر آنها، حضرت عيسی (عليهالسلام) يك اقنوم از خداوند است، اما اين خدا چند اشكال دارد كه يكی از آنها محدود بودن علم اوست، حضرت عیسی (عليهالسلام) درباره زمان بازگشت خود چنين میگوید: «ولی از آن روز و ساعت غیر از پدر هیچکس اطلاع ندارد، نه فرشتگان در آسمان و نه پسر هم.»[1]
اگر عیسی بهعنوان پسر (يا يك اقنوم از تثليث) جزئی مساوی با خداوند بود، در این صورت، بايد از تمام مواردی كه پدر (خداوند) به آن علم داشت، او نيز خبر میداشت. در جای ديگر آمده است که: «عیسی به مصیبتهایی که کشید اطاعت را آموخت و کامل شده، جمیع مطیعان خود را سبب نجات جاودانی گشت.»[2] آیا میتوان تصور کرد که خداوند چیزی بیاموزد؟ يا بهواسطه اين آموختن و مصيبت كشيدن، كامل شود؟ اين سخن نشان میدهد كه خدای مسيحيت، يك خدای ناقص است كه نياز به آموزش دارد. علم مطلق تنها مخصوص خداوند عالم است و در مواردی هم بخشی از اين علوم را به اولياء و انبياء خود نیز تعلیم میدهد.
در منابع اسلامی آمده است كه علم جزء ذات خداوند بوده و نيازی به آموزش ندارد، امام باقر (علیهالسلام) فرمود: «خداى عزوجل هميشه عالم بود به آنچه پديد مىآيد و علم خدا به آن چيز، پيش از بودنش مانند علم اوست به آن بعد از بودنش.» [3] يعنی علم خداوند قبل و بعد از آفرينش عالم، کاملاً يكسان است و نسبت به هیچچیزی جهل ندارد. همچنین امام جعفر صادق (عليهالسلام) فرمود: «خداى عزوجل، علم عين ذاتش بوده آنگاهکه معلومى وجود نداشت... پس چون اشياء را پديد آورد و معلوم موجود شد، علمش بر معلوم منطبق گشت.»[4] درنتیجه: خداوندی با اين وصف (عالم مطلق و ازلی)، با عيسی (عليهالسلام) کاملاً متفاوت بوده و قابلمقایسه نيست.
پینوشت:
[1]. مرقس 13: 32.
[2]. عبرانیان 5: 8 – 9.
[3]. كلينى، ترجمه مصطفوى، ناشر: کتابفروشی علميه اسلاميه، تهران، 1369 ش، ج1، ص: 145.
[4]. همان، ج1، ص: 143
دیدگاهها
حمید
1395/07/12 - 11:55
لینک ثابت
سلام
افزودن نظر جدید