نحوه نماز خواندن پیامبر در کتب اهل‌سنت

  • 1394/12/24 - 11:20
با صرف نظر از روایات شیعه در شیوه‌ی نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دست باز، در کتاب‌های اهل‌سنّت نیز روایاتی در این زمینه، نقل گردیده که یکی از معتبرترین آنها که نحوه‌ی نماز حضرت را بیان کرده روایتی است از ابوحمیده که در آن به خوبی شیوه‌ی نماز خواندن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دست باز را بیان می‌نماید.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با صرف نظر از روایات شیعه در شیوه‌ی نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دست باز، در کتاب‌های اهل‌سنّت نیز روایاتی در این زمینه، نقل گردیده که به یکی از معتبرترین آن‌ها که نحوه‌ی نماز حضرت با دست باز را بیان کرده، اشاره می‌کنیم: «ابوحمیده گوید: من داناترین شما به نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هستم؛ به او گفتند: نماز را عرضه کن! او گفت: هرگاه حضرت به نماز می‌ایستاد دو دست خود را بالا برده تا موازی دو گوش برسد، سپس تکبیر می‌گفت و چون هر عضو بدنش در جای خود قرار می‌گرفت، حمد و سوره می‌خواند، سپس تکبیر گفته، دو دستش را تا گوش بالا آورده، به رکوع رفته و دو کف دست خود را بر زانو می‌گذارد، سپس آرام گرفت، نه سرش را بالا و نه زیاد پایین انداخت و می‌گفت: «سمع الله لمن حمده» (خدا سخن کسی که او را مدح کند، شنید.) سپس دو دستش را بالا برده، کنار گوش قرار داده، سپس «الله اکبر» گفته، خود را به زمین انداخته و دو کف دست را کنار خود می‌گذارد، سپس سر بلند کرده، برپای چپ نشسته و انگشتان دو پایش را موقع سجده باز و سجده می‌کرد و «الله اکبر» می‌گفت و بلند می‌شد و بر پای چپ می‌نشست تا همه اندامش آرام می‌گرفت، سپس در سجده‌ی بعد همین کار را می‌کرد...؛ همه گفتند: راست گفتی! حضرت، این چنین نماز می‌خواند.» امام مالک در «موطّأ» و ابوداود در «سنن»، این روایت را نقل کرده‌اند و ترمذی درباره آن گفته: «این حدیث حسن صحیح است.»[1] همین روایت را بخاری نیز به صورت مختصر نقل کرده است.[2]
در روایت بالا راوی درصدد بیان کلیات و حتی برخی از جزئیات ظاهری نماز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده، امّا با این وجود، هیچ اثری از «تکتّف»، «تکفیر» و یا «دست بستن در نماز» که نزد قائلان به آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌باشد، نیست؛ به همین‌رو، روشن می‌گردد که عمل شیعه و مذهب مالکیه از اهل‌سنت در دست باز نماز خواندن، با سنّت آن حضرت، مطابق است.
از جمله دلایل دیگر، در جدّی نبودن موضوع «تکتّف» یا «تکفیر» و عدم مشروعیت آن فتوایی است که از سوی هیئت عالی افتای سعودی داده شده است: «اگر نمازگزاران مسجدی به «دست بسته نماز خواندن» اعتراض کنند و نمازگزار بترسد که از این کار فتنه‌ای ایجاد شود و ضرری از آن حاصل گردد، باید این کار را ترک کند و جایز نیست نماز جماعت را ترک کرده و در خانه نماز بخواند، مگر این‌که چیزی از کفر امام جماعت برای او ثابت شود؛ چرا که بنابر نظر صحیح نماز با جماعت واجب است و به این صورت کسی‌که در نماز دست راستش را روی دست چپ بالای سینه قرار دهد، بهتر است و نماز او بهتر از کسی است که دستان خود را دو طرف خود می‌اندازد، با این‌که نماز همه آن‌ها صحیح است.»[3]

پی‌نوشت:
[1]. «سمعت أبا حميد الساعدي في عشرة من أصحاب رسول الله (صلى الله عليه وآله و سلم) منهم أبو قتادة فقال أبو حميد: أنا أعلمكم بصلاة رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) قالوا: فأعرض قال: كان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) إذا قام إلى الصلاة يرفع يديه حتى يحاذي بهما منكبيه ثم يكبر حتى يقر كل عظم في موضعه معتدلا ثم يقرأ ثم يكبر فيرفع يديه حتى يحاذي بهما منكبيه ثم يركع و يضع راحتيه على ركبتيه ثم يعتدل فلا يصوب رأسه و لا يقنعه ثم يرفع رأسه و يقول سمع الله لمن حمده ثم يرفع يديه حتى يحاذي منكبيه معتدلا ثم يقول: الله أكبر ثم يهوي إلى الأرض فيجافي يديه عن جنبيه ثم يرفع رأسه و يثني رجله اليسرى فيقعد عليها و يفتح أصابع رجليه إذا سجد و يسجد ثم يقول الله أكبر و يرفع و يثني رجله اليسرى فيقعد عليها حتى يرجع كل عظم إلى موضعه ثم يصنع في الأخرى مثل ذلك ....قالوا: صدقت هكذا كان يصلي (صلى الله عليه و آله و سلم).» سنن ابن ماجه، ابن ماجه، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 280؛ سنن أبی داود، أبی داود، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 170.
[2]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 284.
[3]. «إن اعترض عليه المصلون بالمسجد وخشي أن تحدث فتنة من وضع يده اليمنى على اليسرى في الصلاة و أن ينشأ عن ذلك ضرر، ترك القبض أرسل يديه اتقاء للفتنة و الضرر، و لا يجوز له أن يتخلف عن الجماعة و يصلي  في بيته ما دام الإمام لا يعرف عنه ما يوجب كفره؛ لأن الصلاة مع الجماعة في المسجد فرض على الصحيح، و بهذا يعرف أن من يصلي واضعا يده اليمنى فوق اليسرى فوق صدره خير و أحسن صلاة ممن يصلي مرسلا يديه إلى جنبيه مع كون صلاتهم جميعا صحيحة.» فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الإفتاء، جمع أحمد بن عبد الرزاق الدویش، ج 6، ص 383.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.