اقرار بزرگان اهل سنت به فضائل حضرت علی(ع)
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ روایاتی که در پیرامون شخصیت و فضائل حضرت علی (علیه السلام) به ما رسیده، چنان در سطح وسیع و نامحدود انتشار یافته است که ما نمیتوانیم او را آنچنان که هست توصیف کنیم، روایات بیشماری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) وارد شده است که هر دسته از آن گوشهای از جوانب شخصیت محیّرالعقول او را توصیف میکند، با این حال باز جوانب و ابعاد زیادی از شخصیت او هنوز در پرده ابهام باقی مانده، بطوریکه دوست و دشمن را به تحسین واداشته، چرا که او یگانه دهر در تمام دورانها است و کسی را به مانند او و همپای او در هیچ زمانی از بدو خلقت حضرت آدم تا روز قیامت نخواهد بود.
خداوند در قرآن میفرماید: «وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.[لقمان/27] و اگر کلیه درختان روی زمین قلم شوند، و آب دریا به اضافه هفت دریای دیگر دوات گردد، باز کلمات خدا ناتمام میماند و خداوند عزیز و حکیم است».
در تفسیر این آیه شریفه ذیل روایتی نقل شده است که: «و فسرت کلمات الله بالائمه و اهل البیت علیهم السلام فی الاخبار.[1] و کلمات الله در اخبار و روایات به ائمه اطهار و اهل بیت (علیهم السلام) تفسیر شده است.» و در روایات فراوانی نسبت به حضرت، فضائل بیشماری نقل شده و کسی به اندازه حضرت علی (علیه السلام) این طور مدح و ستایش نشده و گوی سبقت را از صحابه ربوده است.
مثلاً در خطبه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیرخم که از خطبههای معروف و مشهور بین فریقین است وارد شده است که پیامبر اکرم فرمودند: «یا معاشر الناس انّ فضائل علی بن ابیطالب عند الله و قد انزلها فی القرآن اکثر من انّ احصیها فی مقام واحد.[2] ای مردم فضائل علی بن ابیطالب پیش خدا (که آنها را در قرآن نازل کرده) بیش از آن است که بتوان در یکجا جمعآوری کرد».
و همچنین ابن حجر هیثمی در کتاب خود در بخش فضائل امیرمومنان از احمد بن حنبل روایت میکند و میگوید: «لم یجیء فی احد من الصحابه من الفضائل ماجاء فی علی بن ابیطالب.[3] درباره علی بن ابیطالب به اندازهای فضائل روایت شده است که درباره هیچکدام از صحابه روایت نشده است. و باز همچنین میگویند از شافعی سئوال کردند: درباره علی بن ابیطالب چه میگویی؟ گفت: چه بگویم درباره کسی که دوستانش از ترس، و دشمنانش از روی حسد و کینه فضائل او را مخفی کردند با این حال درباره او بهقدری فضیلت روایت شده که ما بین آسمانها و زمین را پر کرده است.[4] و همینطور ابن ابیالحدید معتزلی در کتاب شرح نهج البلاغه خود میگوید: «ما اقول فی رجل اقّر له اعداءه و خصومه باالفضل و لم یمکنهم جحد مناقبه ولاکتمان فضائله...[5] چه بگویم درباره مردی که دوستان و دشمنانش همگی به فضائل او اقرار کرده و نتوانستند منقبتی از مناقب او را انکار و یا فضیلتی از فضائل او را پنهان کنند...».
لذا مخالفین و موافقین آن حضرت کتابهای زیادی حاوی فضائل و مناقب وی نوشتهاند که سخن در پیرامون آنها به درازا میکشد، یک نفر از مورخین سنی عرب کتابی بهنام «الابطال» دارد و در آن نوشته است که: «و اما علی بن ابیطالب، فلایسعنا الاّ ان نتعشقه.[6] اما علی بن ابیطالب برای ما جز عشق ورزیدن به او روا نباشد».
حال چرا اینگونه نسبت به او سخن میرانند، بهخاطر این است که علی بن ابیطالب (علیه السلام) طبق قول صریح پیامبر اکرم که فرمود: «انا مدینه العلم و الحکمه و علی بابها.[7] من شهر علم و حکمت هستم و علی دروازه آن است، و یا خود حضرت علی میفرماید: «سلونی قبل ان تفقدونی، هذا سفط العلم، هذا مازقنّی رسول الله زقاً.[8] بپرسید از من قبل از اینکه از میان شما بروم و نباشم، این سینه من، صندوق علم است، علمی که رسول خدا به من آموخته است.»
پینوشت:
[1]. بحار الانوار، علامه مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، (1403ق)، ج26 ص291 حدیث 51.
[2]. همان، ج37 ص217.
[3]. صواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی، موسسه الوفاء، بیروت، لبنان، (1417ق)، ص118.
[4]. حق الیقین، عبدالله شبّر، انوارالهدی، قم، طبعه الاولی، (1997م)، ج1 ص173.
[5]. شزح نهج البلاعه، ابن ابی الحدید معتزلی، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج11 ص17.
[6]. الابطال، محمد السباعی، فجاله، مکتبه مصر، قاهره، (1414ق)، ص78.
[7]. مناقب علی بن ابیطالب، ابن مغازلی، دار الاضواء، بیروت، لبنان، ص80 حدیث 120.
[8]. مناقب، خوارزمی، جامعه مدرسین، قم، ایران، (1411ق)، ص91 حدیث 85.
افزودن نظر جدید