دستور سنگسار زن دیوانه به فتوای خلیفه دوم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بخاری در کتاب خودش روایتی را آورده است و قسمتی از روایت را حذف کرده است، که در این نوشتار به بیان آن داستان میپردازیم. در بخاری آمده است که: «على به عمر گفت: مگر نمىدانى كه تكليف از ديوانه و صبى و انسان خواب برداشته شده است؟»[1] اما اصل داستان چیست که بخاری قسمتی از آن را حذف کرده است. در کتب معتبر اهل سنت اصل داستان با سند صحیح وارد شده است.
در کتب معتبر اهل سنت این داستان با روایت صحیح ذکر شده است که: «ابن عباس مىگويد: زن ديوانهاى را به نزد عمر بن خطاب آوردند كه زنا كرده بود. خليفه پس از مشورت با صحابه، امر كرد تا وى را رجم و سنگسار كنند. پس على بن ابىطالب از نزد آنها (كه براى رجم آماده كرده بودند) عبور كرد و فرمود: اين زن چه كرده است؟ گفتند: خانم ديوانهاى از بنى فلان زنا كرده و عمر امر كرد تا رجم شود. اميرالمؤمنين فرمود: او را برگردانيد، سپس به نزد عمر آمد و گفت: مگر نمىدانى كه تكليف از سه دسته برداشته شده است: از ديوانه تا زمانى كه به خود آيد، از انسان خواب تا اينكه بيدار شود و از صبىّ تا اينكه به بلوغ برسد؟! عمر گفت: آرى، مىدانم. حضرت فرمود: پس چرا اين خانم بايد رجم شود؟ عمر نتوانست چيزى بگويد. پس عمر بن خطاب آن زن را با امر اميرالمؤمنين عليه السلام آزاد نمود و شروع كرد (از روى شادى و تعجب) به تكبير گفتن.» این داستان در چندین کتاب اهل سنت از جمله، مسند احمد (راویان این روایت همگی از روات بخاری هستند) وارد شده است. [2]
ملاحظه مىكنيد كه بخارى چگونه اصل داستان را حذف نموده تا عمل و فتواى خلاف نص خليفه دوم پنهان بماند و آشكار نگردد. اما چرا بخاری تمام داستان را نیاورده است؟ واضح است که اگر تمام داستان را بخاری میآورد، اثبات فضیلتی برای امام علی (علیه السلام) میشد، به همین دلیل بخاری از ذکر تمام داستان چشم پوشی کرده است.
اگر ثابت شود که امام علی از لحاظ علم برتر از دیگر خلفا باشد، خلفای دیگر غاصبانه حکومت را به دست گرفتهاند. چرا که عقل حکم میکند کسی که علمش بیشتر است، مستحق خلافت است، نه کسی که نمیداند زن دیوانه سنگسار نمیشود.[3]
پینوشت:
[1]. بخاری، صحیح بخاری، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة، بيروت، 1407، 1987 ،ج 6 ص 2499.
[2]. احمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، دار النشر: مؤسسة قرطبة، مصر، ج 1 ص 1320، (حَدَّثَنَا عَفَّانُ، حَدَّثَنَا حَمَّادٌ، عَنْ عَطَاءِ بْنِ السَّائِبِ، عَنْ أَبِي ظَبْيَانَ الْجَنْبِيِّ، أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ أُتِيَ بِامْرَأَةٍ قَدْ زَنَتْ، فَأَمَرَ بِرَجْمِهَا، فَذَهَبُوا بِهَا لِيَرْجُمُوهَا، فَلَقِيَهُمْ عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقَالَ: مَا هَذِهِ؟ قَالُوا: زَنَتْ فَأَمَرَ عُمَرُ بِرَجْمِهَا، فَانْتَزَعَهَا عَلِيٌّ مِنْ أَيْدِيهِمْ وَرَدَّهُمْ، فَرَجَعُوا إِلَى عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، فَقَالَ: مَا رَدَّكُمْ؟ قَالُوا رَدَّنَا عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: مَا فَعَلَ هَذَا عَلِيٌّ إِلَّا لِشَيْءٍ قَدْ عَلِمَهُ، فَأَرْسَلَ إِلَى عَلِيٍّ، فَجَاءَ وَهُوَ شِبْهُ الْمُغْضَبِ، فَقَالَ: مَا لَكَ رَدَدْتَ هَؤُلَاءِ؟ قَالَ: أَمَا سَمِعْتَ رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ: " رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَةٍ: عَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ، وَعَنِ الصَّغِيرِ حَتَّى يَكْبَرَ، وَعَنِ الْمُبْتَلَى حَتَّى يَعْقِلَ "، قَالَ: بَلَى، قَالَ عَلِيٌّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ: فَإِنَّ هَذِهِ مُبْتَلَاةُ بَنِي فُلَانٍ، فَلَعَلَّهُ أَتَاهَا وَهُوَ بِهَا، فَقَالَ عُمَرُ: لَا أَدْرِي، قَالَ: وَأَنَا لَا أَدْرِي، فَلَمْ يَرْجُمْهَا)
[3]. رک به صحیح بخاری و مسلم در ترازوی نقد نوشته آیت الله سید علی حسینی میلانی
افزودن نظر جدید