بیعدالتی مسيحيت در احكام ارث
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ سالهاست بحث ارث در محافل مختلف و با عناوين گوناگون مطرح میشود؛ و بيشتر اوقات بهقصد اعتراض و اشکالتراشی، در اين مباحث وارد شدهاند، كتاب مقدس و منابع ديگر مسيحيان نيز احكام ارث را مطرح کردهاند، در برخی موارد جزئی بين دستورات قرآن كريم و منابع مسيحی، شباهتهایی وجود دارد، اما در مواردی هم احكام مسيحيت درباره ارث نه با منطق سازگار است و نه با عدالت الهی؛ مثلاً: «حكيمان تلمودى [تلمود، منبع فقه يهود است] معتقدند كه مرد نبايد درباره توزيع اموالش پس از مرگ، بهدلخواه خود تصميم بگيرد و شريعت هميشه بر خواستهاى فرد فوتشده حاكم است. مالك مىتواند براى فرار از احكام ارث اموالش را در زمان حيات خود [به ديگرى] انتقال دهد. حكيمان انتقال اموال از يك پسر به پسر ديگر را، حتى در زمان حيات مالك و با فرض انتقال از پسر بدكردار به پسر وظيفهشناس، نيز نادرست مىدانند.»[1]
اينكه هر شخصی در زمان حيات، حق تصرف و تقسيم اموال خود را دارد کاملاً معمولی است اما اينكه مرد حق ندارد برای اموال خود وصيت كند و بايد اين حق را کاملاً به شريعت واگذارد، با عدالت سازگار نيست. در قرآن كريم دستور صريح دادهشده كه نوشتن وصيت برای مسلمان واجب است: «كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقينَ [بقره /180]؛ بر شما واجب شده است هنگامیکه يكى از شما را مرگ فرارسد، اگر چيز خوبى [مالى] از خود بهجای گذارده، براى پدر و مادر و نزديكان، بهطور شايسته وصيت كند، اين حقّى است بر پرهيزكاران.»
مسئله اصلی، تقسيم ارث ميان زن و مرد است كه سالهای اخير در محافل فمينيستی بسيار مطرح میشود و حكم قرآن در مورد ارث زن را بیعدالتی میدانند، روايات فراوانی از اهلبیت (علیهمالسلام) و دلايل عقلیای كه توسط علمای شيعه درباره فلسفه اين حكم قرآن ذکرشده است، بهقدر كافی قانعکننده هستند و ذكر آن دلايل فرصت ديگری میطلبد. اما بيان حكم تورات و تلمود دراینباره برای طرفداران حقوق بشر، بسيار قابلتوجه است، تلمود گفته است: «...قاعده اين است كه پدر فرد فوتشده بر تمام برادران متوفا مقدم است. بر اين اساس، اگر برادر يا عمو نبود، در سوابق خانواده تحقيق مىشود تا مردى را كه به لحاظ پسرانش زنده است، بيابند.»[2]
اين حكم تلمود حق زنان را کاملاً ناديده گرفته است، برای تأیید بيشتر اين گفتار لازم است دستورات تورات نیز ذکر شود: «آنگاه ساره، پسر هاجر مصری را که از ابراهیم زاییده بود، دید که خنده میکند. پس به ابراهیم گفت: این کنیز را با پسرش بیرون کن، زیرا که پسر کنیز با پسر من اسحاق، وارث نخواهد بود؛ اما این امر، به نظر ابراهیم، دربارۀ پسرش بسیار سخت آمد. خدا به ابراهیم گفت: دربارۀ پسر خود و کنیزت، به نظرت سخت نیاید، بلکه هر آنچه ساره به تو گفته است، سخن او را بشنو، زیرا که ذریت تو از اسحاق خوانده خواهد شد؛ و از پسر کنیز نیز اُمّتی به وجود آورم، زیرا که او نسل توست.»[3] بسيار جالب است كه خداوند نيز دستور ساره را تأیید میکند و ارث را تحت تأثیر مباحث نژادپرستی قرار میدهد و به حضرت ابراهيم (علیهالسلام) میفرماید كه فرزند كنيز از تو ارث نمیبرد!
شاهد دوم را از سفر اعداد بيان میکنیم: «سران طوایف جلعاد (از نوادگان یوسف) با درخواستی نزد موسی و رهبران اسرائیل آمدند و به موسی یادآوری کرده، گفتند: خداوند به تو دستور داد که زمین را به قید قرعه بین قوم اسرائیل تقسیم کنی و ارث برادرمان صَلُفحاد را به دخترانش بدهی. ولی اگر آنها با مردان قبیله دیگری ازدواج کنند، زمینشان هم با خودشان به آن قبیله انتقال خواهد یافت و بدین طریق از کل زمین قبیله ما کاسته خواهد گردید و در سال یوبیل بازگردانده نخواهد شد. آنگاه موسی در حضور مردم این دستورات را از جانب خداوند به ایشان داد: شکایت مردان قبیله یوسف بجاست، آنچه خداوند درباره دختران صلفحاد امر فرموده این است: بگذارید با مردان دلخواه خود ازدواج کنند، ولی فقط بهشرط آنکه این مردان از قبیله خودشان باشند. به این طریق هیچقسمتی از زمینهای قبیله یوسف به قبیله دیگری منتقل نخواهد شد، زیرا میراث هر قبیله بایستی همانطور که در اول تقسیم شد برای همیشه همانطور باقی بماند. دخترانی که در تمامی قبایل اسرائیل وارث زمین هستند بایستی با مردان قبیله خودشان ازدواج کنند تا زمین ایشان از آن قبیله، جدا نشود. به این طریق هیچ میراثی از قبیلهای به قبیله دیگر منتقل نخواهد شد.»[4]
اين حكم تورات نيز مانند حكم قبلی صرفاً يك دستور بر مبنای نژادپرستی است، چون از ديدگاه اسلام، درصورتیکه دختری با شخص غریبهای ازدواج كند، از ارث محروم نخواهد شد و حكم ارث نبردن زن در غير منقولات (خانه و زمين) فلسفهای جدا از نژادپرستی دارد و دليل آن را عالم بزرگوار جهان تشيع، جناب شيخ مفيد (رحمهالله) اینگونه بيان كرده است كه: «...به سبب آنچه حكايت مىكنند از قول شيعه در اينكه زن ميراث مىبرد قيمت چوب و آجر را نه عين خانه را باآنکه اخبار واردشده است از آل محمد (علیهمالسلام) به اينكه اين حكم خداى تعالى است در ميراث زنان؛ از براى آنكه ايشان ميراث مىبرند به سبب نه نسب و شوهر مىكنند بعد از شوهرى كه فوت شود پس اگر ارث ببرند از زمين هرآینه داخل مىكنند اجنبى را در خانه فرزند میت و مىكشاند اين به فساد ملك در اكثر اوقات و اگرچه جايز است سلامت از فساد... پس مىدهند بر آن قيمت آنچه منع كرده است از تملك آن تا اينكه ظلم واقع نشود بروى.»[5] پس چون ورود يك شخص غريبه در ميراث ميت، احتمال دارد موجب فساد و نزاع در خانواده شود، به همين علت دختر را از آن بیبهره كرده و در عوض بهای آن خانه و زمين را به او پرداخت میکنند؛ نه اينكه مانند حكم تورات زنان را (در صورت ازدواج با غريبه) کاملاً از ارث محروم كنند.
همانطور كه مشاهده فرموديد؛ تلمود دستور داده كه در صورت فوت پدر، بايد پسر و عمو و اگر هیچکدام نبودند بايد مردی از نسل پسر پيدا كرد، همين را مقايسه بفرماييد با حكم اسلام، حضرت امام خميني (رحمهالله) فرمود است: «اگر وارث ميت فقط يك نفر از دسته اول باشد مثلاً پدر يا مادر يا يك پسر يا يك دختر باشد، همه مال ميت به او مىرسد و اگر چند پسر يا چند دختر باشند، همه مال بهطور مساوى بين آنان قسمت مىشود و اگر يك پسر و يك دختر باشد مال را سه قسمت مىكنند، دو قسمت را پسر و يك قسمت را دختر مىبرد.»[6]
پینوشت:
[1]. سيري در تلمود، مؤلف آدين اشتاين، ترجمه طالبي، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1382 ش، بخش حقوق مدني.
[2]. همان، بخش حقوق مدني.
[3]. پیدايش 21: 9 – 13
[4]. اعداد 36: 1-9
[5]. دفاع از تشيع (ترجمه الفصول المختارة للمفيد)، آقا جمال خوانسارى، انتشارات مؤمنين، قم،1377 ش. ص: 352.
[6]. توضيح المسائل، خمينى، سيد روحالله، دفتر انتشارات اسلامى، قم،1424 ق، مسئله 2731، ج2، ص: 710
دیدگاهها
ناشناس
1395/02/18 - 19:07
لینک ثابت
گفته اید ارث زن در اسلام و
saman
1395/02/18 - 19:17
لینک ثابت
مسيح مطلق احكام يهود را تأييد
محمد
1397/09/10 - 12:17
لینک ثابت
قران از قول عیسی چنین میگوید:
saman
1397/09/10 - 12:51
لینک ثابت
این دیدگاه ما مسلمانان است.
افزودن نظر جدید