ترس انصار از خلافت قریش بعد پیامبر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در تحلیل ماجرای سقیفه دانستن وضعیت گروههای مختلف صحابه لازم است. یکی از مهمترین آنها انصار هستند. آنها که برخوردهای عجیب و غریب قریش با پیامبر (صلی الله علیه و آله) را همچون تخلّف از لشکر اسامه و اهانت به پیامبر (صلی الله علیه و آله) در روز وفاتشان را دیدهبودند، خوب میدانستند که هیچگاه خلافت را به علی (علیه السلام) نخواهند سپرد. بهعلاوه مکّیان اکثرا تازه مسلمان بودند و در سالهای نهم و دهم هجری بعد از فتح مکّه مسلمان شدند. همچنین انصار کسانی بودند که در جنگهای متعدد بزرگان و شجاعان قریش را کشته بودند و از کینههای قبیلهای و جاهلی آنها بهخوبی اطلاع داشتند. بنابراین بهشدّت از بهقدرت رسیدن قریش میترسیدند. نمونههای زیادی از این ترس را حتی به زبان آورده و در تاریخ ثبت شده است.
حباب بن منذر روز سقیفه گفته است: «و لکنا نخاف ان یلیها بعدکم من قتلنا ابناءهم و آبائهم و اخوانهم.[1] ولی ما میترسیم که بعد از شما آن کسانی که فرزندان و پدران و برادرانشان را کشتهایم، عهدهدار خلافت شوند.» انصار هنگام وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله) میگریستند، «لأنهم لا یدرون ما یلقون من الناس بعده.[2] چراکه نمیدانستند بعد از ایشان مردم چه به سر آنها خواهند آورد.»
بعد از کلام ابوبکر در سقیفه، انصار گفتند: «و لکنا نشفق بعد الیوم فلو جعلتم الیوم رجلا منکم فاذا مات أخذتم رجلا من الانصار ... [3] ولی ما بعد از این روز میتریسم، پس اگر امروز یکی از خودتان را انتخاب میکنید، بعد از مرگش مردی از انصار را قرار دهید....»
بنابراین مشاهده میشود که ترس مهم انصار از قدرت گرفتن قریش و انتقام جویی از انصار پیامبر (صلی الله علیه و آله) است. وجود این حالت از عوامل تأثیر گزار در سرنوشت سقیفه بوده است.
پینوشت:
[1]. الجوهری، السقیفه و الفدک: ص51. ابن سعد، الطبقات الکبری: ج3 ص182.
[2]. احمد بن حنبل، المسند: ج6 ص339. هیثمی، مجمع الزوائد: ج9 ص34.
[3]. دینوری، الامامة و السیاسة: ج1 ص14، تحقیق الزینی.
آدرسها از کتاب سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیرة الامام علی (علیه السلام): ج9 ص119، نشر ولاء المنتظر.
نویسنده: سلام
افزودن نظر جدید