غلو حنابله در مورد احمد بن نصر
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از نمونه غلوهایی که اهل حدیث و حنابله در مورد یکی از عالمان مورد قبول خود نمودهاند، مطالبی است که در مورد احمد بن نصر خزاعی، که او را مصلوب و شهید میدانند،[1] در کتابهای رجالی و در شرح حال او بیان نمودهاند.
در مورد احمد بن نصر گفته شده که: «شخصی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در حالیکه ابوبکر و عمر نیز آن حضرت را همراهی میکردند، در خواب میبیند. آنان از کنار درخت خرمایی که سرِ احمد بن نصر از آن آویزان بود، عبور کردند؛ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هنگام عبور از کنار آن درخت، صورت خود را به سمت دیگری برگرداند. هنگامیکه علت این کار را از آن حضرت جویا میشوند، پیامبر میفرماید: من از نگاه کردن به چهره احمد بن نصر خجالت میکشم، زیرا شخصی که فکر میکند، از اقوام من است، او را به قتل رسانده است.»[2]
همین مطلب از قول ابراهیم بن اسماعیل بن خلف، یکی از دوستان احمد بن نصر نقل شده است که: «احمد بن نصر را در خواب دیدم، در حالیکه لباسهای فاخر بر تن کرده بود و تاجی بر سر داشت؛ از او پرسیدم: خداوند با تو چه کرد؟ گفت: خداوند مرا بخشید، و وارد بهشت نمود، ولی سه روز خیلی ناراحت بودم. علت ناراحتی او را پرسیدم. گفت: هنگامیکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از کنار من میگذشت، صورتش را از من چرخاند و به سمت دیگر نگاه کرد. پس از سه روز از او پرسیدم: آیا در راه حق کشته نشدهام؟ فرمود: تو در راه حق کشته شدهای، اما من از تو خجالت میکشم و نمیتوانم به چهره تو نگاه کنم، زیرا یکی از اقوام من، تو را کشته است.»[3]
دروغ بودن این مطلب، تا حدی واضح و روشن است که ابویعلی در کتاب طبقات الحنابله، در شرح حال احمد بن نصر، مطالب دیگری که از ابراهیم بن اسماعیل بن خلف در مورد احمد نقل شده آورده، ولی سخنی از شرمندگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بیان ننموده است.[4]
فقط خواب اولیاء خدا و پیامبران الهی حجت است، مانند دستور خداوند در خواب به حضرت ابراهیم (علیه السلام) در رابطه با ذبح فرزندش؛ ولی عدهای با تعریف خوابهایی، قصد بزرگ جلوه دادن برخی از بزرگان مذهب خود را دارند، که این خوابها در هیچ فرقهای حجت نیست، و با خواب کسی فضیلت پیدا نمیکند، مخصوصاً وقتی که عقیده باطلی داشته باشد، و بر آن عقیده پافشاری کرده و باعث قتل و اعدام خود شده است.
مگر او چه کاری برای دین نموده که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باید از او خجالت بکشد؟ مگر کسانیکه برای مذهب حقشان جانفشانی نمودهاند، و بدتر از این بلا و مصیبت دیدهاند، کم هستند؟ و مگر کار خلفای عباسی و خلفای بنیامیه مورد توجیه هیچ فرقهای از مسلمانان بوده، که به خاطر کار یک خلیفه غاصب، به دلیل خویشی با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ایشان خجالت بکشند؟
این موارد که در شرح زندگینامه احمد بن نصر، وجود دارد، نشان از فضیلت تراشی و غلو نسبت به او دارد، که با خوابهای مختلف، بیان گردیده است.
پینوشت:
[1]. «احمد بن نصر خزاعی، معتقد به رؤیت خداوند»
«فضیلت دروغین احمد بن نصر»
[2]. البدایة و النهایة، ابن کثیر، بیروت: دار إحياء التراث العربی، 1408ق، ج10، ص336.
«ورأى بعضهم رسول الله صلى الله عليه وسلم في المنام ومعه أبوبكر وعمر، قد مروا على الجذع الذي عليه رأس أحمد بن نصر، فلما جاوزوه أعرض رسول الله صلى الله عليه وسلم بوجهه الكريم عنه فقيل له: يا رسول الله ما لك أعرضت عن أحمد بن نصر؟ فقال: "أعرضت عنه استحياء منه حين قتله رجل يزعم أنه من أهل بيتي".»
[3]. تاریخ بغداد، ابوبکر بغدادی، بیروت: دار الكتب العلمية، 1417ق، ج5، ص387.
تهذیب الکمال، مزی، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1410ق، 1413ق، ج1، ص512.
«قال غفر لي وأدخلني الجنة إلا أني كنت مغموما ثلاثة أيام قلت ولم قال رأيت رسول الله صلى الله عليه وسلم مر بي فلما بلغ خشبتي حول وجهه عني فقلت له بعد ذلك يارسول الله قتلت على الحق أو على الباطل فقال أنت على الحق ولكن قتلك رجل من أهل بيتي فإذا بلغت إليك أستحي منك.»
[4]. طبقات الحنابلة، محمد بن ابی یعلی، بیروت: دار المعرفة، ج1، ص81.
افزودن نظر جدید