شجاعت و رشادت امیرمؤمنان علی (علیه السّلام)
علمای مذاهب اسلامی بر این مطلب اتفاق نظر دارند که برای رهبر و امام جامعه اسلامی ویژگیهایی شرط شده از جمله: عدالت، دانش، اجتهاد، شجاعت و صاحب رأی صحیح بودن؛در شجاعت و رشادت امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) همین بس که جنگها و غزوههای صدر اسلام به برکت شمشیر امیرمؤمنان (علیهالسّلام) به پیروزی رسیده چنان که خود عمر بن خطّاب درباره شجاعت و رشادت امیرمؤمنان (علیهالسّلام) میگوید: «به خدا سوگند! اگر شمشیر علی (علیهالسّلام) نبود، پرچم اسلام برافراشته نمیشد.»[1]
در جنگ خندق، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در وصف ضربت شمشیر امیرمؤمنان (علیهالسّلام) فرمود: «ضربت علی (علیهالسّلام) در جنگ خندق برتر از عبادت ثقلین است.»[2] در بسیاری از منابع روایی اهلسنّت و مورد قبول وهّابیت در موضوع جنگ خیبر این روایت را آوردهاند: «پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ابتدا پرچم فرماندهی سپاه را به دست ابوبکر داد، امّا وی شکست خورد و بازگشت. سپس پرچم را به دست عمر داد و او نیز شکست خورده بازگشت تا این که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم سپرد که هم او خدا و رسولش را و هم خدا و رسولش او را دوست دارند و همو پیروزی را به ارمغان خواهد آورد؛ او حمله کننده است و فرار نمیکند و فردای آن روز، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را فراخواند در حالی که علی (علیهالسّلام) از بیماری چشم، رنج میبرد؛ از اینرو مقداری از آب دهان خویش را به چشمان امیرمؤمنان (علیهالسّلام) ریخت و فرمود: خدایا او را از همه بیماریها محافظت فرما.»[3] اگر چه روایت بالا را به عنوان یکی از شواهد ترس، فرار و شکست ابوبکر و عمر در جنگها آوردیم، امّا با توجه به عبارتی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «فردا پرچم را به دست کسی خواهم سپرد که هم از خدا و رسولش را و هم خدا و رسولش او را دوست دارند.» همین روایت میتواند یکی از ادّله خلافت امیرمؤمنان (علیهالسّلام) نیز به شمار آید.
ذهبی در تاریخ الإسلام مینویسد: «عبدالرحمن بن أبی لیلی گوید... علی (علیهالسّلام) فرمود: مگر در خیبر همراه ما نبودی؟ گفتم آری بودهام. فرمود: مگر ندیدی پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) ابوبکر را با عدهای برای فتح خیبر فرستاد؛ ولی او شکست خورد و برگشت، سپس عمر را فرستاد، او هم شکست خورده بازگشت؟ گفتم: آری شاهد بودم. سپس پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که هم او خدا و رسول را دوست دارد و هم خدا و رسول او را دوست دارند و به دست وی خیبر فتح خواهد شد. آن گاه مرا صدا زد و پرچم را به دست من داد و برای من دعا کرد.»[4] از جمله فرارهای دیگر عمر بن خطّاب ماجرایی است که در روایتی دیگر با سند صحیح آمده: «پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) پس از رسیدن به منطقه خیبر، عمر بن خطّاب را به همراه گروهی از صحابه به سوی قلعه خیبر اعزام نمود، امّا دیری نپایید که عمر و همراهانش شکست خورده و بازگشتند؛ در این هنگام عمر تقصیر را به گردن همرزمانش و آنان تقصیر را به گردن او میانداختند و هر یک دیگری را متّهم به ترسو و بزدل بودن مینمود. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) که از این کار آنان بسیار ناراحت شده بود، فرمود: کسی را برای نبرد میفرستم که اهل فرار نیست، خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز خدا و رسولش را دوست دارد و اینجا بود که امیرمؤمنان علی (علیهالسّلام) را به میدان نبرد و اعزام فرمود و ساعتی نگذشت که قلعه توسط وی فتح گشت...»[5] و نیز مورد دیگری از فرار ابوبکر در جنگ خیبر که حاکم نیشابوری در المستدرک، به نقل از امیرمؤمنان (علیهالسّلام) روایت نموده: «علی (علیهالسّلام) به ابویعلی فرمود: آیا تو در خیبر با ما نبودی؟ گفت: آری. به خدا سوگند همراه شما بودم. علی (علیهالسّلام) فرمود: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) عدهای را به فرماندهی ابوبکر به طرف خیبر فرستاد؛ ولی شکست خوردند و گریختند.»[6]
پینوشت:
[1]. شرح نهجالبلاغة، إبن أبی الحدید، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 12، ص 51.
[2]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 34. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. مصنّف إبن أبی شیبة، إبن أبی شیبة، مکتبة الرشد، بیروت، ج 6، ص 367.
[4]. تاریخ الإسلام، ذهبی، دار الکتاب العربی، بیروت، ج 2، ص 412.
[5]. مصنف ابن أبی شیبة، ابن أبی شیبة، مکتبة الرشد، ریاض، ج 7، ص 396.
[6]. المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 39. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید