مسلمان شدن یک دختر مسیحی مجارستانی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بهیقین اگر معارف ناب و اصیل شیعی و اسلامی به گوش هر انسان آزاده و دور از تعصبی برسد، تأثیر خود را گذاشته و وی را با عقل و منطق مجبور به پذیرش اسلام شیعی خواهد کرد. نوشته زیر حکایت دختری است که در کشوری مسیحی نشین و از پدر و مادر مسیحی متولد شده است، وی باوجود اینکه تمام اطرافیان خود مسیحی بوده و در کشور مسیحی رشد و نمو یافته و مقید به آیین و تشریفات مسیحیان بود، پس از رسیدن به سن بلوغ با مطالعه منطقی و عقلانی اسلام شیعی را بر ادیان دیگر ازجمله مسیحیت ترجیح داده و مشرف به دین اسلام شده است.
وی در مورد دوران کودکی، محل تولد و زندگی خود چنین میگوید: «من «BALOGH KATA» در سال ۱۹۹۳ در مجارستان متولد و در یک شهر کوچک واقع در جنوب شرق مجارستان بزرگ شدم. در آنجا اکثریت مسیحی هستند و این مذهب نفوذ بیشتری میان مردم دارد. با این وجود نمیتوانم بگویم که در دوران رشد و تربیت من خدا و مذهب نقش خاصی داشته است. درواقع آموزش دینی و مذهبی خاصی نداشتهام؛ بنابراین من بدون تربیت دینی و آشنایی با اصول مذهبی یا اخلاقی بزرگ شدم و البته بیشتر به این دلیل بود که والدینم هیچکدام پیرو دین خاصی نبودند و از دستورات مذهبی خاصی اطاعت نمیکردند و تا آنجا که من به یاد دارم ایمان و عقیده هرگز موضوع مهم و قابلبحثی در خانواده ما نبوده است».
چه زمانی متوجه ضرورت دین در زندیگیتان شدید و چه چیز باعث شد نظرتان را در موردش عوض کنید و به عنوان یک چالش در ذهنتان آغاز شد؟ وی در پاسخ به این سؤال چنین گفته است: «در سال ۲۰۰۸ من با تعدادی مسلمان آشنا شدم و آنها از من سؤال مهمی پرسیدند؛ اینکه چگونه میشود آیین و تشریفات دینی را انجام دهیم که آن را باور نداریم؟ و این سؤال برایم تلنگری بود تا به مطالعهی مباحث اعتقادی و دینی بپردازم و از آن موقع به بعد شروع که بدانم باید چه چیزی را باور داشت و احساس کنم که به کجا تعلق دارم و از کجا آمدهام. ابتدا از عقاید دوستان مسلمانم شروع کردم و از دینشان پرسیدم. آن روزها فکر نمیکردم اسلام به عنوان یک دین کامل و بینقص مرا به شگفت آورد و موجب تغییر مسیر زندگیام شود».
وی در پایان چنین میگوید: «به هر صورت بعد از مدتی دیگر نمیخواستم وقت را از دست بدهم؛ میخواستم راهم را مشخص کنم و در جهت آن زندگی کنم؛ بنابراین به روش خودم تحقیق و تلاش برای شناخت مکتب تشیع را ادامه دادم. گاهی اوقات گیج و سردرگم میشدم و پاسخ سؤالم را پیدا نمیکردم؛ خیلی چیزها را با هم اشتباه میگرفتم و احساس میکردم درست متوجه نمیشوم. با این وجود بعد از تمام سردرگمیها بالأخره به آنچه میخواستم رسیدم. راه و مقصدم را پیدا کردم؛ من به آغوش تشیع رفتم؛ زیرا دستورات راستین پیامبر آنقدر واضح و روشن است جای هیچ شک و تردیدی را باقی نمیگذارد».
منبع: پایگاه اطلاع رسانی رهیافته، کد خبر: ۱۸۴۱۰
دیدگاهها
مهدی
1394/09/14 - 19:41
لینک ثابت
جالب بود به خودم افتخار میکنم
افزودن نظر جدید