روایت متفاوت قرآن و انجیل در مورد حواریون مسیح
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از عوامل اصلی در نشر و گسترش مسیحیت، بهیقین حواریون حضرت مسیح (علیهالسلام) بودهاند. تاریخ مسیحیت نیز بر این عامل اصلی اشاره کرده و سختیهای زیادی را که در راه تبلیغ مسیحیت دوازده حواری مسیح متحمل شدند، بیان کرده است. انجیل کتاب مقدس مسیحیان روایتی متفاوت از حواریون ارائه داده و برخلاف تاریخ مسیحیت و بزرگان مسیحی که همواره از حواریون به نکویی یاد کرده، در برخی موارد آنان را ستایش کرده و در برخی موارد به شدت آنان را مورد نکوهش قرار داده است.
در انجیل کتاب مقدس مسیحیان، مسیح (علیهالسلام) پسازاینکه حواریون را آماده تبلیغ دین خدا میکند آنان را توصیه به عدل و انصاف کرده و به آنها چنین میگوید: «این دوازده را عیسی فرستاده، بدیشان وصیت کرده، گفت، از راه امّتها مروید و در بَلَدی از سامریان داخل مشوید، بلکه نزد گوسفندان گمشده اسرائیل بروید؛ و چون میروید، موعظه کرده، گویید که ملکوت آسمان نزدیک است... و چون به خانهای درآیید، بر آن سلام نمایید».[1]
حواریون چنان جایگاه عظیمی در نزد مسیح داشته که اینان را بر مادر و خواهر خود ترجیح داده و چنین میفرماید: «پس بر آنانی که گرد وی نشسته بودند، نظر افکنده، گفت، ایناناند مادر و برادرانم، زیرا هر که اراده خدا را بجا آرد همان برادر و خواهر و مادر من باشد».[2] علاوه بر این جایگاه برتر که مسیح آنان را بر مادر خود ترجیح داده، تنها حواریون را صاحب درک به اسرار پادشاهی دانسته و چنین میگوید: «گفت، شما را دانستن اسرار ملکوت خدا عطا شده است ولیکن دیگران را به واسطه مثلها تا نگریسته نبینند و شنیده درک نکنند».[3]
در تناقضی آشکار انجیل مطالبی را از حواریون ذکر میکند که دقیقاً مقابل و برعکس این مطالب است. انجیل آنان را نهتنها ستایش نکرده و مورد مدح قرار نمیدهد بلکه بهشدت آنان را ذم میکند. همین حواریونی که ذکر آنها گذشت، توسط خود مسیح شیطان نامیده شده و آنان را از خود دور میکند و چنین میگوید: «پطرس او را به کناری کشیده، با مخالفت به او گفت: سَروَر من، خدا نکند که چنین اتفاقی برای شما بیفتد. عیسی برگشت و به پطرس فرمود: دور شو از من ای شیطان! تو دام خطرناکی برای من میباشی! فکر تو فکر بشری است نه الهی».[4]
پطرس یکی از حواریون بزرگ که اساس کلیسا بر او بناشده است و بهیقین بزرگ و شخصیت شاخص و نامی حواریون است، ترسو قلمداد شده چراکه در هنگام دستگیری وی را تنها گذاشته و از صحنه ماجرا میگریزد و حتی حواری بودن خود را انکار میکند: «درحالیکه شمعون پطرس در کنار آتش ایستاده بود و خود را گرم میکرد، یک نفر دیگر از او پرسید: تو از شاگردان او نیستی؟ جواب داد: البته که نیستم. یکی از خدمتکاران کاهن اعظم که از خویشان کسی بود که پطرس گوشش را بریده بود، گفت: مگر من خودم تو را در باغ با عیسی ندیدم؟ باز پطرس حاشا کرد. همان لحظه خروس بانگ زد».[5] باید توجه داشت که در اندیشه مسیحیان تقیه جایگاهی نداشته و نمیتوان انکار پطرس را حمل بر تقیه کرد.
قرآن برخلاف انجیل تصویری واحد و حقیقی را از حواریون ارائه داده و برخلاف انجیل که انواع و اقسام نسبتها را به آنان داده، آنان را انسانهای پاکی دانسته که دعوت مسیح را لبیک گفته، به یاری خدا و پیامبر خدا میشتابند. قرآن در ستایش حواریون چنین میگوید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصارَ اللَّهِ كَما قالَ عيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوارِيِّينَ مَنْ أَنْصاري إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طائِفَةٌ مِنْ بَني إِسْرائيلَ وَ كَفَرَتْ طائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذينَ آمَنُوا عَلى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرينَ [صف/14] هان اى كسانى كه ايمان آوردهايد! ياران خدا باشيد همانطور كه عيسى بن مريم هم به حواریون گفت: از شما چه كسى مرا در راه خدا يارى مىكند، حواریون گفتند: ماييم انصار خدا پس طایفهای از بنیاسرائیل ايمان آوردند و طايفهاى كافر شدند و ما آنانى را كه ايمان آوردند عليه دشمنانشان يارى كرديم و نيرومند و غالب شدند».
قرآن در سورههای دیگر ازجمله آلعمران آیه 52، مائده آیه 111 و 113 و ... به ستایش حواریون پرداخته و در هیچ آیهای ذکری از ذم آنان برخلاف انجیل به میان نیاورده است؛ و این تفاوت نقل بهیقین حاکی از الهی بودن قرآن و کلام واحد و بدون اختلاف آن در مقابل بشری بودن و تشتت و دوگانگی انجیل و راویان آن است.
پینوشت:
[1]. کتاب مقدس، ترجمه قدیم، متی 10: 5_12
[2]. کتاب مقدس، ترجمه قدیم، مرقس 3: 34-35
[3]. کتاب مقدس، ترجمه قدیم، لوقا 8:10
[4]. کتاب مقدس، ترجمه تفسیری، متي: 16: 23،
[5]. کتاب مقدس، ترجمه تفسیری، یوحنا 15: 25-27
افزودن نظر جدید