هزاره گرایی در مسیحیت و کتاب مقدس
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیت بر اساس اندیشه انتظار مسیحای یهود پدید آمد و پس از رفتن حضرت عیسی (علیهالسلام) مسیحیان پیوسته در سوز و گداز و شوق بازگشت دوباره وی روزگار گذراندهاند. شور و هیجان امید به ظهور آن حضرت هنگام نزدیک شدن سال 1000 و 2000 میلادی میان مسیحیان اوج گرفت. اکنون که سال 2000 را پشت سر گذاشتهاند و مسیح نیامده است، جمعی از آنان به دو هزارمین سال مصلوب شدن و برخاستن وی از قبر یعنی حدود سال 2030 میلادی دل بستهاند. به گمان این گروه، وی در آن روزگار از آسمان فرود خواهد آمد و در زمین قیامت بر پا خواهد کرد. سپس مردم را داوری خواهد کرد و گروهی را به جهنم و گروهی را به فردوس خواهد فرستاد.[1]
جامعه مسیحیت در آغاز باور داشت که حضرت عیسی (علیهالسلام) به زودی باشکوه تمام بازمیگردد و به این دلیل آن جامعه بیصبرانه منتظر روز پایانی بود. انتظار مذکور و شوق بازگشت مسیح در بخشهای قدیمتر عهد جدید مانند رساله اول و دوم به تسالونیکیان منعکسشده است. ولی رسالههای متأخرتر مانند رساله اول و دوم به تیموتاؤس، رساله به تیطس و رسالههای پطرس به تشکیل جامعه و زندگی مسیحی در این جهان اهتمام ورزیدهاند. مسیحیان کتابهای مکاشفه تازهای نوشتند همچنین برخی از کتابهای مکاشفه یهودیان را دستکاری کرده، با آرمانهای مسیحیان هماهنگ ساختند.[2] کتاب مکاشفه یوحنا در پایان عهد جدید برای مسیحیان بسیار اهمیت دارد. یوحنا که به اعتقاد مسیحیان یک حواری کم سن و سال حضرت عیسی (علیهالسلام) بوده، رویای سنین پیری خود را در این اثر شرح میدهد [3] و در پایان میگوید: «او که بر این امور شاهد است میگوید: بلی، به زودی میآیم، آمین، بیا، ای خداوند، عیسی مسیح. فیض خداوند ما عیسی مسیح با همه شما باد. آمین».[4]
در کتاب مکاشفه یوحنا، مطالب پیچیدهای فراوانی آمده است که تقریباً به مدت 2000 سال بسیاری از مردم را گرفتار کرده و آخرت شناسی مسیحیت را پدید آورده است. با آنکه اکثریت مسیحیان با گذشت زمان دانستند که بازگشت مسیح نزدیک نیست، اقلیتی از آنان بر این عقیده باقی ماندند که وی به زودی میآید. ایشان مطالب کتاب مکاشفه یوحنا پیرامون جنگ بین خیر و شر را تفسیر لفظی میکردند و بهاینعلت در انتظار بازگشت نزدیک حضرت عیسی (علیهالسلام) به سر میبردند تا وی بیاید و حکومتی هزار ساله ایجاد کند، حکومتی که به روز داوری پایان خواهد یافت.[5] از دیرباز گروههای کوچکی به نام اَدْوِنتیست و هزاره گرا در مسیحیت پیدا شدند که تمام کوشش خود را در راه آمادگی برای آمدن حضرت مسیح (علیهالسلام) در آخرالزمان مصروف میدارند.
چنانچه ملاحظه شد اندیشه هزاره گرایی در مسیحیت در اناجیل چهارگانه به صورت صریح و با همین نام (هزاره) نیامده است، ولی در مکاشفه یوحنا از بازگشت حضرت مسیح خبر دادهشده است که جزء یکی از کتابهای عهد جدید است. لذا جمعی از مسیحیان به سبب علاقه شدید به بازگشت حضرت عیسی مسیح (علیهالسلام) دچار توهمات شدند و تاریخهایی را برای این رویداد پیشگویی کردند. این پیشگوییها مانند پیشگوییهای مشابه آن در ادیان دیگر، غلط از آب درآمد و درنتیجه، رهبران دینی، مردم را از این کار بر حذر داشتند. فرقههای منتظر ظهور متعددی پدید آمد که پایه آنها بر این توهمات گذاشتهشده بود.
بازگشت عیسی مسیح (علیهالسلام) در آخرالزمان هم در روایات شیعی و سنی مسئلهای غیرقابلانکار است. «او در زمان ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نازل گشته و در خلف وی به نماز میایستد».[6] در برخی از روایات نیز عیسی (علیهالسلام) به عنوان قاتل دجّال معرفیشده است. «حضرت عیسی (علیهالسلام) پس از نزول از آسمان، حقیقت دین الهی را به مدعیان مسیحیت بیان کرده، صلیب را خواهد شکست و نصرانیت موجود را ابطال خواهد نمود».[7]
نتیجه این شد که هزاره گرایی عبارت از اعتقاد مسیحیان به اینکه پس از هزار سال حضرت مسیح (علیهالسلام) ظهور کند که تا کنون این ظهور تحقق پیدا نکرده است.
پینوشت:
[1]. توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ ص 200، انتشارات طه، ج هفتم، 1384.
[2]. آشنایی با ادیان بزرگ ص 200 همان.
[3]. توماس میشل، ترجمه حسین توفیقی، کلام مسیحی، ص 58، انتشارات مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان، چاپ دوم، 1381.
[4]. مکاشفه یوحنا، 22: 20 و 21.
[5]. زیبایی نژاد، محمدرضا، تاریخ و کلام مسیحیت، ص 182، ناشر معاونت امور اساتید و دروس معارف اسلامی، چ دوم، 1376.
[6]. بحارالانوار، ج 14، ص 349، به نقل از رضوی، رسول، امام مهدی، ص 184، انتشارات مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، چ اول، 1384.
[7]. درآمدی بر تاریخ و کلام مسیحیت، ص 185، همان.
منبع اصلی: نرم افزار پاسخ 2
افزودن نظر جدید