بهتانهای عظیم به ساحت پیامبر اکرم
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشاپیش از این بهتانهای عظیم به ساحت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که برگرفته از روایات اسرائیلیات تازه مسلمانان یهودی همچون ابوهریره و کعب الاحبار است به خداوند سبحان پناه برده و عذر تقصیر میطلبیم. چگونه شخص عاقلی میتواند بپذیرد که صاحب رسالت، اسوه خلقت، حضرت ختمی مرتبت آنگونه باشد که حتّی از یک انسان معمولی توقّع نمیرود!
- پیامبری که بیجهت دیگران را لعن مینماید! روایات فراوانی در کتب صحاح اهلسنت نقل شده که گروه بیشماری از مردم از سوی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مورد لعن و نفرینهای نابهجا قرار میگرفتهاند و چون حضرت متوجّه میشدند، میفرمودند: با خدای خود عهد کردهام که اگر کسی را لعن نمودم لعن و ناسزای من باعث فضیلت و پاکی او گردد.[1] هدف از جعل اینگونه روایات، بیاثر و نامفهوم جلوه دادن روایاتی است که در لعن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به افرادی همچون معاویه و دیگر بزرگان اهلسنت وارده شده تا به مسلمانان القا کند که اگر پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) سرزنش، لعن، مدح، ستایش و توصیفی کرده چندان مبنایی نداشته و او بشری بوده همسان هر بشر دیگر که به راحتی به خشم میآمده، خشنود باشد در امور غیر دنیوی نیز لعن و مدحش چندان اساسی نمیتواند داشته باشد.
- پیامبری که به سادهترین امور دنیا آشنا نیست! با پرسش از مردمان عربی که از کودکی، روزگار خود را در نخلستانها سپری کردهاند به خوبی میتوان از چگونگی بارور شدن درختان خرما خبر گرفت، اما روایات فراوانی در کتاب صحیح مسلم و بخاری، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را در اینگونه امور از تمام مردم روزگار خود ناآگاهتر میداند! به عنوان مثال در این دسته از روایات آمده: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از کنار نخلستان عبور میفرمود، مردانی بر سر درختان مشغول گردافشانی و تلقیح نخلهای ماده بودند. حضرت به آنها رو کرد و فرمود: اگر این کار را انجام ندهید خرمای درختان شما بهتر خواهد شد. مسلمانان نیز دستور پیامبر را عمل نمودند و در نتیجه خرمای آن سال مدینه خراب شد و چون پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از موضوع باخبر شد، فرمود: شما در کارهای دنیای خود از من آگاهترید!»[2]
- پیامبری که قرآن را فراموش میکند! مسلم و بخاری درباره فراموشی قرآن از سوی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایات متعددی نقل کردهاند که تنها به موردی از آن اشاره میکنیم: «عایشه گوید: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) صدای قرائت شخصی را از مسجد شنید و فرمود: خدای او را رحمت کند که مرا به یاد آیهای انداخت که آن را فراموش کرده بودم.»[3] حال با وجود چنین روایاتی در صحیح مسلم و بخاری چگونه میتوان به سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که باید برگرفته از وحی الهی باشد، امّا از سوی شخصی چنین فراموشکار صادر میشود، اعتماد نمود؟! پیامبری که آیات قرآن را فراموش میکند و با یادآوری دیگران به یاد میآورد!
- پیامبری که نماز را فراموش میکند! از جمله موارد اسفبار دیگری که در اینگونه روایات جعلی دیده میشود آن که ابوهریره در روایتی، موردی بسیار عجیب و خندهآور از فراموشی نماز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را بیان کرده و چنین میگوید: «پیامبر دو رکعت نماز با ما خواند و سلام داد. آنگاه برخاست و به سوی تختهای که همیشه در حال سخنرانی در مسجد بدان تکیه میزد، رفت. در آنجا ایستاد و دستهایش را به هم کوفت ـ چنان که انسانهای غضبناک میکنند ـ آن روز ابوبکر و عمر هم بودند ولی هیبت رسول خدا مانع شد که آندو سخنی بگویند. آنهایی که عجله داشتند گفتند پیامبر نماز را کم کرد و آنها به سرعت از مسجد خارج شدند تا این که در میان مردم «ذوالیدین» برخاست و عرضه داشت: ای رسول خدا، آیا فراموش کردی، یا نماز کم شده؟! حضرت فرمود: نه فراموش کردم و نه نماز کم شده است. آنگاه از دیگران سؤال کرد: آیا مطلب همانطور است که ذوالیدین میگوید و من نماز را کم خواندهام؟ صحابه عرضه داشتند: بله یا رسول الله، شما نماز را کم خواندید! پس از این سخن، ـ با وجود فاصلهای طولانی که ایجاد شده بود ـ پیامبر دوباره به جای خود بازگشت و نماز را ادامه داد و دو رکعت نماز دیگر خواند و سجده سهو به جای آورد و...»[4]
- پیامبری با نمازهای عجیب و غریب! از دیگر روایات عجیب و شگفتآور، روایاتی است درباره برخی نمازهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که به عنوان نمونه به یکی از آنها اشاره میکنیم: در روایت صحیح بخاری آمده: «بعد از آن که اولین منبر رسوا خدا ساخته شد، حضرت برفراز آن رفته و رو به قبله ایستاد و نماز را اقامه نمود و مردم هم پشت سر حضرت، نماز را اقامه کردند تا این که حضرت به رکوع رفت و مردم هم به متابعت، رکوع کردند و چون حضرت سر از رکوع برداشت، عقب عقب از منبر پایین آمد و بر زمین سجده نمود و دوباره در حال نماز از منبر بالا رفت و رکعتی دیگر خواند و دوباره عقب عقب از منبر پایین آمد و بر زمین سجده نمود.»[5] بخاری در روایت دیگری این نکته را هم اضافه نموده که وقتی حضرت، نماز خود را به پایان رساند رو به مردم کرد و فرمود: «من اینگونه نماز گذاردم تا شما هم از من پیروی کرده و چنین نماز بخوانید!»[6] حال سؤال ما از معتقدان به این احادیث آن است که با وجود چنین روایتی چرا ائمه جماعات اهلسنت برای یک بار هم که شده به این شیوه نماز نخوانده و نمیخوانند؟!
پینوشت:
[1]. صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 2007.
[2]. صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 4، ص 1836.
[3]. صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 543.
[4]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 5، ص 2249.
[5]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 148.
[6]. صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 1، ص 310.
افزودن نظر جدید