سخنرانی امام خمینی (ره) در جمع کشیشهای مسیحی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ آنچه در ادامه میآيد، سخنان امام راحل در جمع كشيشان مسيحی است. از جمله اين كشيشان، جيمى آلن، دال وايت (اسقف اتحاديه كشيشان)، چارلز چزارتى (معاون رياست كليساى آمریکایی)، چارلز كامبل (معلم مركز مطالعات اديان جهان از دانشگاه هاروارد)، جان والش (از دانشگاه برنستون)، ويليام گربى (از دانشگاه برنستون)، توماس اريكس (استاديار تاريخ خاورميانه در دانشگاه جرج تاون) و... بودند. اين سخنرانی در 4 دى 1358 مصادف با 5 صفر 1400 صورت گرفت.
بسم الله الرحمن الرحيم
من متقابلاً ولادت عيسى مسيح را به همه ملتهای مستضعف دنيا و به ملت مسيح و به مسيحيان هممیهنمان تبريك مىگويم. عيسى مسيح همه چيزش معجزه بود. معجزه بود كه از يك مادر باكره متولد شد. معجزه بود كه در مهد سخن گفت. معجزه بود كه براى بشر صلح و صفا و روحانيت آورد. همه معجزه، همه انبيا معجزه هستند، و همه براى ساختن بشر آمدند. همه مىخواهند كه بشر به راه مستقيم الهى سير كند، و همه مىخواهند كه تمام افراد بشر در صلح و صفا و برادرى زيست كنند. اين وظيفه مأمورين الهى است كه در دنيا آمدهاند براى اينكه بشر را از اين عالم به عالم بالا ببرند. و يك وظيفه هم روحانیون ملتها دارند؛ روحانیون مسيح، روحانيون مسلمان، روحانيون يهود، همه روحانيون. و آن وظيفه تبعيت تام از پيغمبرها، و از آنهایی كه آمدند براى تربيت بشر و براى صلح و صفا بين تمام افراد بشر. روحانيون در مرتبه اول واقعاند براى تحقق دادن به آرمانهای انبيا كه همان وحى الهى است. روحانيون يك وظيفه الهى دارند كه اين وظيفه الهى بالاتر از آن وظايفى است كه ساير مردمدارند. يك مسئوليت الهى دارند. روحانيون مسئولاند در مقابل پيامبران و در مقابل خداى تبارك و تعالى. مسئولاند كه تعليمات انبيا را به مردم برسانند و دست مردم را بگيرند و از اين گرفتاریهایی كه دارند نجات بدهند.
مردم دنيا امروز مبتلا هستند به قدرتهای بزرگ، و به قدرتهایی كه شيطانى هستند و در مقابل انبياى بزرگ ايستادند و نمىگذارند تعليمات انبيا تحقق پيدا بكند. روحانيت مسيح يك خصوصيت زيادى دارد، و آن اينكه قدرتهای بزرگ مسيحى هستند، مدعى مسيحيت هستند و آن قدرتهای بزرگاند كه در دنيا برخلاف تعليمات خداى تبارك و تعالى كه به همه انبيا تعليم فرموده است و برخلاف تعليمات عيسى مسيح عمل مىكنند. روحانيت مسيح موظف است به حسب تعليمات مسيح، و به حسب تعليم خداى بزرگ كه با اين قدرتهایی كه برخلاف مسير انبيا و برخلاف مسير مسيح رفتار مىكنند، مبارزه معنوى بكنند. آنها را ارشاد بكنند به ملت مسيح. هدايت كنند ملت مسيح را كه تبعيت از اين قدرتهایی كه بر ضد مسيح هست نكنند.
من وقتى با روحانیون مسيح مواجه مىشوم بايد مسائلى كه مربوط به روحانيت است عرض كنم. مسائل مربوط به شما اين است كه مسائل دنيا را آن طور كه هست بررسى كنيد، و ببينيد به ملتها از دست مدعيان مسيحيت چه مىگذرد. شما آمديد ايران و معلوم نيست بتوانيد در ايران آنقدر بمانيد كه شهداى ما را ببينيد، قبور شهداى ما را ببينيد. شما در بهشتزهرا رفتيد و قبور يك عده از شهدا را ديديد. هر جاى ايران برويد از اين قبور هست. شما معلولين ما را نديديد. هر جاى ايران برويد كسانى كه دست و پاى خودشان را از دست دادند و مجروح شدند، معلول شدند و از زندگى ساقط شدند خواهيد ديد. چه خوب بود كه شما مسیحیان و شما روحانیون مسيح يك مدتى مىمانديد در ايران، و به شهرهاى مختلف ايران و به دهات و روستاهاى مختلف ايران مىرفتيد، و مشاهده مىكرديد آثار جرم آن كسى را كه طرفدار او رؤساى جمهور امريكا بودند. آن کسانی که امريكا به ما تحميل كرد و رؤساى جمهور امريكا تحميل ما كردند.
شما روحانيت مسيح بايد مسيح را از اين تنگنايى كه ايجاد كردهاند رؤساى جمهور شما، نجات بدهيد. مسيح چشمش به علماى مسیحیان و ساير قشرها، روشن است. مسيح چشمش اين است، مطالعه مىكند، تحت نظر قرار داده است شما را، كه شما با اين ظالمهایی كه با بشر اینطور كردند چه رفتار مىكنيد. آيا در كليساهاى شما هیچوقت راجع به اين جرائم صحبتى شده است؟ آيا از پاپ انكارى راجع به اين مصائب شده است؟ آيا پاپ كه ما را به حسب آن چيزى كه در روزنامه بود، محكوم كرده است كه اين گروگانها را نگه داشتيم، پاپ مطلع هست از اينكه اینها چه بودند و چه هستند؟ آيا محكوم كردن يك ملت ضعيف درخور شأن يك روحانىاى است كه خود را روحانيت بزرگ مسيح مىداند؟ آيا محكوم كردن آنهایی كه پنجاه سال در زير يوغ اين قدرتهای بزرگى كه با طرفدارى حکومتهایی كه خودشان را به مسيح نسبت مىدهند و مىگويند مسيحى هستيم، آيا هیچوقت به اینها انكار شده است؟ آيا روحانیون مسيح انكار اين اعمال ظالمان كه برخلاف دستورات عيسى مسيح است، هیچوقت انكار اين مسائل را كردهاند؟ ما در پاريس در عيد مولود حضرت مسيح اعلامى كرديم و راجع به مظالمى كه شده است، آنجا چيزهايى نوشتيم، و مع الأسف گفته شد كه پاپ اجازه نشر آن را ندادند. چرا بايد يك روحانيت بزرگ مسيح با مظلومها اینطور عمل كنند؟ چرا بايد روحانيت بزرگ مسيح مظلومها را محكوم كنند و طرفدارى از ظالم كنند؟
آيا شماها اطلاع نداريد از اين جرمهايى كه در اينجا واقعشده است؟ آيا شما اطلاع نداريد كه يك ملتى را تمام ذخايرش را بردند و خودش گرسنه مانده است؟ آيا اطلاع نداريد كه يك ملتى را چندين سال؛ در طول پنجاه سال، با زجر و زحمت تحت فشارها قراردادند و همه دارايى او را به دولتهای بزرگ دادند؟ آيا روحانيت مسيح اطلاع ندارد كه برخلاف گفته همه انبيا و برخلاف گفته مسيح داراییهای ايران را آقاى كارتر حبس كرده است، سد كرده است در همه بانکها؟ آيا عيسى كه براى عدالت آمده است و مردم را به عدالت مىخواهد وادارد، و شما موظفيد كه عمل كنيد به آن چيزى كه عيسى مسيح فرموده است و ظالمها را وادار كنيد به عمل كردن. آيا مطلع هستيد كه يك ملت ضعيف را چطور مىخواهند در تحت فشار قرار بدهند؟ آيا مطلع هستيد كه حصر اقتصادى كه آقاى كارتر مىخواهد انجام بدهد، معنايش اين است كه مىخواهد- در نظر او اين است- كه سیوپنج ميليون جمعيت از گرسنگى بميرد؟ آيا آقاى پاپ مطلع از اين مسائل هست و ما را محكوم مىكند؟ يا به او بد مسائل را مىرسانند؟ اگر مطلع هست واى به حال ما و واى به حال مسيحيت و واى به حال علماى مسيح، و اگر مطلع نيست واى به حال واتيكان. چرا بايد شما آقايان كه آمديد اينجا مسائل را آن طور كه هست ادراك نكنيد و به واتيكان چرا نبايد برسانيد؟ آيا واتيكان از شما قبول نمىكند؟ آيا واتيكان از اشخاصى كه طرفدار ابرقدرتها هستند و طرفدار ظالمها هستند قبول مىكند مسائل را، از مظلومين قبول نمىكند؟ آيا مظالم اين ابرقدرتهایی كه خودشان را به مسيحيت زدند و مىچسبانند به حضرت مسيح، اين مظالمى كه اینها كردند، به كجا بايد گفت؟ با كى بايد در ميان گذاشت؟ با شما روحانیون مسيح بايد در ميان گذاشت؟ با آقاى پاپ بايد در ميان گذاشت؟ آيا صداى ما به آقاى پاپ مىرسد؟ مىگذارند برسد؟ اگر رسيد ترتيب اثر به صداى مظلوم مىدهد ايشان؟ بناى ايشان هست كه با مظلومها، با آن اشخاصى كه تحت ظلم هستند و برخلاف دستورات حضرت مسيح با آنها عمل مىشود يك معارضهاى بكند؟ ايشان از اين مظالمى كه الآن در دنيا واقع مىشود و با دست رئیسجمهور امريكا واقع مىشود و قبلاً شد و به دست رؤساى جمهور واقع شد، ايشان بىاطلاع هستند؟ ايشان نمىدانند در فلسطين و لبنان و ويتنام و ساير جاها چه مىگذرد و از كى اين مظالم واقع مىشود؟ به آقاى پاپ اين مسائل اصلاً نمىرسد؟ ايشان در محاصره هست و كسى با او نمىتواند صحبت بكند؟ يا مىدانند، مطلعاند، مسائل را مىدانند و ساكت نشستند؟ ما اين سؤال را داريم كه چرا سكوت در مقابل ظلم؟ اين دستور حضرت مسيح هست!؟ چرا واگذار كردند ابرقدرتها را به حال خود تا هرچه جنايت مىخواهند بكنند و هرچه مظلومان را مىخواهند از بين ببرند؟
عيسى مسيح كه پيامبر صلح هست و مىخواهد صلح در دنيا باشد و الآن عيد صلح هست. شما مىدانيد كه در عيد صلح در اين مواردى كه الآن اینها مشغول جنگ هستند چه مىگذرد؟ شما از امثال اين رؤساى جمهور باور مىكنيد كه یکوقت مىآيند و دعا مىكنند، دعاى آنها را باور مىكنيد؟ شما اين تبليغاتى كه الآن در آمريكا بر ضد ما مىشود، اين روزنامههايى كه بر ضد ما تبليغ مىكنند، اين راديوها و تلویزیونهایی كه بر ضد ما تبليغات مىكنند، آيا از آنها مطلع هستيد؟ آيا از وضع مظلومها مطلعيد و مىدانيد كه اين تبليغات بر ضد مظلومها و بر وفق مرام ظالمهاست؟ شماها وظيفه نداريد كه از اين تبليغات جلوگيرى كنيد؟ آقاى پاپ وظيفه ندارند كه هدايت كنند اینهایی كه بر ضد مظلومين قيام كردند؟ با قلم خودشان، با قدم خودشان، با همه وسایل تبليغاتى بر ضد مظلومين قيام كردند، آقاى پاپ وظيفه ندارند از اینها جلوگيرى كنند؟ پس كى وظيفه دارد؟ مذهب مسيح را كى بايد ترويج كند؟ كى بايد تعليمات مسيح را به مردم بگويد؟ فقط تعليمات مال آن قشر پايين است؟ تعليمات مال اين زاغهنشینان است؟ تعليمات مال كشاورزان است؟ يا اولى به تعليمات آن طبقه بالا هستند؟ آيا نبايد آنها را به تعليمات مسيح آشنا كرد؟
دردها زياد است و نه وقت شما و نه وقت من مجال اين دارد كه دردهاى يك ملت ضعيف را به شما برسانند. من به شما كه روحانیون مسيح هستيد، به وسيله شما به ملت امريكا، به روحانیون امريكا، به روحانيت مسيح در تمام دنيا پيام مىفرستم كه هم مظلومين را دريابيد و هم حضرت عيسى را و هم مذهب مسيح را. مذهب مسيح و حضرت عيسى در معرض اتهام واقعشده است، اين مذهب را دريابيد. آقاى پاپ در معرض اتهام است. مردم حق ندارند بگويند اين «چرا» را. حق ندارند كه [بپرسند] چرا آقاى پاپ مظلومين را محكوم مىكنند براى ارضاى ظالمها؟ شماها برسانيد اين مسائل را به مردم. ملت امريكا را مىگويند بر ضد ما تجهيز كردند در اين عيدى كه بايد عيد صلح باشد. و رئیسجمهور امريكا در همهجا؛ در بين مظلومين جنگ راه انداخته است. مظلومين را دارد مىكوبد. معذلک روحانیون مسيح ساكت اند. چرا بايد ساكت باشند؟ چرا بايد از حال مظلومين مطلع نباشيد؟ چرا اگر از حال مظلومين مطلعيد بايد با ظالمها مقابله نكنيد و لااقل هدايت نكنيد آنها را؟
منبع: صحيفه امام، ج 11، ص 407-412، سخنرانى امام خمینی (ره) در جمع کشیشهای مسيحى، 4 دى 1358، قم.
دیدگاهها
ناشناس
1394/07/24 - 01:44
لینک ثابت
خیلی متشکرم. میخواستم بدانم
uzgun
1394/07/24 - 12:29
لینک ثابت
سخنرانى [در جمع كشيشهاى مسيحى
ناشناس
1394/07/26 - 02:00
لینک ثابت
تشکر از شما. میخواستم بدانم
uzgun
1394/07/26 - 18:02
لینک ثابت
دقیقا نمیدونم... ولی بررسی
افزودن نظر جدید