اشکال مسیحیان بر روایت قرآن از داستان یوسف (ع) و زلیخا

  • 1394/07/01 - 08:07
کتاب مقدس مسیحیان سرشار از تهمت‌های ناروا به انبیاء بزرگ الهی است و آنان هیچ‌گونه عصمتی برای پیامبرانشان قائل نیستند؛ در کتاب مقدس مسیحیان در مورد حضرت نوح (علیه السلام) چنین آمده است: «و نوح‌ به‌ فلاحت‌ زمین‌ شروع‌ کرد و تاکستانی‌ غرس‌ نمود. و شراب‌ نوشیده‌، مست‌ شد و در خیمۀ خود عریان‌ گردید». و در جای دیگر گناه بزرگی به حضرت داوود (علیه‌السلام) نسبت داده‌اند: «و از پشت‌بام...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کتاب مقدس مسیحیان سرشار از تهمت‌های ناروا به انبیاء بزرگ الهی است و آنان هیچ‌گونه عصمتی برای پیامبرانشان قائل نیستند؛ در کتاب مقدس مسیحیان در مورد حضرت نوح (علیه السلام) چنین آمده است: «و نوح‌ به‌ فلاحت‌ زمین‌ شروع‌ کرد و تاکستانی‌ غرس‌ نمود. و شراب‌ نوشیده‌، مست‌ شد و در خیمۀ خود عریان‌ گردید».[1] و در جای دیگر گناه بزرگی به حضرت داوود (علیه‌السلام) نسبت داده‌اند: «... و از پشت‌بام زنی را دید که خویشتن را شستشو میکند؛ و آن زن بسیار نیکو منظر بود ... داوود با او هم‌بستر شد و او از نجاست خود طاهر شده، به خانۀ خود برگشت؛ و آن زن حامله شد و فرستاده، داوود را مخبر ساخت و گفت که من حامله هستم».[2] در مقابل مسیحیان، مسلمانان با حجت‌های عقلی و نقلی قائل به عصمت همه انبیاء الهی هستند. مسیحیان چون از اعتقاد مسلمانان به عصمت پیامبران، مطلع هستند، به قرآن ما اشکال وارد کرده و بیان داشته‌اند که خداوند در قرآن کریم، عصمت یوسف (علیه‌السلام) زیر سؤال برده‌اند؛ و همین اشکال خود دلیل بر عدم تطابق اعتقاد مسلمانان با فرامین خداوند در قرآن است و درنتیجه یا اعتقادات مسلمانان صحیح نیست و یا قرآن کتابی نیست که مسلمانان آن را حجت می‌دانند.
آیه‌ای که موردنظر مسیحیان است، آیه 24 سوره مبارکه یوسف می‌باشد. خداوند در این آیه می‌فرمایند: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصينَ [یوسف/24] وى يوسف را قصد كرد يوسف هم اگر برهان پروردگار خويش نديده بود قصد او كرده بود، چنين شد تا گناه و بدكارى را از او دور كنيم كه وى از بندگان خالص شده ما بود». عبارت موردنظر مسیحیان «هَمَّ بِها» بوده و می‌گویند آیه همَّ یوسف بالفساد! را بیان می‌کند؛ یعنی همان‌گونه که زلیخا قصد یوسف (علیه السلام) را کرد، وی نیز قصد او که همان قصد فساد بوده است کرده و بنابراین عصمت پیامبران با آیه قرآن مطابقت ندارد.
حقیقت مطلب این است، مسیحیان همان‌گونه که به پیامبران خود تهمت ناروایی زده‌اند، بدون علم به قرآن و فرامین الهی نیز تهمت ناپسندی زده‌اند. چراکه این حرف مورد پذیرش هیچ‌یک از افرادی نیست که کوچک‌ترین اطلاعاتی نسبت به زبان عربی دارند. صاحب بیان السعاده در تفسیر این آیه چنین می‌نویسند: «و جمله‏‌ى هَمَّ بِها در معناى جزاء لَوْ لا است، گويا كه گفته باشد: «لو لا أن رأى برهان ربه لهم بها» يعنى اگر نبود كه يوسف برهان پروردگارش را ديد به آن امر همت مى‌‏بست، يعنى این‌که ترك همت از جانب يوسف به سبب ديدن برهان پروردگار بود نه از امر ديگرى از قبيل عنّين بودن و ضعف، يا مانع ديگر».[3]
صاحب «انوار درخشان» نیز برخلاف مسیحیان همت یوسف (علیه‌السلام) را بر امتناع از خواسته زلیخا تفسیر کرده و چنین بیان داشته‌اند: «جمله عطف و نيز مبنى بر سوگند است و بديهى است كه همت يوسف به قرینه سياق در مقابل همت ملكه مبنى بر دفاع و امتناع از خواسته او است».[4] نتیجه این تفاسیر این است که چنین تهمت‌هایی از ساحت مقدس یوسف (علیه‌السلام) دور بوده و وی هرگز قصدی مشابه قصد زلیخا که قصد به فساد بود به هر دلیلی نداشته است؛ درنتیجه بین اعتقاد مسلمانان و آیات قرآن هیچ اختلافی وجود ندارد و جای هیچ بهره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌جویی در میان نیست.
ممکن است این اشکال به ذهن خواننده محترم برسد که بر طبق قواعد عربی جزاء نمی‌تواند بر شرط مقدم شده و نمی‌توان گفت رؤیت برهان پروردگار باعث عدم قصد یوسف (علیه‌السلام) به زلیخاست، درنتیجه عدم پذیرش استدلال به معنای عدم پذیرش پاسخ بوده و اشکال بر قوت خود باقی است. اگرچه این قاعده عربی اختلافی بوده ولی با این حال علامه طباطبایی به خوبی احتمال گرفتن چنین اشکالی را پیش‌بینی کرده و به آن به این صورت جواب می‌دهند: «ولیکن بايد دانست كه جمله وَ هَمَّ بِها جزاى لو لا نيست، بلكه به دليل اينكه عطف شده بر وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ و جمله همت به جمله قسم‌خورده شده براى لام قسم در لقد است، پس جمله وَ هَمَّ بِها نيز قسم‌خورده شده آن خواهد بود و چون معناى جزاء را هم داشته‏‌اند لذا جزاى او حذف شده و مثل اين شده كه بگوييم به خدا قسم هرآینه او را مى‏‌زنم اگر مرا بزند و معلوم است كه به خاطر ان شرطيه معنى اين مى‏‌شود: به خدا سوگند اگر مرا بزند من او را مى‏‌زنم».[5] با تمام این تفاسیر معنای آیه چنین می‌شود: «به خدا قسم هرآینه همسر عزيز قصد او را كرد و به خدا قسم او هم اگر برهان پروردگار خود را نديده بود هرآینه قصد او را كرده بود».[6] با توجه به این تفاسیر و این معنی حضرت یوسف (علیه السلام)، خو را هرگز به گناه و فساد نیالود و بر انسان منصف لازم است که به این مطلب علمی، با دید علمی نگریسته و از هرگونه سطحی‌نگری و استدلال مغرضانه، اجتناب کند.

پی‌نوشت:
[1]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، پیدایش 9: 20-21
[2]. ترجمه قدیم کتاب مقدس، دوم سموئیل، 11: 2-5
[3]. ترجمه بيان السعادة فى مقامات العبادة، خانى رضا / حشمت‌الله رياضى، مركز چاپ و انتشارات دانشگاه پیام نور، تهران، 1372 ش، ج‏7، ص: 477
[4]. انوار درخشان، حسينى همدانى سيد محمدحسین، کتاب‌فروشی لطفى، تهران، 1404 ق، ج‏9، ص: 52
[5]. ترجمه تفسير الميزان، موسوى همدانى سيد محمدباقر، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1374 ش، ج‏11، ص: 172
[6]. ترجمه الميزان، ج‏11، ص: 173

تولیدی

دیدگاه‌ها

متشکرم رسپینا

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.