محبت اهلبیت از منظر علمای اهلسنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از جنبههای شناخت اهلسنت، شناخت عقیده و اندیشه و نوع برخورد آنان با اهلبیت پیامبر است و این جنبه از شناخت به جهات مختلفی بروز میکند که عبارتند از: آگاهی بر قضاوت صحیح و ناصحیح دیگران دربارهی اهلبیت و همچنین آگاهی دقیق از دیدگاه اهلسنت و غلات درباره اهلبیت و نیز محبت اهلبیت محور اتحاد در میان امت اسلامی از هر گروه و مذهب که باشند و در آخر آراء و نظرات اهلسنت درباره اهلبیت که خود باعث اثبات حقانیت مکتب اهلبیت گردیده و حجت را بر همه تمام میکند و در این زمره علما و بزرگان اهلسنت که در واقع هدایتگران امت اسلامی هستند، بیشتر نمود پیدا میکنند، چرا که اینان با هر عقیدهای که باشند مسلمانان از آنان پیروی میکنند و با حداقل با آنان همراه و همگام خواهند بود.
لذا در این چند سطر اشاره مختصری از بزرگان اهلسنت نسبت به اهلبیت پیامبر خواهیم کرد که چگونه اینان محبّ اهلبیت هستند؛
- امام ابوحنیفه: در کتاب حاشیه نبراس آمده است که ائمه مذاهب اربعه هر کدام با یک تن از اهلبیت و پیامبر بیعت کردهاند: «ان الائمه المتبوعین فی المذهب بایع کل واحد منهم لامام من اهل البیت فبایع ابوحنیفه لابراهیم بن عبدالله بن الحسن...»[1] لذا ابوحنیفه در عصر خود بیشترین ارتباط را با اهلبیت پیامبر داشته و از آنان حمایت میکرده است. او در انقلاب و قیام زید بن علی بن حسین با مال خود شرکت داشت.[2]
- امام مالک بن انس: او درباره امام صادق(علیه السلام) میگوید: «ما رأت عین افضل من جعفر بن محمد زهداً و فضلاً و عباده و...[3] چشمانم تاکنون بهتر از امام صادق (علیه السلام) از لحاظ زهد و فضیلت و عبادت و ... ندیده است.»
- امام شافعی: او درباره حضرت علی(علیه السلام) میگوید: «لولا علی لما عرف شیئ من احکام اهل البغی.[4] اگر علی (علیه السلام) نمیبود، مردم احکام اهل بغی را نمیشناختند.»
- امام احمد بن حنبل: از او نقل شده که میگوید: «ما جاء لاخذ من الصحابه من الفضائل ما جاء لعلی بن ابیطالب.[5] فضائلی که درباره علی(علیه السلام) در احادیث وارد شده، برای هیچ یک از صحابه نقل نشده.»
- شعبی: او درباره اهلبیت پیامبر میگوید: «احب باهل بیت نبیک و لا تکن رافضیاً و اعمل بالقرآن و لا تکن حروریاً.[6] اهلبیت پیامبر را دوست داشته باش ولی رافضی نباش به قرآن عمل کن، اما خارجی نباش.»
- ابن کثیر: درباره شهادت امام حسین(علیه السلام) میگوید: «بر هر مسلمانی سزاوار است که در قتل امام حسین محزون شود، چون او از سادات و بزرگان اسلام و از علمای صحابه و فرزند بهترین دختر پیامبر و عابد و شجاع و سخی است.»[7]
- ابن حبان: او درباره امام رضا (علیه السلام) میگوید: «مات علی بن موسی الرضا بطوس من شربة سقاه ایاه المامون... قد زرته مراراً کثیره و ما حلّت بی شدة فی وقت مقامی بطوس، فزرت قبر علی بن موسی الرضا صلوات الله علی جدّه ازالتها عنی الا استجیب لی و...[8] علی بن موسی الرضا با سم مامون رحلت کرد ... من بارها آن را زیارت کردم، وقتی در طوس بودم، هیچ مشکلی بر من وارد نمیشد مگر آنکه به زیارت قبر علی بن موسی الرضا صلوات الله رفته و از خدا گشایش آن را میخواستم و به اجابت میرسید.»
- ابن ابی الحدید: او محبت بسیاری به اهلبیت، به ویژه نسبت به حضرت علی (علیه السلام) داشته، به اندازهای که برخی از علمای اهلسنت او را شیعه میدانند، ابن ابی الحدید درباره مخالفان حضرت علی (علیه السلام) مینویسد که: «تمام اصحاب جمل نزد ما اهل دوزخاند الا کسانی که توبه کردند وگرنه آنها هم اهل جهنم بودند چرا که بر بغی اصرار داشتند و مُردند...».[9]
- تفتازانی: او در مذمت یزید و قیام امام حسین و شهادت حضرت مینویسد: «ظلمی که بر اهلبیت پیامبر واقع شد، قابل کتمان نیست ... لعنت خدا بر کسانی باد که در ظلم بر اهلبیت مباشرت کردند و راضی به آن بودند و در راه آن سعی و تلاش نمودند».[10]
- بیهقی: او از جمله کسانی است که به زیارت امام رضا(علیه السلام) مشرف شده و آن بارگاه و قبر را بسی بزرگ و با عظمت یافته است.[11]
- غزالی ـ جوینی ـ شعرانی ـ خواجه معین الدین هراتی ـ ملا علی قاری و ... همه و همه محب اهلبیت پیامبر بودند و در کتب خود از فضائل و احادیث اهلبیت پیامبر سود جسته و به نقل احادیث از طرف اهلبیت پیامبر افتخار میکردند.
پینوشت:
[1]. نبراس، ملا هادی سبزواری، نشر بیدار، قم، تحقیق محسن بیدارفر، ( 1380 ش)، ص 519.
[2]. دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر آیت الله موسوی بجنوردی، چاپ تهران،( 1367 ش)، ج 5 ص 386.
[3]. مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب، انتشارات علامه، قم، ( 1379 ق)، ج 4 ص 275.
[4]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، ( 1404 ق)، ج 9 ص 331.
[5]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، تحقیق محمد باقرمحمودی، ج 1ص 26.
[6]. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دار الفکر، بیروت، ( 1415ق)، ج 52 ص 372.
[7]. بدایة و نهایه،ابن کثیر، دار احیاء التراث العربی، بیروت، تحقیق علی شیری، ج 8 ص 220.
[8]. الثقات ابن حبان، دار الفکر، بیروت، ( 1471 ق)، ج 8، ص 456.
[9]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، کتابخانه نجفی مرعشی، قم،( 1404 ق)، ج1 ص 17.
[10]. شرح مقاصد، تفتازانی، انتشارات رضی، قم، ( 1376 ش)، ج 5 ص 311.
[11]. تاریخ بیهقی، بیهقی، دارالفکر، بیروت، (1419 ق)، ج2 ص 814.
افزودن نظر جدید