هدف خلفا از منع انتشار احادیث
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سؤالی که شاید برای هر محققی پیش آید، اين است كه انگیزه خلفا در منع گسترش احادیث نبوی چه بود؟ آیا به راستی خلفا از نقل احادیث جلوگیری میکردند؟ در این نوشتار مروری به کتب اهل سنت در این زمینه میکنیم.
مشهورترین قضیه جلوگیری از انتشار حدیث در جریان قرطاس بود. بخاری میگوید: «هنگامى که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در آستانه رحلت از دنیا، قرار گرفت و اطراف حضرت گروهی از جمله عمر بن خطاب در خانه آن حضرت حاضر شده بودند، فرمود: قلم و کاغذى بیاورید تا چیزی براى شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید. عمر گفت: بیمارى بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) غلبه کرده (و العیاذ باللّه هذیان مىگوید) و ما قرآن را داریم و براى ما کافى است».[1]
عايشه مىگويد: «پدرم پانصد حديث از رسول خدا جمع کرده بود و همه را آتش زد»![2] در کتاب دیگر با سند صحیح نقل شده است، که عمر میگفت: «حدیث را محو کنید».[3]
البته روایات در این باره در کتب اهل سنت بسیار است و به جهت اختصار فقط به این سه نقل اکتفا شد.
اکنون از پيروان خلفا سوالی داریم، آیا خلفا نمیدانستند که طبق دستور قرآن سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) حجیت دارد؟ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم؛[نساء/59] اى کسانى که ایمان آوردهاید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [اوصیاى پیامبر] را!» پيامبراكرم (صلى الله عليه و آله) علاوه بر ابلاغ آيات الهى، دستورات ديگرى نيز داشت. البتّه آنها نيز در پرتو وحى الهى بود، ولى در قرآن مطرح نگرديده بود و معناى اطاعت از رسول در كنار اطاعتِ خداوند، عمل به همان دستورات نبوى است.
اما به راستی خلفا چه هدفی از عدم نشر احادیث داشتهاند؟ اگر منصفانه و به دور از هرگونه تعصب، جويای حقيقت باشيم به اين نتيجه خواهيم رسيد که ممنوعيت تدوين حديث ريشه سياسی دارد، آنان احاديثی را که بيانگر فضائل و مناقب اهلبيت بودند مانع رسيدن به اهدافشان میدانستند، و برای از بين بردن اين موانع، دستور ممنوعيت تدوين احاديث را صادر کردند. به راستی آیا هدفی جز این کار داشتهاند؟
پینوشت:
[1]. بخاری، صحیح بخاری، ج7 ص120، المحقق: محمد زهير بن ناصر الناصر، الناشر: دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانية بإضافة ترقيم ترقيم محمد فؤاد عبد الباقي)، الطبعة: الأولى، 1422هـ،
[2]. ذهبی، تذكرة الحفاظ ج 1ص 5، دار النشر: دار الكتب العلمية، بيروت، الطبعة: الأولى
[3]. زهير بن حرب أبو خيثمة النسائي، كتاب العلم ج 1 ص 11، دار النشر: المكتب الإسلامي، بيروت، 1403 ه.ق، 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: محمد ناصر الدين الألباني
افزودن نظر جدید