شناخت برخی از شاخصههای فرق انحرافی
پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب- همانطوری که تمامی ادیان الهی از شاخصههای خاصی برخوردار هستند، تمامی فرقههای انحرافی و غیر الهی نیز شاخصههای دارند که بهواسطه آنها از ادیان توحیدی متمایز میشوند. در اینجا به برخی از شاخصههای فرق انحرافی اشاره میشود.
۱. اعتقاد به تکلیف گریزی و اباحی گری و برداشتن قید و بند دین
از دیرباز اندیشههایی بوده و هست که در برابر اندیشه تکلیف مداری قرار داشتهاند. این اندیشهها کوشیدهاند انسان را موجودی رها و آزاد از تکلیف معرفی کنند و با طرح شبهههایی در میان افراد ناآگاه، نظر خود را دارای مبانی استواری جلوه دهند. اندیشه «اباحی گری» و «تساهل و تسامح» از جمله این اندیشهها به شمار میآید.
فرقه صوفیه یکی از فرقههایی است که در برخی موارد قائل به اباحی گری و تکلیف گریزی است. این فرقه در قرنهای نخست پس از ظهور اسلام شکل گرفت و جزو معدود فرقههایی است که تاکنون توانسته به حیات خود ادامه دهد و در میان برخی جوامع اسلامی راه یابد. این در حالی است که بسیاری از آداب و افکار برخی از آنان، از مبانی عقلی و شرعی فاصله گرفته و افزون بر فقیهان متشرعه، شمار بسیاری از مشایخ بزرگ آنها نیز از جنید بغدادی تا خواجه عبدالله انصاری به سخنان نادرست و تندرویهای ایشان اعتراض کردهاند. [۱]
به دلیل شباهت میان برخی اندیشههای ایشان با اندیشههای عارفان و زاهدان راستین، برخی دوستداران حقیقت و معرفت که سادهاندیشاند، به این فرقه علاقهمند میشوند.
۲. بهرهگیری از علوم غربیه (سحر و جادو و علم اعداد و رمالی)
ترویج سحر و جادوگری از راهکارهای جذب افراد است که امروز توسط رهبران این نوع فرقهها انجام میگیرد. آنان همواره کوشیدهاند با چشمبندی، تردستی و جادوگری، علاوه بر ساختن یک چهره مقدس و خداپرستانه برای خود، پیروانی را جذب و به سمت معنویتهای کاذب سوق دهند. ازجمله کسانی که از این مسئله جهت رسیدن به مقاصد خود بهره گرفت، محمد مشعشعی است. وی با کمک جادو ادعای نیابت از امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را نمود.
آغاز جدی دعوی نیابت مهدی (عجل الله فرجه الشریف) از سوی محمد بن فلاح در ۸۴۰ ق (یکی دو سال پیش از فوت ابن فهد) را باید پس از دستیابی دزدانه وی به کتاب استادش ابن فهد بنام «علوم غریبه و عجیبه و کرامات مهیبه» دانست که از رهگذر آن، وی توانست بر برخی رموز و اسرار علوم غریبه آگاهی یافته و بر انجام کارهایی شعبده بازانه و جادوگرانه قادر شود. [2] با بالا گرفتن ادعاهای سید محمد، ابن فهد، فتوای قتل او را صادر نمود اما وی در نزد حاکم واسط مدعی شد از صوفیان سنی است و ابن فهد و پیروانش شیعیانیاند که به سبب دشمنی حکم به قتل او دادهاند، و بدین نحو توانست از مرگ نجات یابد. بعد از آن، با آزادی در میان اعراب بطایح (خورهای جنوب عراق و خوزستان)، به تبلیغ خود پرداخت و با توسل به شعبده و کارهای جادوگرانه، عشیرههای عرب را گردآورده و قدرت و شوکتی به هم برساند. [3]
۳. کرامت سازی و جعل شخصیت برای بزرگان خود
یکی از اقداماتی که فرقههای انحرافی و منجمله فرقهی صوفیه بهشدت روی آن مانور میدهد و در شرححالنویسیها و بازگویی آنها بهره زیادی از آن میبرد، کرامت سازی است. ایشان درباره کرامت داشتن و صاحبنفس بودن هم ادعاهای بسیاری دارند. بزرگان ایشان معتقدند که علم خود را بهطور مستقیم از ذات لایزال الهی دریافت کردهاند! محیی الدین عربی از قول بایزید بسطامی مینویسد: «بایزید مدعی است که شما دانش خود را از مردگان میگیرید، ولی ما علم و دانش خود را مستقیماً از خدا اخذ میکنیم!»[۴]
باید توجه داشت که با دانستن شاخصههایی که برای فرقههای انحرافی بیان میشود، حدومرز حق و باطل مشخصشده و حق از باطل تمییز داده میشود.
پینوشت:
[۱]. زرین کوب عبدالحسین، دنباله جستوجو در تصوف ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۶، چاپ ۲، ص ۹
[۲]. مدرسی چهاردهی، مرتضی، مشعشعیان، دوماهنامه بررسیهای تاریخی، بهمن و اسفند ۱۳۵۶ - شماره ۷۴، ص ۱۵۳
[۳]. الشیبی کامل مصطفی، تشیع و تصوف، مترجم علیرضا ذکاوتی قراگزلو، امیر کبیر، ۱۳۷۴ ص ۲۸۸
[۴]. محمدبنعلی ابنعربی، فتوحات مکیه،، مترجم محمد خواجوی، مولی، تهران، ص ۳۱
افزودن نظر جدید