اولی و دومی و سومی در زیارت عاشورا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ معمولاً در اماکنی که وهابیون، فعالیت گسترده دارند و دنبال سوژهسازی علیه شیعیان میباشند، به شکلهای مختلف میکوشند تا با دستاویز قرار دادن برخی موضوعات حاشیهای، افکار عمومی را علیه شیعیان بسیج کرده و از آن بهرهبرداری تبلیغاتی کنند؛ به عنوان نمونه همهسال در مراسم حج و یا عمره در کنار قبور ائمه بقیع (علیهم السّلام) هنگامی که زائران شیعه با کتابهای مفاتیحالجنان مشغول توسل به امامان چهارگانه خود در آن مکان مقدّس هستند، مأموران وهّابی سعودی جلو میآیند و کتابهای شیعیان را از دست آنان میگیرند و میپرسند: مراد از «اولی»، «دومی» و «سومی» که در زیارت عاشورا «لعن» میکنید، چه کسانی هستند؟
بهترین پاسخ برای اینگونه افراد و دفع شرّ آنان چند پاسخ است:
- ما از کجا بدانیم منظور از این چند نفر چه کسانی هستند؟ اگر گویندهی این جملات میخواست مراد خود را آشکار بگوید که میگفت و به اجمال و ابهام واگذار نمیکرد و شما که علم غیب را حتی برای انبیا نیز قائل نیستند، چگونه توقّع دارید ما بدانیم که مراد از این سه نفر چه کسانی هستند؟! یکی از روحانیون شیعه میگوید: «در مسجدالنبی، کتاب مفاتیح دستم بود، یکی از مأموران وهّابی آن را از دستم کشید و زیارت عاشورا را آورد و گفت: اوّل و دوم و سوم که لعن میکنید چه کسانی هستند؟ گفتم: مگر لازم است بدانیم چه کسانی هستند؟ گفت: چنان چه انسان کسی را نشناسد، چگونه او را لعن میکند؟ گفتم: مردم که پنج وقت نماز میخوانند و مرتب میگویند «غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین» آیا «مغضوب علیهم» و «ضالّین» را میشناسند؟ فکری کرد و گفت: خیر، نمیشناسند. گفتم: هنگامی که نمیشناسند چگونه از خداوند میخواهند که آنان را در زمرهی «مغضوبین» و «ضالّین» قرار ندهد؟ گفت: این نماز است و دستور است که چنین بخوانند و خداوند نخواسته تا ما بدانیم آنان چه کسانی هستند. گفتم: این هم زیارت است و دستور دادهاند که چنین بخوانیم و کسی منظور از آنان را نداند. همچنین مورد مشابهی که برای یکی از مراجع تقلید شیعه اتفاق افتاد و با زیرکی و پاسخ زیبای وی به مأموران سعودی، دهان مأموران وهابی بسته شد و آن بزرگوار توانست با پاسخ خود از بازگشت آنان رهایی یابد.»
- شما (وهابیت) که چنین پیشداوری را از سوی شیعه میکنید که مراد شیعیان از لعن اولی، خلیفه اول اهلسنت، مراد از دومی خلیفه دوم اهلسنت و مراد از سومی خلیفه سوم اهلسنت است، پس به همین روال آیا جرئت میکنید چهارمی را نیز خلیفهی چهارم خود یعنی علی بن ابی طالب (علیه السّلام) بدانید؟ اگر پاسخ دهنده بگوید: نمیدانم، میگوییم: از کجا آن سه تا را فهمیدی ولی این چهارمی را نفهمیدی؟ همانگونه که درباره چهارمی گفتی نمیدانم ما نیز درباره همان سه نفر میگوییم: نمیدانیم و هر گونه پیشداوری درباره آن سه نفر را رد میکنیم.
- اگر طرف وهابی بخواهد هرگونه تفسیر و توجیهی از «اولی»، «دومی»، «سومی» و «چهارمی» ارائه دهد، لازمهی آن داشتن علم غیب است، در حالی که آنان جز برای خدا برای هیچکس، حتی پیامبران نیز علم غیب قائل نیستند؛ از این رو میگوییم: «شما که علم غیب را حتی برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز قائل نیستید، پس چگونه از نیت شیعیان و یا امامان آنها آگاه شدهاید که مراد از این افراد چه کسانی هستند؟!
- همچنین میتوان گفت: «مگر شما در معتبرترین کتابهای خود از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت نکردهاید که اگر کسی استحقاق لعن و نفرین نداشته باشد و چنین شود، همان لعن و نفرین برای او تبدیل به رحمت و برکت میگردد؟ اگر چنین است ناراحتی شما چیست؟[1]
- از همه جالبتر پاسخی است که مرحوم شیخ طوسی در شرایطی بسیار سخت داده است: «در تاریخ آمده که چون دشمنان شیخ طوسی نزد خلیفه عباسی سعایت او را کردند و خلیفه، منظور از این چهار نفر را که در زیارت عاشورا آمده و مرحوم شیخ طوسی آن را در کتاب «مصباح المتهجد» آورده، پرسید، پاسخ داد: اشتباه به عرض شما رساندهاند؛ مراد از «اولی» قابیل است که هابیل را به ناحق کشت؛ «دومی» قیدار، پی کننده شتر حضرت صالح (علیه السّلام) است؛ «سومی» قاتل حضرت یحیی بن زکریا (علیهما السّلام) است؛ و «چهارمی» ابن ملجم، قاتل علی بن ابی طالب (علیه السّلام) است. خلیفه با شنیدن توجیه شیخ طوسی از زرنگی او خوشش آمد و نه تنها سخن سعایت کنندگان را نپذیرفت، بلکه جایگاه شیخ را نزد خود رفعت بخشید و آنان را تنبیه نمود.»[2] بنابراین در پاسخ به طرف وهابی بدون این که به یقین حکم کنیم منظور از این چهار نفر چه کسانی هستند، میگوییم: آنان کسانی هستند که به پیامبران و اهلبیت (علیهم السّلام) ظلم آگاهانه روا داشتهاند که به خاطر ظلم آگاهانه مستحق لعن و نفرین میباشند و هیچ مسلمانی نیست که مخالف لعن دشمنان پیامبران و اهلبیت (علیهم السّلام) باشد.
پینوشت:
[1]. صحیح مسلم، مسلم بن الحجاج النیشابوری، دار ابن کثیر، بیروت، ج 4، ص 2007.
[2]. الاستبصار، ترجمة المؤلف الشیخ الطوسی، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ج 1، ص 16.
دیدگاهها
ناشناس
1395/02/24 - 12:48
لینک ثابت
ابوبکر و عمر و عثمان و معاویه
صادق
1396/07/17 - 20:08
لینک ثابت
عزیزم وقتی اهل بیت اسم
ناشناس
1397/07/16 - 10:35
لینک ثابت
منظور از اولی تا چهارمی صدام
سید سامان
1397/09/17 - 04:33
لینک ثابت
ابوبکر و عمر و عثمان و عایشه
ناشناس
1398/03/06 - 20:16
لینک ثابت
به نظر بنده کمترین ما نباید
صادق
1398/12/29 - 13:13
لینک ثابت
ابوبکر،عمر،عثمان،عایشه لعنت
نوکر مرتضی علی
1399/02/13 - 01:02
لینک ثابت
بر اولی و دومی و سومی تا صب
محمدرضا
1399/03/22 - 18:21
لینک ثابت
مطلب شما در کتاب شریف استبصار
مهدی
1399/06/26 - 13:39
لینک ثابت
سلام . به نظر بنده منظور
مهدی
1400/04/15 - 14:36
لینک ثابت
ابوبکر عمر عثمان عایشه
سیدجلال
1400/06/05 - 16:19
لینک ثابت
اصلا نیازی نیست گفته شود چون
ناشناس
1400/06/12 - 20:32
لینک ثابت
اصلأزیارت عاشورا هیچ سندی
saman
1400/06/13 - 21:01
لینک ثابت
زیارت عاشورا یکی از مستند
rezahasani
1400/06/25 - 09:44
لینک ثابت
السلام علی الحسین وعلی
حسین
1400/09/12 - 04:14
لینک ثابت
خداوکیلی یکم فکر کنید میگع
امید
1400/10/18 - 13:42
لینک ثابت
ابوبکر و عمر و عثمان و عایشه
مسلمان
1400/11/02 - 17:35
لینک ثابت
خوبه خودتون جواب خودتون رو
سید محمد امین بدری
1401/03/10 - 02:33
لینک ثابت
سلام
ابراهیم عبدالهی...
1401/05/06 - 05:27
لینک ثابت
دوستان عزیز سلام وقتی که شبکه
ناشناس
1401/10/20 - 11:03
لینک ثابت
اصل قضیه همان ابوبکر عمر و
کاوه
1402/03/17 - 07:32
لینک ثابت
جان ب قربان حضرت رسول گرامی ص
حق جوو
1403/06/10 - 23:39
لینک ثابت
ما لعن میکنیم خلفا را در
افزودن نظر جدید