رمز گشایی روایات اهل بدعت و صوفیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علمای صوفیه معاصر اصرار بر شیعه بودن خود و تمام اقطاب سلسله خودشان دارند و طبیعتاً هرکسی به هر مذهبی که باشد کتب علمای مذهب خود را قبول دارد و بدان ملتزم میشود. در این مقاله بخشی از روایاتی را که در مورد صوفیه و اهل بدعت در کتب شیعه آمده بررسی میکنیم. در اصول کافی مرحوم کلینی متوفای 329 هجری قمری در مورد اهل بدعت، از معصومین(علیهمالسلام) چنین نقل میکند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِی أُمَّتِی فَلْیُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَمَنْ لَمْ یَفْعَلْ فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّه.[1] رسول خدا (صلیالله علیه و آله) فرمودند: چون بدعتها در امت من آشکار شوند، باید عالم علم خود را آشکار کند، و هر که نکند بر او باد لعنت خدا.» و یا در حدیثی دیگر از امام صادق(علیهالسلام) مینویسد:
«عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیهالسلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) إِذَا رَأَیْتُمْ أَهْلَ الرَّیْبِ وَ الْبِدَعِ مِنْ بَعْدِی فَأَظْهِرُوا الْبَرَاءَةَ مِنْهُمْ وَ أَکْثِرُوا مِنْ سَبِّهِمْ وَ الْقَوْلَ فِیهِمْ وَ الْوَقِیعَةَ وَ بَاهِتُوهُمْ کَیْلَا یَطْمَعُوا فِی الْفَسَادِ فِی الْإِسْلَامِ وَ یَحْذَرَهُمُ النَّاسُ وَ لَا یَتَعَلَّمُوا مِنْ بِدَعِهِمْ یَکْتُبِ اللَّهُ لَکُمْ بِذَلِکَ الْحَسَنَاتِ وَ یَرْفَعْ لَکُمْ بِهِ الدَّرَجَاتِ فِی الْآخِرَةِ.[2] امام صادق(علیه السلام) فرمود که رسول خدا(صلیالله علیه و آله) فرمودند: هر گاه پس از من اهل ریب و بدعت را دیدید از آنها بیزاری جوئید و بسیار به آنها دشنام بدهید و درباره آنها بد گوئید و طعن بزنید و آنها را خفه و وامانده سازید تا به فساد در اسلام طمع نکنند و مردم از آنها بر حذر شوند و از بدعتهای آنها نیاموزند تا خدا برای شما در برابر این کار حسنات نویسد و درجات آخرت را برای شما بالا برد.»
و در مورد مجالست با اهل بدعت نیز از امام ششم (علیه السلام) چنین مینویسد: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: لَا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لَا تُجَالِسُوهُمْ فَتَصِیرُوا عِنْدَ النَّاسِ کَوَاحِدٍ مِنْهُمْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمَرْءُ عَلَی دِینِ خَلِیلِهِ وَ قَرِینِهِ.[3] امام صادق(علیه السلام) فرمود: با اهل بدعت همصحبت نشوید و با آنها ننشینید تا در نظر مردم چون یکی از آنها محسوب شوید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده است: مرد به دیندوست و رفیق خود است.»
با توجه به این روایات علماء باید بدعتها را رد کنند و شیعیان باید از اهل بدعت دوری کنند و دشمنیشان را نسبت به آنها ابراز کنند و با اهل بدعت معاشرت و همنشینی نداشته باشند و به دنبال یادگیری بدعتها هم نباشند؛ حال با این توصیفات با توجه به روایاتی که در مورد صوفیه در کتب شیعه آمده است میتوان پی برد که صوفیه از همین قبیل هستند در کتاب "الهدایا لشیعة ائمة الهدی" از مرحوم شیخ مفید حدیثی نقل میکند که ترجمه آن به شرح زیر است:
«شیخ مفید از امام حسن عسکری(علیهالسلام) نقل میکند که در خدمت امام هادی(علیهالسلام) در مسجدالنبی بودم که در آن حال جمعی از اصحاب آن حضرت شرفیاب حضور شدند و در میان ایشان "ابو هاشم جعفری" نیز بود که او مردی بسیار بلیغ و با کمال بود و در نزد آن حضرت مقام و منزلت عظیمی داشت و چون اصحاب در کنارش قرار گرفتند، به ناگاه جمعی از صوفیه داخل مسجد شدند و حلقه زدند و مشغول ذکر گردیدند. حضرت فرمود به این حیلهگران اعتنا نکنید؛ زیرا جانشینان شیاطین و خراب کننده ستونهای دین می باشند. زهد ایشان برای راحتی بدنهایشان و تهجد و شبزندهداریهایشان برای صید کردن عوام است؛ ذکر نمیگویند مگر برای فریب مردم و خوراک خود را کم نمیکنند، مگر برای پر کردن قدح و ربودن دل احمقان، با مردم دم از دوستی خدا زنند تا ایشان را به چاه اندازند، اوراد ایشان رقص و کف زدن و اذکارشان غنا و آوازه خوانی است و کسی به سوی آنها میل نکند و تابع ایشان نگردد، مگر آنکه از جمله سفیهان و احمقان باشد. هر کس به زیارت یکی از آنان در حال حیات و یا بعد از مرگ برود، مانند آن است که به زیارت شیطان و بتپرستان رفته باشد و هر کس یاری ایشان کند، گویا یزید و معاویه و ابوسفیان را یاری کرده است.
در همان موقع یکی از اصحاب آن حضرت عرض کرد: اگرچه آن کس به حقوق شما اقرار داشته باشد (یعنی شیعه شما باشد)؟ حضرت نگاه تندی به او کرد و فرمود: این سخن را ترک کن! [مگر نمیدانی] هر کس حق ما را بشناسد، مخالفت امر ما نمیکند؟ آیا نمیدانی ایشان پستترین طوایف میباشند و تمام صوفیان مخالف ما هستند و طریقه آنها برخلاف طریقه ما است و این گروه، نصارا و مجوس این امّت هستند و آنان سعی در خاموش کردن نور خدا دارند و خداوند نور خود را تمام میکند، هرچند کافران خوش ندارند»[4] و یا امام رضا علیه السلام در مورد صوفیه فرمودهاند: «عَنِ الرِّضَا(علیهالسلام) أَنَّهُ قَالَ: مَنْ ذُکِرَ عِنْدَهُ الصُّوفِیَّةُ وَ لَمْ یُنْکِرهُمْ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبِهِ فَلَیْسَ مِنَّا وَ مَنْ أَنْکَرَهُمْ فَکَأَنَّمَا جَاهَدَ الْکُفَّارَ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّه[5] کسی که نزد او از صوفیه یادی شود و او با زبان و قلب خود صوفیه را انکار نکند از ما نیست و کسی که صوفیه را انکار کند گویا که مقابل (چشمان) رسولالله جهاد کرده است.» با این اوصاف اگر صوفیه خود را شیعه بدانند باید بهحکم روایات از افکارشان بیزاری بجویند.
پینوشت:
[1].کلینی؛ محمد بن یعقوب؛ الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج1؛ محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد؛ ناشر: دار الکتب الإسلامیة؛ سال چاپ: 1407 قمری؛ صفحه 54
[2].همان؛ ج2؛ ص 375
[3].همان؛ ج2؛ ص 375
[4].مجذوب تبریزی، محمد؛ الهدایا لشیعة أئمة الهدى ( شرح أصول الکافی للمجذوب التبریزی)؛ ج 1؛ مصحح: درایتی، محمد حسین و قیصریهها، غلامحسین؛ ناشر: دار الحدیث؛ سال چاپ: 1429 ق/ 1387 ش؛ صفحه 107-106
[5].نوری، حسین بن محمد تقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج12، مصحح: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ناشر: مؤسسة آل البیت علیهم السلام، سال چاپ: 1408 قمری، صفحه 323
افزودن نظر جدید