نقد و بررسی آثار سید کاظم رشتی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید کاظم رشتی، جانشین بلا فصل احسایی، آثار زیادی از خود بر جای گذاشته است و خود را یکی از علمای شیعه به حساب میآورد.[1] صاحب أحسن الودیعة در رد و تضعیف آثار رشتی مینویسد: «سید رشتی دارای مؤلفات بسیار است که احدی چیزی از آنها نفهمیده است، گویا به زبان هندی حرف میزند؛ خصوصاً شرح خطبه و شرح قصیدهی او که مملو از لغز و معما بوده، خالی از عبارات فصیحه میباشد».[2] در این مقاله سعی داریم به گوشهای از سخنان رشتی اشاره کنیم و سپس به نقد آنها بپردازیم.
وی در «شرح خطبهی طتنجیه»ی خود، دربارهی ملائکهی آسمان مینویسد: «رؤساي ملائکه در هر آسمانی معلومند. فلک اول: ملائکه کلی آن اسماعيل است. فلک دوم: سيخائيل، سيمون، زيتون، شمعون و عطائيل (عطيائيل). فلک سوم: سيديائيل و زهريائيل. فلک چهارم: صاصائيل، کليائيل و شمائيل. فلک پنجم: کاکائيل و فشارئيل. فلک ششم: سمحائيل و مشوائيل. فلک هفتم: قرثائيل و رقيائيل. فلک هشتم: ملائکه آن زيادند مانند نهفائيل و صرصرائيل و...».[3]
باید گفت: در خصوص اینکه خداوند فرشتگانی دارد که امور عالم را به دستورش انجام میدهند و هر یک اسم و وظیفهی خاصی دارند، تردیدی وجود ندارد؛ اما آنچه جای تأمل دارد این است که رشتی اسم این فرشتگان را از کدام منبع استخراج کرده است و جالب اینکه وی در این کتاب غیر از این اسماء، 67 اسم دیگر از فرشتگان را هم نام میبرد.
سید کاظم در کتاب «شرح القصیده لامیه» خود، راجع به لفظ «قبه» سخن گفته است. وی چندین قبه را معرفی میکند، من جمله از قبهای یاد میکند که ارتفاع آن 17 فرسخ و از جنس دود است و همچنین از قبهای که از مس است و اَجنه در آن زندگی میکنند و از قبهای که گورستان اهل عالم است و از قبهای که هم واحد و هم متعدد است یاد میکند. و در ادامه مینویسد: «هشيار باش و حواست را به من متوجه نما که اين مطالب را کسي جز صاحبان عقول درک نمیکنند و بسياری از رموز عجيبه و غريبه را من پنهان میکنم؛ زيرا که برای شنيدن آن کسی را نمیيابم و در دلم مطالب زيادی است که هرگاه سينهام از آن تنگی میکند زمين را با دستهايم حفر مینمايم و اسرار دلم را به زمين ميگويم».[4]
چند نکته در کلام رشتی قابل بررسی است؛ یکی اینکه وی برای سخنان خود هیچگونه مدرکی ارائه نداده است. ثانیاً از وی کرامتی در جایی ثبت نشده است و از عرفا هم نبوده است که این مطالب از غیب برای او کشف شده باشند. ثالثاً وی در کلام خود آورده است که: «اين مطالب را کسی جز صاحبان عقول درک نمیکنند» و خود را از عقلای عالم حساب کرده است و ادعا میکند فقط عقلا حرف من را درک میکنند. آخر چگونه شخصی که سخنان او بر خلاف شیوهی عقلای عالم است چنین ادعایی میکند؟!
وی در خصوص شهر علمی که در حدیث مشهور نبوی از آن یاد شده است و مشهور به حدیث باب علم است [5] سخنانی دارد که جای شرم دارد.[6] سید در جای دیگر مدعی میشود که در مغرب زمین شيشهای را ساختهاند که چون آن را در مقابل ماه بگيرند، پر از آب میشود.[7] حاصل اینکه هرچند رشتی صاحب آثار بسیاری است، اما باید همان حرف مرحوم تبریزی را گفت که آثار سید قابل فهم نیستند و گویا به زبان هندی سخن گفته است، همانطور که از سخنان وی که نقل کردیم معلوم است و وی هیچ گونه مدرکی برای ادعاهای خویش ارائه نداده است. آیا چنین آثاری قابل اعتماد هستند؟
پینوشت:
[1]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: آثار سید کاظم رشتی
[2]. محمدعلی تبریزی (مدرس)، ریحانة الأدب فی تراجم المعروفین بالکنیة أو اللقب، ج ۲، ص ۳۰۹.
[3]. سید کاظم رشتی، شرح خطبه طتنجیه، 1225 ه.ق، ص 44.
[4]. سید کاظم رشتی، شرح القصیدة لامیه، تهران، 1270 ه.ق، 214-236.
[5]. پیامبر اکرم (صلوات الله علیه و آله) فرمودند: «انا مدینة العلم و علی بابها، من شهر علم هستم و علی (علیه السلام) درب ورود به آن است». شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، قم، مؤسسهی آل البیت (علیهم السلام)، ۱۴۰۹ ق، ج ۲۷، ص ۳۴.
[6]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: نقد تفسیر رشتی از حدیث باب علم
[7]. سید کاظم رشتی، مجموعة الرسائل، رسالهی هیأت.
افزودن نظر جدید