ازدواج در اسلام و مسیحیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از دیرباز در مسیحیت چنین تفکر بوده که تجرد بهتر است از همسرگزینی و تأهل. هرچند برای زندگی مشترک هم منعی نیست ولی در صورت عدم غلبه شهوت بر انسان بهتر است برای او که مجرد بماند. در نامهای از پولس قدیس میخوانیم: «لیک به مجردان و بیوهزنان میگویم که ایشان را نیکوست که مثل من بمانند لیکن اگر پرهیز ندارد نکاح کند».[1] او علت این مجرد بودن را اینچنین ذکر میکند: «شخص مجرد در امور خداوند میاندیشد که رضامندی خدا را بجوید و صاحب زن در امور میاندیشد که چگونه زن خود را خشنود سازد».[2] البته بسیاری از حواریون مانند پطرس که جانشین حضرت عیسی (علیهالسلام) است متأهل بودهاند.[3]
امروزه نیز مقامات روحانی کاتولیک و حتی ارتدکس حق اختیار همسر را ندارند. در قانون ششم کوینکویسک (693 میلادی) آمده: «هیچ شماس جزء یا شماس یا کشیش پس از انتصاب حق عقد ازدواج ندارد و اگر انجام دهد باید برکنار شود.»[4] پروتستانها با ازدواج روحانیون مخالف نیستند و لوتر هم ازدواج کرده بود. و اینک بررسی میکنیم سخن پولس را که «شخص مجرد در امور خدا میاندیشد که چگونه رضامندی خدا را بجوید و صاحب زن در امور دنیا میاندیشد که چگونه زن خود را خوش سازد»، ظاهراً پیشفرض جناب پولس این بوده که محبت به زن و فرزندان و خشنود ساختن آنها مخالف محبت به خدای متعال است، در صورتی در اسلام که این دو قابلجمع هستند بلکه میتوان آنها را بدون هیچ تزاحمی جمع کرد و عشق به همسر داشت در طول عشق به خداوند؛ در این صورت است که این علاقه خود میشود دلیل و بهانهای برای رضایتمندی خداوند. اگر کسی این تفکر را داشته باشد باید به این سؤال جواب بدهد که چه فرقی بین محبت به زن و محبت به سایر اعضای خانواده هست که باعث میشود که علاقه به آنها با علاقه به زن و فرزند فرق کند و باعث نشود انسان (در صورت علاقه به افراد خانواده) از خشنودی خدا غفلت کند و یا هر چیز دیگری که شخص به او علاقهمند باشد. طبق تعالیم اسلامی انسان میتواند هر چیز را دوست بدارد البته درصورتیکه حب آن چیز یا موجود منافات با عشق به خدا نباشد.
در اسلام تأکیدات فراوانی برای ازدواج آمده است، در قرآن مجید میخوانیم: «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛[نور/33] و البته بايد مردان بىزن و زنان بىشوهر و كنيزان و بندگان شايسته خود را به نكاح يكديگر درآوريد، اگر آن مردان و زنان فقيرند خدا به لطف و فضل خود آنان را بىنياز و مستغنى خواهد فرمود و خدا رحمتش وسيع و نامتناهى و (به احوال بندگان) آگاه است».
و یا در آیهای دیگر میخوانیم: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُون؛[روم/21] و باز يكى از آيات (لطف) او آن است كه براى شما از جنس خودتان جفتى بيافريد كه در كنار او آرامش يافته و با هم انس گيريد و ميان شما رأفت و مهربانى برقرار فرمود، در اين امر نيز براى مردم بافکر ادله اى (از علم و حكمت حق) آشكار است» از پیامبر اسلام (صلوات الله علیه و آله) نیز نقل است که: «اَلنِکاحُ سُنَتی فَمَن رَغِبَ عَن سُنَتی فَلَیسَ مِنی؛[5] نکاح سنت من است و کسی که از سنت من روی بگرداند از من نیست».
شهید مرتضی مطهری نیز تعبیر جالبی دارند که بد نیست خوانندهی محترم نیز از این جمله استفاده ببرند، «ازدواج اولین قدمی است که انسان از خوددوستی به سمت غیر خود دوستی برمیدارد تا قبل از ازدواج فقط یک من وجود داشت و همهچیز برای این من بود و اولین مرحلهای که این حصار میشکند یعنی موجود دیگری در کنار این من میآید و برای او کار میکند و زحمت میکشد در ازدواج است».[6] در مقابل میبینیم جروم قدیس آن قدر از لزوم تجرد سخن میگفت که گویا ازدواج را گناه میدانست.[7]
چنان فضیلتی ازدواج در اسلام دارد که امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «رَکعَتانِ یُصَلیها اَلمُتَزَوِج اَفضَلُ مِن سَبعینَ رَکعَهُ یُصَلیها اَعزاب.[8] دو رکعت نمازی که فرد همسردار میخواند بهتر است از هفتاد رکعت نمازی که فرد مجرد میخواند.» به نظر میرسد با مقایسهای که شد فرق ازدواج در آیین مسیحیت و اسلام آشکار میشود و البته نظر ترجیحی را به انتخاب خواننده محترم میگذاریم.
پینوشت:
[1]. رساله اول قرنتیان،7:8-9
[2]. همان.
[4]. جواد باغبانی، عباس رسولزاده، شناخت مسیحیت، ص 560، نشر موسسه امام خمینی (ره)، 1391.
[5]. محمدباقر، مجلسی، بحارالانوار، ج 103، ص 220، ناشر: دار إحياء التراث العربيمكان چاپ: بيروت، 1403 ه.ق
[6]. مرتضی، مطهری، تعلیم و تربیت، ص 390.
[7]. جواد باغبانی، عباس رسولزاده، شناخت مسیحیت، ص 558.
[8]. حر، عاملی، وسائل الشیعه، ج 2، ص 18 ناشر: مؤسسه آل البيت علیهمالسلام، مكان چاپ: قم، سال چاپ: 1409 ق
افزودن نظر جدید