آیه قرآن خطاب به پیامبر اکرم؛ ای پیامبر به دخترانت بگو !
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طبق نظر برخی از مورخين، خديجه (سلام الله علیها) خواهرى بنام هاله داشته است كه با مردى مخزومى ازدواج كرده بود و از وى فرزندى همنام مادرش، يعنى هاله داشت. سپس با مردى تميمى بنام ابوهند ازدواج كرد كه از وى نيز فرزندى بنام هند داشت، اين مرد تميمى همسر ديگرى و از آن همسر دو دختر به نامهاى رقيه و زينب داشت، مادر اين دو دختر از دنيا رفت، و پس از وى، پدر دو دختر از دنيا رفت، هند فرزند هاله، به خانواده شوهرش سپرده شد و هاله با اين دو دختر كه از همسر ديگر شوهرش بودند، به خانه خديجه آمدند و وى سرپرستى آنان را به عهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) اين دو دختر نزد خديجه و رسول خدا بودند و در دامن اين دو تربيت شدند و عنوان ربيبه رسول خدا را گرفتند و بر اساس رسم عرب ربيبه را مانند دختر تلقى مىكردند و به همين جهت آنان را دختران خديجه و رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مىدانستند، با اینکه خدیجه و پیامبر، دختری غیر از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نداشتند.
برخی سؤال نمودهاند که اگر رقيه و امكلثوم دختران پيامبر نبودهاند، و پیامبر تنها یک دختر داشته است، پس چرا خداوند در قرآن به پيامبر خودش ميفرمايد: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا.[احزاب/59] اى پيامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فرو پوشند؛ اين مناسبتر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند، و خدا آمرزنده و مهربان است.» و به صورت جمع به پیامبر خطاب شده است، که به دخترانت بگو، و نیامده به دخترت بگو؟ بنابراین آنها نتیجه گرفتهاند، که طبق آیه قرآن، اثبات میگردد، که پیامبر اکرم بیش از دو دختر داشتهاند، که اقتضای جمع این است، و اینکه برخی میگویند پیامبر دختری غیر از فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نداشته، اشتباه است.
در پاسخ میتوان گفت: این که پیامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) غیر از حضرت فاطمه دختر دیگری داشته یا نه، یک بحث تاریخی است. بدیهی است که بحث تاریخی روش خاص خود را دارد، که برای اثبات یا نفی این مسئله نمیتوان به ظاهر یک آیه اعتماد نمود، به ویژه زمانی که اگر با دقت توجه کنیم میبینیم در بسیاری از موارد روش قرآن در خطابات این است که لفظ جمع را استعمال میکند، ولی از آن اراده مفرد میکند. پژوهشگران در شأن نزولهای قرآن با اشاره به شأن نزول بسیاری از آیاتی که در آن لفظ جمع آمده، ولی مقصود مفرد است، به این مسئله تأکید کردند؛
مثلاً «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ.[حجر/9] ما قرآن را خود نازل كرده ايم و خود نگهبانش هستيم.» «وَلَوْ شِئْنَا لَآَتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا.[سجده/13] اگر مىخواستيم، هدايت هر كس را به او ارزانى مىداشتيم.» «إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا.[مریم/40] هر آينه ما زمين و هر كه را بر روى آن است به ارث مىبريم.» در این موارد، شخص دارای مقام بزرگ و منزلت بلندی بوده، و با اینکه مفرد است، صیغه جمع آمده است. و آیات دیگری که شأن نزولش در مورد افراد خاصی است، ولی با صیغه جمع آمده است، مانند: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا.[نساء/10] آنان كه اموال يتيمان را به ستم مىخورند، شكم خويش پر از آتش مىكنند و به آتشى فروزان خواهند افتاد.» مقاتل میگوید: که این آیه در شأن مرثد بن زید غطفانی نازل شده است.[1] «لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ.[ممتحنه/8] خدا شما را از نيكى كردن و عدالت ورزيدن با آنان كه با شما در دين نجنگيدهاند و از سرزمينتان بيرون نراندهاند، باز نمىدارد.» محدثین اهل سنت گفتند: این آیه در شأن اسماء دختر ابوبکر نازل شده است، وقتی که مادرش قتیله دختر عبدالعزی که ابوبکر او را طلاق داده بود، در حالی که مشرک بود، با هدایایی بر او وارد شد. اسماء گفت: هدیه را قبول نمیکنم و وارد منزل من نشو، تا از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اجازه بگیرم. به عایشه گفت از حضرت سؤال کند و آیه مربوطه نازل شد.[2] «وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آَيَةٌ.[بقره/118] نادانان گفتند: چرا خدا با ما سخن نمىگويد؟ يا معجزه اى بر ما نمىآيد؟» این آیه در شأن رافع بن حریمله نازل شده است، محمد بن اسحاق از ابنعباس نقل میکند که گفت: رافع به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) عرض کرد: ای محمد! آن چنان که میگویی رسول خدا هستی، پس به خدا بگو که با ما حرف بزند، تا سخنش را بشنویم و خداوند این آیه شریفه را نازل فرمود.[3]
إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً.[فاطر/29] آنان كه كتاب خدا را مىخوانند و نماز مىگزارند و از آنچه به آنها دادهايم پنهانى و آشكارا انفاق مىكنند.» گفته شد که در شأن حصین بن حارث بن عبدالمطلب نازل شده است.[4] «وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً.[نحل/41] به آنان كه مورد ستم واقع شدند و در راه خدا مهاجرت كردند در اين جهان جايگاهى نيكو مىدهيم.» در شأن ابیجندل بن سهیل نازل شده است.[5] «الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ.[آل عمران/173] كسانى كه مردم گفتندشان كه مردم براى جنگ با شما گرد آمدهاند.» کسی که از او با صیغه جمع تعبیر به ناس شده، نعیم بن مسعود اشجعی است.[6] «يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ.[بقره/215] از تو مىپرسند كه چه انفاق كنند؟» در شأن عمرو بن جموح نازل شده است.[7] «وَآَخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ.[توبه/102] و گروهى ديگر به گناه خود اعتراف كردند.» مجاهد میگوید: در شأن ابولبابه انصاری نازل شده است، که بعد از قضیه بنی قریظه خود را به ستونی از مسجدالنبی بست، و توبه نمود.[8]
«يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ.[منافقون/8] مىگويند: چون به مدينه بازگرديم، صاحبان عزت، ذليلان را از آنجا بيرون خواهند كرد.» گوینده این سخن یک نفر؛ یعنی عبدالله بن ابی است.[9] «فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ.[آل عمران/61] بگو: بياييد تا حاضر آوريم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما خود را و شما خویش را.» از مسلمات نزد دو فرقه (شیعه و سنی) است که منظور از «نساءنا» تنها حضرت زهرا (سلام الله علیها) و منظور از «انفسنا»، امیرالمؤمنین است.[10] با اینکه لفظ جمع است، اراده مفرد شده است.
با توجه به مطالب بیان شده، نمیتوان به عبارت «و بناتک» در کلام خدا استناد نمود و بیش از یک دختر برای پیامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) ثابت کرد؛ چون روش قرآنی ما را در این ادعا مساعدت نمیکند؛ برای این که ممکن است منظور حضرت زهرا باشد و برای بزرگ شمردن جمع آورده باشد، همچنان که در آیه مباهله چنین است؛ همچنين ممكن است مقصود از بنات، كل دختران امت باشد كه چون رسول خدا (صلی الله عليه و آله و سلم) پدر امت به حساب ميآيد آنها را دختر به حساب آورده است.
پینوشت:
[1]. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، 1422ق، ج5، ص38.
[2]. حاکم نیشابوری، المستدرک، ج2، ص485.
قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، 1422ق، ج18، ص44. (به نقل از بخاری ومسلم)
[3]. ابنکثیر، تفسیرالقرآن العظیم، بیروت: دارالمعرفة للطباعة والنشر والتوزيع، 1412ق، ج1، ص166.
[4]. ابنحجر، الاصابة، بیروت: دارالكتب العلمية، 1415ق، ج2، ص74.
[5]. عبدالرزاق صنعانی، تفسیرالقرآن، ریاض: مكتبة الرشد للنشر والتوزيع الرياض، 1410ق، ج2، ص356.
[6]. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، 1422ق، ج4، ص215.
[7]. همان، ج3، ص29.
[8]. همان، ج8، ص134.
[9]. احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت: دارصادر، ج3، ص393.
[10]. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت: دارالفکر، 1422ق، ج4، ص215.
افزودن نظر جدید