رابطه عایشه با حضرت خدیجه چگونه بود؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به راستی طبق منابع معتبر اهل سنت رابطه عایشه با حضرت خدیجه چگونه بود؟ رابطه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) با حضرت خدیجه چگونه بود؟ آیا پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به عایشه علاقهمند بود؟
بخارى مىنويسد: «حدثنا سَعِيدُ بن عُفَيْرٍ حدثنا اللَّيْثُ قال كَتَبَ إلي هِشَامٌ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ لِلنَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم ما غِرْتُ على خَدِيجَةَ هَلَكَتْ قبل أَنْ يَتَزَوَّجَنِي لِمَا كنت أَسْمَعُهُ يَذْكُرُهَا وَأَمَرَهُ الله أَنْ يُبَشِّرَهَا بِبَيْتٍ من قَصَبٍ وَإِنْ كان لَيَذْبَحُ الشَّاةَ فَيُهْدِي في خَلَائِلِهَا منها ما يَسَعُهُنَّ.[1] عايشه مىگويد: بر هيچ زنى آن قدر حسد نورزيدم كه بر خديجه حسد ورزيدم، او را درك نكردم و قبل از ازدواج من با رسول خدا از دنيا رفته بود، ولى حسدم به اين سبب بود كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) او را بيشتر ياد مىكرد و خداوند او را به خانهاى بهشتى از طلا و درّ و ياقوت بشارت داده بود و هر گاه گوسفندى را ذبح مىنمود براى دوستان خديجه هديه مىفرستاد.»
بخاری در روايت ديگر نقل مىكند: «وقال إِسْمَاعِيلُ بن خَلِيلٍ أخبرنا عَلِيُّ بن مُسْهِرٍ عن هِشَامٍ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت اسْتَأْذَنَتْ هَالَةُ بِنْتُ خُوَيْلِدٍ أُخْتُ خَدِيجَةَ على رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَعَرَفَ اسْتِئْذَانَ خَدِيجَةَ فَارْتَاعَ لِذَلِكَ فقال اللهم هَالَةَ قالت فَغِرْتُ فقلت ما تَذْكُرُ من عَجُوزٍ من عَجَائِزِ قُرَيْشٍ حَمْرَاءِ الشِّدْقَيْنِ هَلَكَتْ في الدَّهْرِ قد أَبْدَلَكَ الله خَيْرًا منها.[2] عائشه مىگويد: هاله خواهر خديجه اجازه شرفيابى به محضر رسول خدا را گرفت، رسول خدا بياد خديجه افتاد و بر افروخته شد، فرمود: خدايا هاله آمده است، من ناراحت شدم و گفتم: چقدر از پير زنى از پير زنان قريش كه دندانهايش افتاده بود ياد مىكند، او مرده است و خدا بهتر از او را به تو داده است.
احمد بن حنبل به نقل از عائشه مىنويسد: «حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا علي بن إِسْحَاقَ انا عبد اللَّهِ قال انا مُجَالِدٌ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَى عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها قال ما أبدلني الله عز وجل خَيْراً منها قد آمَنَتْ بي إِذْ كَفَرَ بي الناس وصدقتني إِذْ كذبني الناس وواستني بما لها إذا حرمني الناس ورزقني الله عز وجل وَلَدَهَا إِذْ حرمني أَوْلاَدَ النِّسَاءِ[3] هر گاه رسول خدا يادى از خديجه مىكرد بهترين ستايشها را از وى مىكرد، يك روز ناراحت شدم و گفتم: چقدر از يك زن بىدندان ياد مىكنى خدا بهتر از او را به تو داده است! فرمود: خداوند بهتر از او نصيبم نفرموده است، وقتى كه همه مردم از من رويگردان بودند او به من ايمان آورد، و تصديقم كرد وقتى كه ديگران مرا تكذيب كردند، مال و ثروتش را در اختيارم گذاشت وقتى كه ديگران محرومم كردند، خداوند از او به من فرزندى داد وقتى كه از ديگر زنان محروم بودم.
هيثمى بعد از نقل اين روايت مىگويد: «رواه أحمد و إسناده حسن.[4] احمد این روایت را نقل کرده و سندش صحیح است»
پینوشت:
[1]. صحيح البخاري، ج 3 ص 1388، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407/1987.
[2]. صحيح البخاري، ج 3 ص 1389، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة - بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407/1987.
[3]. أحمد بن حنبل ابوعبدالله ، مسند أحمد بن حنبل، ج 6 ص 117، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر؛
[4]. الهيثمي، مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج 9 ص 224، ناشر: دار الريان للتراث/ دار الكتاب العربي - القاهرة، بيروت، 1407هـ.
افزودن نظر جدید